روزگار سربازی تا فرماندهی تیپ (15)
خاطرات سرتیپ2 پیاده ستاد رحمان اکبر آبادی از سال 1340 تا 1393

حمله نیروهای سازمان مجاهدین خلق و عملیات مرصاد

متعاقب حمله ارتش عراق در 31/4/1367، نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی ایران از محور قصرشیرین خسروی سرپل ذهاب و گیلانغرب و محور سومار گیلانغرب با شکست خطوط پدافندی ما توسط ارتش عراق ، وارد عمل شدند ، این سازمان با پشتیبانی هوایی، آمادی و تجهیزاتی ارتش عراق پس از ورود به سرپل ذهاب و عبور از تنگه پاتاق، شهر کرند و اسلام‌آباد غرب مبادرت به حرکت به سمت کرمانشاه نمود.

حرکت نیروهای سازمان مجاهدین خلق فقط در مسیر محورهای مواصلاتی قصرشیرین تا اسلام‌آباد و در طرفین جاده بود آنها با این طرح عملیاتی ناقص قصد داشتند خودشان را به مرکز استان کرمانشاه سپس به سمت همدان قزوین و تهران و از آنجا با دریافت کمک‌های مردمی و پیوستن بخش عمده مردم،حاکمیت را ساقط کنند، این حرکت سازمان از نظر نظامی فاقد وجاهت فکری و تدبیرمناسب بود، حرکت عجیب و تاکتیک اشتباهی که روز اول و دوم از نیروهای منافقین مشاهده گردید، حرکت توده و با تراکم خودروهای چرخدار و زرهی و پیاده آنان بود که فقط در مسیر جاده کرند به اسلام‌آباد و گردنه چهارزبر در حال حرکت بودند، بنابراین اتخاذ چنین تاکتیک و تحرک نظامی اشتباه آنان، هدفهای بسیار خوبی برای توپخانه‌ها هواپیماها و به ویژه بالگردها ایجاد گردید.

حرکت نیروهای سازمان مجاهدین خلق را فروغ جاویدان و عملیات کوبنده و انهدامی‌نیروهای مسلح ایران علیه انها را عملیات مرصاد نامیدند

یکی از اشتباهات عمده این جماعت نابکار(سازمان مجاهدین خلق) اتخاذ طرح عملیاتی ناقص و شیوه تاکتیکی غلط حرکت توده وطویل ستونهای خودروی در محور مواصلاتی بود که این اشتباه محرز تاکتیکی موجب ضربه پذیری و انهدام انان گردید زیرا آنها با اتخاذ این روش تاکتیکی قصد داشتند در مسیر محورهای مواصلاتی قصرشیرین تا اسلام‌آباد و در طرفین جاده خودشان را به مرکز استان کرمانشاه سپس به سمت همدان قزوین و تهران و از آنجا با دریافت کمک‌های مردمی و پیوستن بخش عمده مردم،حاکمیت را ساقط کنند، این حرکت سازمان از نظر نظامی فاقد وجاهت فکری و تدبیرمناسب بود، حرکت عجیب و تاکتیک اشتباهی که روز اول و دوم از نیروهای منافقین مشاهده گردید، حرکت توده و با تراکم خودروهای چرخدار و زرهی و پیاده آنان بود که فقط در مسیر جاده کرند به اسلام‌آباد و گردنه چهارزبر در حال حرکت بودند، بنابراین اتخاذ چنین تاکتیک و تحرک نطامی‌اشتباه آنان، هدفهای بسیار خوبی برای توپخانه‌ها هواپیماها و به ویژه بالگردها بودند. در اینجا سپهبد شهید صیادشیرازی که در آن زمان نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع بود بنابر دستور کتبی که به او ابلاغ می‌شود در روز سوم تیرماه با یک فروند هواپیما خودش را به کرمانشاه می‌رساند وفرماندهی عملیات را به عهده می‌گیرد و با حضور در هوانیروز کرمانشاه و با توجیه خلبانان به شناسایی منطقه و سپس تک علیه ستون خودرویی سازمان مجاهدین خلق در گردنه حسن آباد و چهارزبر و گردنه پاطاق و دشت کرند می‌نماید، زمانی که نیروهای پیاده سپاه پاسداران و ارتش در چهارزبر با ایجاد یک خاکریز در مقابل نیروهای منافق حرکت آنها را متوقف کرده بودند شکست آنان آغاز و با دریافت ضربات کوبنده و شکننده از طرف نیروهای ایرانی به اضمحلال بخش عظیمی‌از نیروهای آفندی آنها منجر و طی دو روز عملیات تعداد زیادی از آنان کشته و تعدادی هم به اسارت گرفته شدند.

گرامی می‌دارم یاد ستوایکم شهید مرادحسین کرانی افسر حفاظت اطلاعات توپخانه لشکر ۸۱ و همچنین هم کلاسی و هم ولایتی نگارنده استوار دوم شهید حجت الله ایمانی از دیگر کارکنان حفاظت لشکر که در تهور و شجاعت در لشکر ۸۱ مشهور بودند، بدست نیروهای مجاهدین خلق به طرز فجیعی به شهادت رسیدند، و همچنین ستواندوم محسن خانه باد که در نبردی نابرابر در هنگام هدایت عملیات تدافعی در مقابله با حمله سازمان منافقین در گردنه چهارزبر به شهادت رسیدند.

می‌توان گفت با پایان عملیات مرصاد جنگ هشت ساله دو کشور خاتمه پیدا کرد و پس از ۸ سال غرش توپخانه و تانک‌ها و صفیر گلوله‌ها و سلاح‌های ضد تانک و فعالیت‌های مانوری یگان‌های دو کشور در خط تماس به پایان رسید. بدون تردید صفحات سخت گیر تاریخ، نبرد دلیرانه رزمندگان ایرانی در طول ۸ سال نبرد نابرابر را به نیکی ثبت نموده و از متجاوزین بخصوص این جماعت وطن فروش که با سه خصوصیت بارز (جنایت، خیانت و حماقت) در بحرانی ترین زمان جنگ به دامن دشمن پناهنده وعلیه تمامیت ارضی کشور جاده صاف کن نیروهای عراقی بودند به زشتی یاد خواهد کرد.

برقراری آتش بس

از تاریخ 6 مرداد تا ساعت 0600 روز 29 مرداد (زمان آغاز آتش‌بس) سال 1367دشوارترین زمان برای ما سپری شد زیرا وضعیت نه جنگ و نه صلح و نه آتش‌بس در آن 22 روز شرایط را به گونه ای سخت کرده بود که با توجه به گسست در خطوط پدافندی امکان ربایش و اسیر گرفتن افراد و وقوع هر نوع درگیری بسیار محتمل بود، تقریباً این شرایط در تمام خطوط پدافندی بین ما و عراقی‌ها وجود داشت.

در تاریخ ششم مرداد ماه سال 1367به عنوان فرمانده گروهان یکم تکاور به همان خط پدافندی قبلی (محور تنگاب –نفت‌شهر) به منظور اخذ تماس نیروهای عراقی از گردان جدا و به این مأموریت اعزام گردیدیم.

شرایط بسیار دشواری بود وضعیت روحی و روانی سربازان زیاد مطلوب نبود، با اجرای آن عملیات آفندی ارتش بعث عراق که علیه یگان‌های خودی انجام گرفته بود وضعیت روحی و روانی ما افول قابل ملاحظه کرده بود و یگان‌ها از انسجام کافی برخوردار نبودند ولی از ما به عنوان فرمانده یک گروهان تکاور انتظار بود که با همین باقیمانده یگان که حدود 55 درصد استعداد سازمانی بود مجددا به مأموریت اخذ تماس و سپس پدافند در موضع مناسب ادامه دهیم.

نیروهای عراقی پس از عملیات 31/4/67 و عقب‌شینی از مواضع متصرفی به منظور ایجاد  تاخیر و کانالیزه کردن حرکت نیروهای ما در تعقیب آنها تمامی پل‌های روی معابر وصولی را تخریب و بسیاری از معابر و گلوگاه‌ها مین گذاری کرده بودند بنابراین حرکت گروهان به سمت مرز و مواضع پدافندی تعیین شده قبلی با کندی و احتیاط تأمینی کامل انجام گرفت. پس از استقرار یگان در منطقه تنگاب در روی محور آسفالته تنگاب – نفت‌شهر جنازه تعدادی از شهدای ما که هنوز درخط مانده بودند را جمع‌آوری و به معراج شهدا کرمانشاه تخلیه گردیدند.

شهیدان: ستواندوم تیمور امیریان، گروهبانیکم احمد شریفی، سرباز رزلانسری، سرباز امینایی و بیش از ده شهید دیگر از جمله شهدای گروهان بودند که جنازه آنها جمع آوری و تخلیه گردید.

پس از پذیرش قطعنامه 598 از طرف دو کشور برابر بند یک قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد و به درخواست آقای خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل متحد از ساعت 0630 دقیقه صبح روزدوشنبه 29 مرداد ماه سال 1367 برابر با 20 آگوست سال 1988 میلادی در طول مرزهای رسمی زمینی، هوایی و دریایی بین ایران و عراق رسما آتش‌بس برقرار گردید.

اسارت 5 نفر نیروی عراقی بعد از آتش بس

روز 28مرداد سال 1367ساعت 1100 ظهر بود که از طریق نیروهای کمین و تأمینی مستقر در جلو خط پدافندی در محور تنگاب – نفت‌شهر به پاسگاه فرماندهی گروهان اعلام کردند که یک خودروی باری آیفا عراقی از رود خانه تنگاب عبور و در روی محور آسفالته در حال نزیک شدن به مواضع ما می‌باشند، سریعا به یگان اعلام هوشیاری داده شد وهمه کارکنان درسنگرهای اتش در خط پدافندی مستقر گردیدند، با توجه به شرایط ایجاد شده در جبهه‌های جنگ بعد از عملیات مرصاد و خاتمه فعالیت‌های تبادل آتش و دیگر تحرکات زمینی و هوایی بین دو کشور، تدبیر فرماندهان صحنه جنگ بر این بود که تا آغاز رسمی آتش‌بس همین شرایط حفظ گردد و هیچ گاه آغازگر درگیری نشوید، با لحاظ کردن این دستور تصریحی، بنده سریعا با یک دستگاه جیپ خودم را به محل مورد نظر‌رساندم، وقتی به پایش منطقه مبادرت کردم شاهد توقف یک یکدستگاه خودرو ایفای باری شدم که با چند بار توقف به آرامی‌به سمت مواضع ما در حرکت بود وقتی که با سرعت کم به مواضع ما نزدیک شدند، با همان ده نفر مستقر در پست شنود،اقدامات کنترلی را انجام دادیم، وقتی آنها وارد حریم پدافندی ما شدند دستور ایست و توقف داده شد وآنها با تعجب متوجه حضور ما دراین منطقه شدند با حالتی سراسیمه متوقف شدند و آنها را از خودرو پیاده کردیم، خودرو فوق حامل یک درجه دار و ۴ نفر سرباز با ۵ قبضه اسلحه دو دیگ غذا بود که بلافاصله از خط حایل دور و به پاسگاه فرماندهی گروهان تخلیه گردیدند و مراتب دستگیری آنها را به گردان اعلام نمودیم، در این شرایط بوجود آمده کل گروهان را در مواضع آتش سلاح‌ها مستقر وبه سلاح‌های پشتیبانی آتش اعلام گردید در صورت مشاهده واکنش از طرف عراقی‌ها آماده پاسخ به هر نوع عکس العمل و تحرک عراقی‌ها بنا بدستور باشند که به علت نزدیک شدن به زمان رسمی آتش‌بس، از طرف عراقی‌ها هیچ تحرک و واکنشی مشاهده نگردید ، سپس با اعزام آنها به پاسگاه فرماندهی با حضور یک سرباز عرب‌زبان که در یگان بود از اسرای عراقی سوال شد که با توجه به اینکه ساعت 6 و 30 دقیقه روز 29 مرداد روز رسمی آتش‌بس بین دو کشورمی‌باشد، علت این اقدام شما چیست ؟ اسرای عراقی پاسخ دادند که به ما دستور داده شد، شما بروید در روی آن تپه‌ها (منظور تپه‌های مجاور یگان ما دامنه غربی ارتفاع گمکو) مستقر شوید چون فردا رسماً بین ایران و عراق آتش‌بس خواهد شد دیگر هیچ نوع جابجایی و تعرض به مواضع طرفین پذیرفته نیست، ما با دستور فرمانده خود آمدیم در اینجا مستقر شویم که این گونه به دست شما اسیرشدیم، پس از دریافت برخی از اطلاعات از اسرای گرفته شده آنها را به گردان و از آنجا به تیپ برای تخلیه اطلاعاتی کامل تر اعزام گردیدند .

با این اقدام و گرفتن 5 نفر اسیر از نیروهای عراقی که خود آنها به مواضع ما تعرض کرده بودند در آستانه اعلام آتش‌بس رسمی ممکن بود به درگیری بین دو نیرو درآن منطقه منجر شود لیکن عراقی‌ها ترجیح دادند آغاز گر واکنش و تحرکی که منجر به یک درگیری جدید گردد، نباشند.

انتهای مطلب

منبع: روزگار سربازی تا فرماندهی تیپ، اکبر آبادی، رحمان، 1400، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده