شهید مرتضی فلاحزاده صفیآبادی، فرزند اسدالله در تاریخ 29/2/9 در شهرستان آباده و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد.
وی دوران کودکی و نوجوانی را در دامان پر مهر پدر و مادرش سپری کرد تا به جوانی رشید و برومند تبدیل گشت و در تاریخ 58/11/23 در آموزشگاه گروهبانی به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد. سرانجام این شهید عالی مقام در تاریخ 59/9/7 در منطقهی دزفول بر اثر ترکش گلولهی دشمن به جسم نازنینش، جام شیرین شهادت را سرکشید و به خیل شهدای جنگ تحمیلی پیوست.
تربت مطهر این شهید عالی قدر در گلزار شهدای صفیآباد شهرستان ابرکوه، زینتبخش آن خطه گردیده است
وصیتنامه
ضمن درود بر خمینی کبیر، موارد زیر را برای بازماندگانم مینویسم:
چشم من را باز بگذارید تا مردم بدانند با چشم باز به جنگ رفتم نه کورکورانه. اگر شهید شدم انتقام خود را از دشمن گرفتهام. دست من را از تابوت بیرون بگذارید که مردم ببینند انسان با دست خالی از این دنیا میرود و چیزی با خود نمیبرد. در صفیآباد خاکم کنید تا مجال دیدار با پدر و مادر و بقیهی اقوام را داشته باشم.
شهید یوسف فلاح باغی
ولادت: 41/6/2
شهادت: 67/4/21
دست نوشته
* نامه شهید خطاب به خانوادهاش:
سلام خدمت خانوادهی عزیزم. امیدوارم که حال و احوال همگیتان خوب و همیشه خوش و خرم باشید و هیچ گونه ملالی در بین نباشد. حال و احوال مرا خواسته باشید به حمدالله صحیح و سالم هستم و به دعاگویی شما عزیزان مشغول میباشم.
منظور از نوشتن این نامه این است که از حال و احوال همدیگر باخبر باشیم. نامه ی شما به دست من رسیده و مرا خیلی خیلی خوشحال کرده است.
احمد جان! منطقهي ما وضعیت خوبی ندارد؛ چون اینجا مجاهدین مشغول نبرد هستند و عراق نیز هر روز دارد حمله میکند و ما هم در خاک عراق هستیم. احتمال حمله خیلی زیاد است. فعلا زنده هستیم تا ببینیم خدا چه میخواهد.
سلام مرا به پدرم، مادرم، دخترم، همسرم، برادرانم و خواهرم برسان. دیگر عرضی ندارم.
خداحافظ
انتهای مطلب