یکی از همین عوامل اعتقاد و اعتماد بر دین حق محمدی و دیگری آن، همبستگی و همدلی میان ادیان و مذاهب با هر زبان و گویشی که دارند. همه آنهایی که ماندند برای یک هدف و آرمان ماندند، آنها ایرانی بودند و همه از یک خاک از شیعه و سنی، ارمنی، زرتشتی و … هرکس با هر گویش و زبان بلوچ و کرد و فارس و … به امید آن هدف همدل شدند و ماندند تا روز پیروزی.
اقلیت های دینی در دوران دفاع مقدس اوج همبستگی را به نمایش گذاشتند
هشت سال دفاع مقدس، صحنه تبلور عشق و ارادت قشر های مختلف مردم ایران با ادیان و مذاهب گوناگون از جمله مسیحیان در دفاع از خاک میهن بود.
به گزارش ایرنا، اقلیت های دینی در آذربایجان غربی اعم از آشوری و ارمنی در دوران دفاع مقدس همچون پیروان دیگر ادیان وظیفه خود را در دفاع از نظام جمهوری اسلامی در مقابل حمله نظامی رژیم بعث عراق ادا کرده و به جمع مدافعان کشور پیوستند.
طبق آمار، اقلیت های دینی شهرستان ارومیه علاوه بر اعزام صد ها رزمنده به جبهه های جنگ، 11 شهید، 13 جانباز و دو آزاده در دوران دفاع مقدس تقدیم کردند.
رئیس انجمن آشوریان ارومیه به ایرنا گفت: اقلیت های دینی همپای برادران مسلمان خود در هشت سال دفاع مقدس حماسه آفریدند و با تقدیم جان و مال خود برگ زرین دیگری بر تاریخ ایران افزودند.
‘استانلی سیمونز’ اظهار کرد: اگر تاریخ دفاع مقدس را ورق بزنیم نام صدها صنعتگر مسیحی را میبینیم که در جبهه ها برای تعمیر و راه اندازی خودروها و ادوات نظامی تلاش می کردند.
وی ادامه داد: خانواده های اقلیت های دینی نیز با علاقه تمام برای پشتیبانی از رزمندگان، ده ها کاروان هدایا و کمک را به سوی جبهه ها روانه کردند. مدارس اقلیت های دینی نیز محل مناسبی برای جمع آوری کالاهای اهدایی خانواده های آشوری بود و این خانواده ها یا ذوق و شوق، دارایی و توان خود را در طبق اخلاص گذاشته و به رزمندگان اهدا می کردند. در دوران جنگ تحمیلی همه ملت ایران بدون توجه به نژاد و مذهب در صف های بهم پیوسته به مبارزه پرداختند چرا که دفاع از وطن و تکلیف بزرگ آنان بود و در این میان اقلیت های دینی آذربایجان غربی کارنامه درخشانی داشتند و وفاداری خود را با تقدیم دهها شهید، آزاده و جانباز ثابت کردند.
وی گفت: اقلیت های دینی در جمهوری اسلامی ایران همواره مورد احترام بوده اند ولی قدرت های سلطه برای ایجاد شکاف بین قومیت ها و تفرقه افکنی میان آنها همواره اقلیت های دینی را بهانه ای برای فشار آوردن به جمهوری اسلامی قرار داده اند و با توطئه های مختلف سعی بر آسیب زدن به کشور داشته اند. محکوم کردن ایران به نقض حقوق اقلیت های دینی توسط استکبار جهانی، بهانه ای برای دستیابی به ثروت های عظیم ایران است و آنها هرگز نگران اقلیت های دینی نبوده اند. اگر کشور های غربی نگران اقلیت های دینی بودند، این نگرانی را باید زمانی که مسیحیان در کشور های دیگر مورد ستم گروهک داعش قرار می گرفتند، مشاهده میکردیم در حالی که در قبال این خشونت ها شاهد سکوت تمام مجامع بین المللی بودیم.
کشیش کلیسای شرق آشور ارومیه نیز به خبرنگار ایرنا گفت: اقلیت های دینی در دفاع مقدس اوج وفاداری و همبستگی خود با برادران مسلمان را به نمایش گذاشتند. کشیش افزود: هشت سال دفاع مقدس ثابت کرد اقلیت های دینی هرگز خود را از دیگر هموطنان ایرانی جدا نمی دانند. وی ادامه داد: جامعه آشوری همگام و همراه با دیگر هموطنان برای ماندگار شدن نام ایران خون دلها خورده و بهترین عزیزان خود را تقدیم کرده است.
کشیش کلیسای شرق آشور ارومیه هفته دفاع مقدس را فرصتی مناسب برای تبیین ابعاد مختلف جنگ و نقش قومیت های مختلف در جنگ هشت ساله برشمرد و گفت: بازخوانی دفاع مقدس و نقش قومیت ها درآن می تواند بار دیگر یأس و ناامیدی را بر دل بدخواهان نظام بیافکند.
ایثار اقوام آذربایجان غربی در هشت سال دفاع مقدس
هشت سال دفاع مشروع امت سلحشور ایران در حفظ و اعتلای نظام مقدس اسلامی و حراست از مرزهای این مرز و بوم، به مثابه یکی از حساس ترین و بارزتربن برهه های حیات راستین این ملت، همچون نگینی تابناک، تا همیشه زمان، بر تارک تاریخ حماسه و ایثار و پایداری آزادگان جهان میدرخشد.
در این میان آذربایجان غربی از سالیان دور جزء مناطقی است که در دفاع از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی ایران اسلامی نقش مهمی ایفا نموده است و این نقش بعد از انقلاب اسلامی به بویژه در هشت سال دفاع مقدس نمایان است.
وجود نزدیک به 200 کیلوتر مرز مشترک با عراق، آذربایجان غربی را در موقعیت خاصی از نظر دفاعی در دوران هشت سال دفاع مقدس قرار داده بود. رزمندگان جان بر کف و مردم آذربایجان غربی در دوران هشت سال دفاع مقدس ضمن اینکه در جبهه های مختلف کشور حضور پر رنگی داشتند، در دفع تجاوز از مناطق مرزی استان نیز ایفای نقش میکردند. در حالی که دشمن بعثی با حمایت مستقیم غرب و بیش از 30 کشور و با پیشرفته ترین ابزار نظامی روز در فکر تجاوز و تعدی به کشورمان بود، مردم آذربایجان غربی از این قافله سالار بی رحمی بی نصیب نماند و مورد تجاوز دشمن قرار گرفت. این استان با تقدیم 12 هزار شهید و 36 هزار جانباز و آزاده رتبه سوم کشور را به لحاظ تعداد شهید و مجروح از آن خود کرده است و حال بعد از حدود 25 سال از خاتمه جنگ تحمیلی باب شهادت هنوز هم در این منظقه باز است و هر روز جوانانی از این میهن برای دفاع از کیان و هستی این سرزمین جانشان را فدا میکنند.
آذربایجان غربی شهیدان بزرگی چون باکری ها و امینی ها را تقدیم انقلاب اسلامی کرده و محل شهادت شهدای بزرگی چون قهاری، بروجردی و کاظمی است.
آذربایجان غربی همچنین مهد ادیان و اقوام مختلف است که از سال های دور تا به امروز در یک همزیستی مسالمت آمیز با هم زندگی میکنند. در آذربایجان غربی فاصله ای بین اهل سنت و شیعه، ارمنی و آشوری و کرد و ترک وجود ندارد و این اقوام در زمان جنگ تحمیلی هم دوشادوش یکدیگر میجنگیدند.در این میان اقلیت های مذهبی نیز با حضور در جبهه های جنگ تحمیلی، برگ زرین دیگری بر دفتر درخشان دفاع این مردم افزودند و با تقدیم صد ها شهید و جانباز و آزاده، دین خود را به این مرز و بوم ادا کردند که تعداد زیادی از آنها از آذربایجان غربی بودند.
سرپرست کلیسای شرق آشور ارومیه گفت: خون مسلمان و مسیحی در دفاع از این آب و خاک در هم آمیخته و شهدای ادیان متخلف در دوران مقدس حاکی از این مدعاست. حضور صدها صنعت گر مسیحی در جبهه برای تعمیر و راه اندازی خودروها و ادوات نظامی، ارسال دهها کاروان هدایای اقلیت های دینی مسیحی، ارمنی و آشوری استان و دیگر وسائل موردنیاز جبهه از فعالیت های اقلیت های دینی استان است.
او افزود: در زمان جنگ همچنین در مدارس اقلیت های دینی نیز از طرف اولیا و انجمن های دانش آموزان، جمع آوری کمک های نقدی و کالایی شروع شد و در کلیه انجمن ها و باشگاه ها و در مناسبت های مختلف و اجرای مراسم در کلیساها و معابد با رزمندگان جبهه ها اعلام همبستگی میشد.
مشارکت ارمنیان در جنگ تحمیلی منحصر به جانبازی رزمندگان و از خودگذشتگی جوانان ارمنی نبوده است و تقریباً تمامی قشر های ارمنیان با استقبال از فراخان شوراهای خلیفه گری و پاسخ به ندای وجدان به پشتیبانی از عملیات خطوط مقدم جبهه ها برخاستند.
با ادامه جنگ تحمیلی، ارامنه استان، با تشکیل ستادی ویژه، سازماندهی و اعزام گروه های صنعتگر ارمنی به مناطق جنگی را آغاز کرد که این گروهها با استقرار در پشت جبهه به مرمت ماشینهای جنگی و راه سازی، ساخت و راه اندازی سردخانه ها، بیمارستانهای صحرایی و کارهایی از این دست میپرداختند که هر گروه حدود یک تا دو ماه در منطقه فعالیت میکرد؛ اعزام گروه های صنعتگر ارمنی از سال 1362 تا 1367 ادامه یافت.
اما در میان عشایر غیور این مرز و بوم، بافت عشیره ای خود را با همه ارزش هایی که دارد پای حفاظت و صیانت از کشور گذاشتند، بطوریکه طبق گفته جاهدی مسئول بسیج عشایر، یک سوم شهدای استان را شهدای عشایر تشکیل میدهند. در طول سال های جنگ تحمیلی، همیشه خادم کشور بوده اند و همواره مقابل دشمنان که یکپارچگی و اتحاد کشور را تهدید میکردند استقامت و ایستادگی نشان دادند. عشایر استان مرزها را همچون نوامیس خود می دانستند و با محافظت و صیانت از آنها ایستادگی کرده اند.
در دوران دفاع مقدس ایادی استکبار جهانی با راه اندازی جنگ در مناطق کرد نشین استان، اهداف شومی را در سر میپروراندند که با هوشیاری مردم استان همۀ این توطئه ها خنثی شد.
در این میان، نقش اقوام مختلف بویژه کردهای منطقه هم در حفاظت از کیان اسلامی چشمگیر است. ولایت مداری، وحدت مردمی، عشق و دلبستگی مردم شهرهای کرد نشین آذربایجان غربی به میهن اسلامی و غیرت دلاور مردان منطقه با وجود بمباران شیمیایی مثال زدنی است. مردم این خطه با وجود جنایات استکبار جهانی مردانه و با شجاعت کامل در برابر دشمنان اسلامی ایستادند و هم اکنون به برکت خون این شهیدان که امنیت کامل در منطقه برقرار است.
ملا عبدالقادر بیضاوی، امام جمعه اهل سنت ارومیه هم گفت: مردم انقلابی آذربایجان غربی در سال های انقلاب نیز قهرمانی ها و فداکاری های زیادی در مقابل گروهک های ضد انقلابی از خود نشان داده اند که برای همیشه در تاریخ پرافتخار جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند. او افزود: دفاع مقدس هم جلوه بارزی از مقاومت و ایثارگری مردان و زنانی است که موجب شدند رژیم تا دندان مسلح عراق که از حمایت های ابرقدرتهای جهانی نیز برخوردار بود شکست مفتضحانه ای را در تاریخ سیاسی خود تجربه کند.
شهدای اهل سنت، آیینه دار وحدت
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، شکل گیری انقلاب اسلامی بر پایه وحدت اقوام و تأکید امام خمینی بر حضور همه اقشار مردم از نخستین روزهای شکل گیری انقلاب مشهود بود و نتیجه آن نقش پررنگ اهل سنت در مرزهای کشور و همراهی همیشگی آنان با اسلام و انقلاب و تقدیم شهدای بسیار در هشت سال دفاع مقدس و انقلاب است.
ایستادگی و مقاومت مردم غیور کردستان وسیستان که اکثراً اقلیت سنی مذهب کشور را تشکیل میدهند و حضور آنان در جنگ تحمیلی خود گواهی بر همدلی و یکپارچگی اقوام و مذاهب مختلف در ایران است. با وجود هجمه های فرهنگی و مذهبی غرب که همواره در تلاش برای ایجاد تفرقه و دشمنی در خاک ایران است تعداد سه هزار شهید و جانباز و آزاده اهل سنت در کردستان ایران که تا آخرین روزهای دفاع مقدس در مقابل هجوم رژیم بعث عراق ایستادگی کردند گواهی بر نقش اهل سنت در پاسداری از کشور است.
شهید 12 ساله سیستان و بلوچستان “سبیل اخلاقی” کوچکترین شهید اهل سنت است که در سالهای دفاع مقدس با شنیدن فرمان امام عازم جبهه های نبرد میشود. “خان محمد اخلاقی” پدر پیر و مهربان شهید اخلاقی می گوید: پسرم برای رفتن به جبهه لحظه شماری میکرد، سال 64 که کشور درگیر جنگ بود و از سویی دیگر ضد انقلاب در نقاط مختلف سیستان هم غائله میکردند. یک روز سَبیل آمد و گفت: میخواهم به جبهه بروم، امام دستور دادند که برای اعزام به جبهه هر کس میتواند برود، من میخواهم بروم و احتیاج به رضایت شما ادارم من هم به پسرم گفتم: برو خاک ما را از دست بیگانگان و دشمنان انقلاب نجات بده. سبیل اخلاقی در آذر ماه سال 1364عازم جبهه های نبرد میشود و پس از مدتی در منطقه جنوب به شهادت میرسد.
شهید جلال بارنامه که به کاک جلال معروف بود از دیگر شهدای دفاع مقدس خطه دلیر کردستان است. با آغاز حرکتهای انقلابی مردم ایران به موج انقلابی مردم پیوست و پس از پیروزی انقلاب و حملات ضد انقلاب به پاسداری های ژاندارمری به مقابله با آنان پرداخت.
در آشنایی با مسیح کردستان شهید محمد بروجردی به سلک پیش مرگان مسلمان کرد درآمدند و همراه ایثارگران پیش مرگ اولین مقابله مستقیم خود را با ضد انقلاب با پاکسازی شهر کامیاران آغاز کردند. در جریان پاکسازی شهر مریوان، به همراه سردار حاج احمد متوسلیان توانستند این شهر را از تصرف دشمن خارج کنند.
با هجوم سراسری حزب بعث عراق به ایران اسلامی و اشغال بخش هایی از مناطق مرزی شهر مریوان، کاک جلال همراه دیگر رزمندگان به مقابله با دشمن برخواست و در آزادسازی نقاط اشغال شده، از جمله ارتفاعات مهم و سوقالجیشی قوچ سلطان نقش ارزنده ای را در صحیفه پرافتخار هجرت و جهادش به یادگار گذاشت.
پس از مدتی شهید بارنامه فرماندهی گردان محمد رسول اللّه(ص) را بر عهده گرفت و به تعقیب و انهدام ضد انقلاب پرداخت، کمتر روستایی را در منطقه مریوان می توان یافت که نقشی از گام های استوار این پیش مرگ رشید در دل خود به یادگار نداشته باشد.
ضد انقلاب که هیج وقت تحمل رادمردان محبوبی چون کاک جلال را نداشتند، در تاریخ شانزدهم خرداد ماه سال 1383، کمین کین خود را بر او گشودند و در حالی که این مجاهد فی سبیل اللّه از مزرعه بر میگشت، منافقانه او را از پشت هدف قرار دادند و به شهادت رساندند.
فرازی از زندگی شهید مجید بلوچی
خانواده مؤمن و زحمت کش ((بلوچی)) سال ها بود که از درگاه خداوند طلب یک نوزاد پسر را داشتند. عاقبت خداوند بخشنده دعاهای این زن و شوهر متدین را مستجاب و در یازدهم شهریور ماه سال1346 عنایت فرمود. نامش را ((مجید)) گذاشتند و برای آن که در آینده فردی صالح و مؤمن تربیت و تحویل اجتماع نمایند، برای تربیتش همت گماردند. و الحق که فرزند صالحی نیز تربیت کردند. علیرغم سن کمش در دوران انقلاب او همراه پدر و مادرش در تظاهرات ضد حکومتی شرکت میکرد و آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی را فریاد میزد.
با پیروزی انقلاب، برای حفظ و حراست از نظام نوپای اسلامی، به بسیج پیوست. او که از کودکی قرآن را فراگرفته بود و به قرآن و نماز بسیار اهمیت میداد. همیشه در نماز جمعه شرکت میکرد. او از اعضای فعال واحد فرهنگی بسیج بود و با عشق و علاقه ای که به بچه ها داشت، در هر فرصتی آنهارا گرد می آورد و با لحنی گرم و صمیمی و گیرا برایشان قصه تعریف میکرد، به خصوص قصه های قرآنی.
با شروع جنگ تحمیلی و لزوم دفاع مقدس،مجید بلوچی به تکاپو افتاد. ترک تحصیل کرد و به خدمت سپاه پاسداران درآمد. سپس داوطلبانه در جبهه ها حضور یافت. اما به جهت اینکه سنش کم بود با اعزامش موافقت نمیشد. اما او دست بردار نبود.آنقدر سماجت کرد تا نظر مساعد فرمانده اش را جلب کرد منتهی با این شرط که باید رضایت پدر خودش را جلب کند. جلب رضایت پدر آسان نبود. پدر معتقد بود تا مدتی را به صورت فعال در بسیج همانجا بماند. اما او دل در راه دیگر داشت. تا آنجا که یک شب با گریه از پدر رضایت طلبید. چون پدر رضایت داد گریه تبدیل به شور و شعف زایدالوصفی شد که تا صبح نخوابید. به جنوب کشور اعزام گردید، در طی مدتی که در جبهه بود، علیرغم سن کم، طوری رفتار میکرد که همه به دید احترام به وی مینگریستند. عاقبت در ششم اسفند 1362 در منطقه عملیاتی جزیره مجنون، در پی حمله ناجوانمردانه مزدوران بعثی به شهادت رسید. در حالی که تنها 16 بهار از زندگی پر برکتش میگذشت. عمر کوتاهی که بیشتر به مجاهدت و رضای خالق سپری شده بود. پیکر مطهر آن شهید در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
کردستان 10 سال دفاع مقدس
هجوم سراسری ارتش بعث عراق به مرزهای ایران در 31 شهریور 1359 آغاز شد. در روزهای آغازین هجوم دشمن، استان کردستان فقط هدف حملات هوایی قرار گرفت، اما سه ماه بعد، یعنی در آذر 1359 و پس از آن که رزمندگان برای توسعه امنیت داخلی نبردهای موفقی را در کردستان انجام دادند، متجاوزان بعثی، ارتفاعات مرزی مریوان را اشغال کردند و سپس دامنه اشغال را تا ارتفاعات مرزی سقز و بانه گسترش دادند.
آزاد سازی ارتفاعات دالانی و دزلی:
نیروهای عراق در اولین هجوم زمینی به مرزهای شمال غرب ایران، ارتفاعات دالانی و دزلی را که در جنوب غربی مریوان واقع شده اند، اشغال کردند. با این اقدام، تردد نیروهای ضد انقلاب به ایران و عراق تسهیل شد. به همین دلیل، فرماندهان سپاه و ارتش تصمیم گرفتند برای رفع این نگرانی، عملیاتی را با همراهی پیشمرگان مسلمان کرد طراحی و اجرا کنند. عملیات آزاد سازی ارتفاعات دالانی و دزلی در ساعت 2 بامداد دی 1359 آغاز شد و رزمندگان در مدت سه روز نبرد، این دو ارتفاع را آزاد کردند و به شهر خورمال و جاده خرمال-حلبچه مشرف شدند.
گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم مریوان- 26/02/1388
من فراموش نمیکنم؛ در سال 59 در این شهر مریوان، با جمع مردم صمیمی اینجا مواجه شدم و به یک واحد آموزش و پرورش- فکر میکنم یک دبستان بود- رفتیم و با نوجوانان آنجا حرف زدیم. آن نوجوانان امروز یقیناً مردان میانسالی هستند. از اینجا با بعضی از افراد خودِ مریوان به مناطق دزلی وکوچ درکی- اگر درست یادم مانده باشد- رفتیم؛ مناطق بسیار حساس، بسیار مهم؛ از لحاظ طبیعت، بسیار زیبا، از لحاظ مردم بسیار خونگرم، اما متاسفانه بر اثر جفای دشمنان ملت ایران و دشمنان انقلاب اسلامی، همین مردم خوب، همین منطقه خوب، همین کوه های سر به فلک کشیده و سرسبز، همین دشت های خرم تبدیل شده بود به جهنم درگیری ها، من فراموش نمیکنم در دزلی مردم با چهره ی باز از ما استقبال کردند. از دزلی با برادر ها خارج شدیم برویم سمت ارتفاعات مشرف بر سرزمینهای عراق- ارتفاعات (تته)- که مزدوران بدخواهِ حقیری در آن نفوذ کرده بودند و حضور هیئت ما را به دشمن اطلاع دادند و دشمن هواپیماهایش را فرستاد. ما در بین راه که طرف ارتفاعات میرفتیم، دیدیم هواپیمای دشمن عبور کرد؛ فهمیدیم حادثه ای برای دزلی پیش خواهند آورد. برگشتیم دیدیم متأسفانه مردم غیر نظامی، مردم کوچه و بازار را بمباران کردند؛ عده ای را زخمی کردند، عده ای را به قتل رساندند و ما جنازه ی شهدا و بعضی از مجروحین را برداشتیم، آمدیم مریوان. این خاطرات عبرت آموز است.
گفت و گوی خواندنی با داوطلب 16 ساله ترکمن در دوران دفاع مقدس
کمال پیمانیان بسیجی امروز و رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس از خاطرات خود می گوید. کمال پیمانیان متولد 1351 در سال 67 وقتی که تنها 16 سال بیستر نداشت به عشق خمینی و دفاع از کشورش داوطلبانه به میدان پیکار با دشمنان شتافت و با همان سن کم خود در افتخارات آن دوران سهیم شد. پیمانیان به ما گفت احساس مسئولیت در زمانی که کشورش به او نیاز داشت باعث شد تا همانند دیگر داوطلبان نوجوان به سمت میدان جنگ برود.
آقای پیمانیان کمی از حال و هوای آن روزهای جوانان برایمان بگویید؟!
من آن زمان کلاس سوم راهنمایی بودم در هفت تپه گردان امام حسین (ع) لشکر 25 کربلا کمک تیربارچی بودم. باورتان نمیشود وقتی در جبهه مشغول وظیفه بودیم اصلاً به خانه فکر نمیکردیم، همه با تمام وجود سعی میکردند کمک کنند، یکی کفش های رزمندگان را واکس میزد یکی لباس ها را می شست، منیت ها در جبهه وجود نداشت همه سعی می کردند در کار خیر از هم سبقت بگیرند.
آیا شاهد شهادت دوستانت هم بودی؟
بله یکبار که درگیری در خط مقدم زیا شد سازمان ملل برای کاهش درگیری ها آب کارون ررا رها کرد، آب کف زمین را شست و مینها را با خود بالا آورد، یکی از دوستان بسیار نزدیکم که یک جوان کلاله ای و متاهل بود پایش به روی مین رفت و قطع شد و به علت خونریزی زیاد شهید شد و این یک خاطره دردناک در ذهن من است.
آقای پیمانیان حالا که در سن 41 سالگی هستی آیا باز هم کشور به وجودت نیاز پیدا کند داوطلب میشوی؟
بله، ما هرگز از انقلاب خود قطع امید نخواهیم کرد، من همان سالها تا به امروز عضو بسیج هستم و از سال 80 تا امروز فرمانده گردان سیمین شهر و با حفظ سمت فرمانده پایگاه روستا قرنجیک خواجه خوان محل سکونت خود هستم و این به دلیل عشق من به کشور و رهبرم است.
حرف آخر؟
توصیه ام به جوانان ولایتمداری است، بدانند کشور بدون رهبر به جایی نخواهد رسید، من حقیقتاً زمانی که مقام معظم رهبری در بیمارستان بودند شب و روز برایشان دعا میکردم و تمام فکرم پیش ایشان بود. اگر دلمان برای انقلاب و رهبرمان بسوزد باید همواره آگاه و بصیر و پیرو خط امام باشیم تا کشورمان حفظ شود.
نقش اقلیت های دینی در دفاع مقدس
با تحمیل جنگ به کشورمان از سوی عراق، روح ملی که بیانگر جوهره ذاتی ایرانیان است آشکار شد و در نتیجه آن وحدت بی نظیری شکل گرفت. اقشار مختلف مردم در کنارهم یک صف را تشکیل دادند و همچون بنیان مرصوص در مقابل تجاوز ایستادند.
پیروان سایر ادیان نیز هم افق با قاطبه مردم چشم انداز دفع شر دشمن و آزادسازی مناطق اشغال شده توسط دشمن بعثی را پیش رو قرار داده و بدون لحظه ای درنگ و تردید به خیل مدافعان کشور پیوستند و با جانبازی و نثار خون سهم خود را در دفاع از کیان نظام و تمامیت ارضی پرداختند. پیروان اقلیت های دینی با الهام از تعالیم دینی و روح ایرانی، رادمردی ها و جانفشانی های بسیار از خود نشان دادند.
در این میان اقلیت ارامنه که بزرگترین اقلیت دینی کشور است در راستای باورهای دینی خود که کشته شدن در راه میهن را دارای منزلت والایی می داند و از آن با عنوان ((مارتیر)) یا ((مار تیروس)) به معنای شهید یاد میکند نقش برجسته ای ایفا نمود و جوانان این اقلیت دینی آرمان های خود را نجات کشور از اشغال دشمن قرار دادند و از همان روزهای اول در جبهه های جنوب و غرب به مدافعان سلحشور کشور پیوسته و با ایثار جان به خیل شهدا ملحق شدند به طوری که در قبرستان ارامنه تهران قطعه ویژه ای به شهیدان جنگ تحمیلی اختصاص یافته است.
در میان شهدای ارامنه، شهدایی که در پیرانشهر، سومار، فکه، خرمشهر و … به شهادت رسیده اند به چشم می خورد و شمار قابل توجهی از جانبازان و آزادگان ارمنی حاکی از آن است که اقلیت های دینی دوشادوش مردم در تمامی جبهه ها حضور داشته و نقش آفرینی کرده اند.
مشارکت اقلیت های دینی در دفاع مقدس منحصر به جانبازی در خطوط مقدم جبهه نبود بلکه صنعتگران آنها با حضور مؤثر خدمات شایان توجهی را به دفاع مقدس انجام داده اند. این عده در پشت جبهه و نزدیکی خط مقدم به تعمیر و راه اندازی ماشین آلات سنگین اشتغال داشته و در این راه 26 شهید از میان مهندسان و صنعتگران خود تقدیم کشور کرده اند.
همدلی و همراهی اقلیت های دینی به ویژه ارامنه ملهم از کانون های مذهبی همچون مرکز خلیفه گری در تهران، تبریز و اصفهان بود. شورای خلیفه گری تهران و در رأس آن شادروان اسقف اعظم آرداک مانوکیان خلیفه وقت جامعه ارمنی تهران و شمال کشور با پیگیری برای جذب کمک های مردمی و سازماندهی امور، تلاش ستوده ای را سامان داده و با هماهنگی با اسقف کریون بابیان، خلیفه وقت و رئیس خلیفه گری ارامنه حوزه اصفهان و جنوب کشور و همچنین کشیش ارشد شادروان باگرات ملکونیان نایب وقت ارمنیان آذربایجان در تبریز در جمع آوری کمک های مردمی و تشویق مهندسان و صنعتگران ارمنی برای گسیل به جبهه اقدامات مؤثری را صورت دادند.
در نتیجه این اقدامات گروهی از ارامنه در نزدیکی خط مقدم به مرمت ماشین های جنگی و راهسازی، ساخت سردخانه، بیمارستان صحرایی و کارهایی از این قبیل از محل بودجه ای که توسط خود ارامنه تأمین شده بود، پرداختند. این حمایت ها به همراه حضور رزمندگانی از میان جوانان اقلیت های دینی از ابتدا تا پایان جنگ استمرار داشت، به طوری که تنها ارامنه 74 شهید و مفقود الاثر، 35 آزاده و 105 جانباز تقدیم تمایت ارضی کشور کردند.
نقش اهل سنت گلستان در دفاع مقدس
یکی از موضوعاتی که در مناطق کشور نمایانگر وحدت عملی شیعه و سنی در حفاظت از انقلاب اسلامی است حضور جوانان و رزمندگان دو مذهب در جبهه های در دوران هشت سال دفاع مقدس است.
در چارچوب استان گلستان هم این قاعده ساری و جاری بوده است.
بر اساس آمار رسمی ارائه شده از مجموع 3889 شهید گلستانی در دوران جنگ هشت ساله 527 شهید از اهل سنت بودند. یعنی بیش از 13 درصد شهداء گلستانی از اهل سنت بودند.
این درصد نشان دهنده این است که همه ساکنان ایران زمین در شرایط نیاز برای دفاع از آب و خاکشان حاضر به جانفشانی می باشند.
بر اساس آمار موجود در طول هشت سال دفاع مقدس از بندر ترکمن 128 نقر، از آق قلا 90 نفر، از گنبد 130 نفر، از کلاله 100 نفر و از علی آباد 20 نفر از اهل سنت به فیض شهادت نائل آمدند. در شهرستان های آزاد شهر و مینودشت هم به ترتیب 15 نفر و 22 نفر از شهدا از اهل سنت بودند.
این آمار نشان می دهد اهل سنت به شکل اعم و ترکمن ها به شکل اخص حضور موثری در دوران دفاع مقدس داشتند.
پدید اورندگان: سرهنگ بازنشسته نعمت الله معینی-دانشجو ابراهیم دوست
انتهای مطلب