ردای فتح-59
هجوم دشمن در منطقه عمومی غرب شوش دشمن منطقه غرب شوش را به دو معبر شمالی و جنوبی تقسیم نموده بود. لشکر 10زرهی شامل تیپ 24 مکانیزه (3 گردان مکانیزه و 1 گردان تانک)، و تیپ 17 و 42 زرهی هرکدام شامل (1 گردان مکانیزه و 3 گردان تانک) و یک گردان شناسایی النصر و 5 گردان توپخانه، جمعاً 18 گردان مختلف رزمی و پشتیبانی رزمی به فرماندهی «سرتیپ هشام الفخری» در معبر شمالی.

لشکر 1 مکانیزه شامل تیپ‌های 1 و 27 مکانیزه که هرکدام با (3 گردان مکانیزه و 1 گردان تانک)، تیپ 34 زرهی شامل (1 گردان مکانیزه و 3 گردان تانک)، 1 گردان شناسایی و 4 گردان توپخانه، جمعاً 17 گردان مختلف رزمی‌و پشتیبانی رزمی، به فرماندهی «سرتیپ ناصر حمدالمحمود» در معبر جنوبی، آرایش جنگی اتخاذ نمودند.

در معبر شمالی، در مقابل 18 گردان مختلف لشکر 10 زرهی عراق، ” گردان 283 سوارزرهی، علیرغم پائین بودن آمادگی رزمی‌«7 دستگاه تانک اسکورپیون از 21 دستگاه سازمانی» 3 قبضه موشک تاو، حدود 30 درصد استعداد سازمانی نفرات) با عرض زیاد منطقه (حدود 40کیلومتر) و عدم برخورداری از آتش پشتیبانی توپخانه، موفق شد لشکر 10 زرهی را وادار به گسترش نماید.”[1]

در معبر جنوبی در مقابل 17 گردان مختلف لشکر 1 مکانیزه عراق، گروه رزمی‌37 زرهی شیراز شامل (2 گروهان تانک و 1 گروهان پیاده) با عرض منطقه‌ای حدود 40 کیلومتر گسترش یافته بود.

در 26 شهریور 1359، نیروهای ارتش بعثی به سمت پاسگاه‌های فکه و دویرج، عملیات نفوذی خود را آغاز کردند که با مقاومت 2 گروهان از تیپ 37 شیراز برخورد نمود. و با از دست دادن 18 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده و تعدادی کشته توسط این یگان کوچک، مجبور به عقب‌نشینی گردید.

دشمن در 29 شهریور مجدداً حمله خود را آغاز نمود، که با عکس العمل به موقع نیروهای خودی مواجه شد و باز با به جا گذاشتن تعدادی کشته و اسیر و از دست دادن 26 دستگاه تانک و نفربر دیگر عقب نشست.

در 31 شهریور در منطقه پاسگاه فکه با به جاگذاشتن 2 دستگاه تانک منهدم شده و تعدادی تلفات، برای بار سوم مجبور به فرار از منطقه گردید. ” باوجود برتری کامل متجاوز در روز اول جنگ، نیروهای دشمن موفقیت چندانی کسب نکردند و نتوانستند مقاومت نیروهای ایران را در خط مرز درهم بشکنند و مجبور به توقف در مواضع نزدیک مرز شدند.”[2]

در روز دوم جنگ، ضمن از دست دادن 12 دستگاه تانک و نفربر به دست مدافعان، موفق به تصرف بخشی از اراضی منطقه از جمله اشغال پاسگاه‌های مرزی «ربوط»، «چم سری» و «نهرعنبر» در غرب رودخانه «دویرج» شدند.

در روز سوم جنگ (دوم مهر ماه)، نیروهای گردان 283 سوارزرهی که در منطقه‌ای به عرض حدود 50کیلومترگسترش یافته بودند، با منهدم کردن تعدادی از ادوات زرهی متجاوزین، یک دستگاه تانک سالم به غنیمت گرفتند. دشمن در غرب رودخانه دویرج مجبور به توقف شد.

در روز بعد که بنا به دستور صدام حسین، می‌بایستی شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول را به تصرف خود در می‌آوردند، با بکارگیری صدها تانک و نفربر و با برخورداری از آتش پرحجم توپخانه و پشتیبانی مداوم نیروی هوایی، در معبر جنوبی، با به شهادت رساندن 20 نفر و مجروح نمودن 15 نفر از نیروهای گروه رزمی‌37 زرهی شیراز، تپه‌های شمال و مجاور پاسگاه‌های «فکه» و «دویرج» را تصرف کردند. گروه رزمی‌37 زرهی که در مصاف با دشمن نابرابر متحمل تلفات و ضایعات فراوانی گردیده بود، با زیرامر گرفتن گردان138 پیاده تقویت گردید.

در همین روزدشمن با همان وسعت نیرو، با استفاده از حداکثر قدرت آتش‌های موجود، در معبر شمالی مواضع منطقه عین خوش را تصرف نمود.

تیپ 2 دزفول نیزدر اولین ساعات درگیری در منطقه شمالی به نوبه خود تلفات و ضایعات فراوانی از جمله انهدام 12 دستگاه تانک و نفربر و به غنیمت گرفتن یک دستگاه تانک سالم به دشمن وارد نمود.

لشکر1 مکانیزه دشمن، در معبر جنوبی، قادر به تصرف تپه‌های «برقازه» نگردید. و در غرب این منطقه زمین گیر شد.

نیروی هوایی ایران در این روز، با بیش از 20 سورتی پرواز، در سراسر منطقه درگیری از یگان‌های مدافع، پشتیبانی هوایی مؤثری به عمل آورد.

در پنجمین روز تهاجم (4مهرماه)، فرمانده لشکر 10 به تصور این که نیروی فراوانی در مقابل لشکر وی در مواضع پدافندی مستقراست، درحوالی «سه راهی دچه» در منطقه عمومی‌دشت عباس متوقف گردید.

لشکر1 مکانیزه نیز در معبر جنوبی هیچگونه پیشروی نداشت. و در مقابل مواضع برقازه در غرب تپه‌های «تینه» زمین گیر شد.

در معبر شمالی نیروهای خودی در تپه‌های «علی گره زد» و «شاوریه» در شرق منطقه دشت عباس و درمعبر جنوبی در تپه‌های «برقازه» و «رقابیه» در منطقه عمومی‌فکه در مواضع پدافندی مستقر گردیدند.

عراقی‌ها با بهره ازهجوم نیروهای تازه نفس و با آتش سهمگین توپخانه و هوایی و هجوم پرحجم تانک‌های تک‌ور، تلفات و ضایعات فراوانی به نیروهای خسته خودی وارد کردند.

قدرت رزمی یگان‌های خودی در هردو معبر شمالی و جنوبی در اثر تلفات و ضایعات و عدم امکان جایگزینی و یا اعزام یگان تقویتی، به شدت کاهش یافته بود. معذالک با حداقل تعداد نیروهای باقیمانده، در مقابل سیل نیروهای دشمن، حداکثر تلاش و از خودگذشتگی اعمال نمودند. بطوریکه در این چند روزه درگیری، دهها تانک و نفربر عراقی را منهدم و 2 لشکر مسلح را زمین گیر نموده بودند.

در ششمین روز جنگ (5 مهرماه)، از ساعات اولیه صبح، لشکر 10 زرهی، در معبر شمالی با 2 تیپ در خط مقدم و با احاطه دوطرفه و با پشتیبانی آتش شدید توپخانه و نیروی هوایی به تپه‌های «علی گره زد» و «شاوریه» یورش برد. که با مقاومت بی‌سابقه نیروهای پشتیبان موجود در منطقه برخورد نمود و در نهایت بعد از 10ساعت مقاومت و تحمل تلفات و ضایعات فراوان از دو طرف، در عصر روز پنجم مهر ماه، مقاومت نیروهای خودی در معبر شمالی، در مقابل تهاجم تازه نفسان دشمن درهم شکسته شد و تپه‌های علی گره زد و شاوریه، به تصرف دشمن درآمد.

 

[1]. موسوی قویدل- سیدعلی‌اکبر/ عملیات فتح‌المبین؛ ناشر: انتشارات ایران سبز، تهران1387 ص 29

[2]. مدنی سیدجلال الدین / تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران؛ ناشر: دفتر انتشارات اسلامی، جلد 2، 1386 ص 61

انتهای مطلب

منبع: ردای فتح؛ کاظمی، محمد، 1398، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده