بخش یکم – تشریع وقایع
فصل یکم
مقدمه و کلیات مربوط به تجاوز ارتش عراق
1– سابقۀ تاریخی اختلافات مرزی ایران و عراق
منطقه ای که امروز به نام عراق نامیده می شود، قبل از قرن هفدهم میلادی بخشی از قلمرو امپراتوری ایران بوده است و بعد ها تحت نام بین النهرین بخشی از امپراطوری عثمانی محسوب می گردید. قبل از تأسیس امپراطوری عثمانی، خاندان آق قویونلو بر آن حکم می راندند، از سال 1473 میلادی که عثمانی ها بین النهرین را با شکست دادن آق قویونلوها به تصرف خود در آوردند تا سال 1639 میلادی که به وسیله سلطان مراد چهارم، سرزمین فعلی عراق از ایران جدا شد و به امپراتوری عثمانی ضمیمه گردید، منطقۀ بین النهرین به طور متناوب در تصرف امپراطوری عثمانی و یا حکومت ایران قرار داشت و در نتیجه جنگ های بین دو دولت ایران و عثمانی، این منطقه بین فاتح و مغلوب جنگ دست به دست می شد.
شاه اسماعیل صفوی به سال 1508 میلادی( 914 هجری قمری) بغداد را تصرف کرد. از سال 1514 میلادی که سلطان سلیم اول امپراتور عثمانی، شاه اسماعیل را در دشت چالدران در شمال غرب ارومیه شکست داد تا سال 1920 میلادی که امپراطور عثمانی در پی آمد اثرات جنگ جهانی اول از هم فرو پاشید و به قلمروها و دولت های متعددی تقسیم شد. بین حکومت های صفوی، نادری، زندیه و قاجاریه با امپراطور عثمانی جنگ های کوچک و بزرگ متعددی رخ داد که حدود 24 مورد بالغ گردیده و قرارداد های صلح و آتش بس بین دو کشور منعقد گردیده که حل اختلاف مرزی و مورد ادعای طرفین، یکی از موارد ثابت این قرارداد ها بوده است.
از 24 جنگ انجام شده با عثمانی، 7 جنگ در قرن دهم هجری قمری، 9 جنگ در قرن یازدهم، 7 جنگ در قرن دوازدهم و یک جنگ در قرن سیزدهم انجام گرفته است.
جنگی که در سال 1980 میلادی توسط صدام حسین و حکومت بعث بر ایران تحمیل گردید و به مدت هشت سال ادامه یافت، می تواند به نوعی در ادامه جنگ های قبلی محسوب گردد که یکی از علل آن اختلاف مرزی عراق با ایران عنوان می گردد که عراق مدعی است که این عراضی یا مرزهای مورد اختلاف، با تضییع حقوق عراق از سوی ایران یا ندانم کاری های امپراطوری عثمانی؟! به عراق واگذار نگردیده است.
اولین قراردا بین دو کشور ایران و عثمانی در سال 1530 میلادی برابر 926 ه ق بسته شد. در طول سال های بعد، اختلاف بین ایران و عثمانی به علت تضاد منافع و به ویژه مسایل مذهبی و عقیدتی ادامه یافته و بارها آتش جنگ بین دو کشور شعله کشید.
در سال 1555 میلادی برابر با 936 ه ق قراردادی به نام آماسیه منعقد گردید که به موجب آن ایالت های آذربایجان، ارمنستان شرقی و گرجستان شرقی در اختیار دولت ایران قرار گرفته و گرجستان غربی، ارمنستان غربی و همچنین بین النهرین (عراق فعلی) نیز به دولت عثمانی واگذار شد و شهر قادص (در ترکیه امروزی) بیطرف اعلام گردید و همانطور که قبلا اشاره شد برپایی جنگ ها و انعقاد قرارداد های صلح و آتش بس ها، بین طرفین ادامه یافت.
در قراردادهایی که بعد از خاتمه جنگ بین دو کشور انعقاد می یافت هیچگاه به طور دقیق محل مرزها به گونه ای که امروز متداول است بین دو امپراطوری مشخص نمی گردید و مسایل ارضی مورد اختلاف به طور کلی، مبهم و به صورت ایالات سرحدی حل و فصل می شد و می توان گفت که با عقد هر قرارداد صلحی، به خاطر نارضایتی یکی از طرفین، به خاطر تحمیلات انجام شده از سوی فاتح جنگ به طرف مغلوب در قرارداد، عملاً نطفه جنگ بعدی بسته می شد.
صرف نظر از جنگ های دولت عثمانی و شاه عباس اول و قرارداد های صلح که به نام ابریشم معروف شده اند، نخستی قرادادی که در آن به حدود حد و مرزی اشاره شده است قراردا موسوم به ذهاب و یا قصر شیرین است که در سال 1639 میلادی بسته شده است.
سلطان مراد عثمانی برای بازپس گیری سرزمین هایی که شاه عباس متصرف شده بود به بغدا حمله کرد و آن را فتح کرد( سال 1639) و کلیۀ ایرانیان اعم از نظامی و غیر نظامی را قتل و عام کرد. سرانجام دو دولت راه صلح و آشتی را انتخاب کردند و در همان سال اول قرارداد معروف به “ذهاب” بین طرفین منعقد گردید. طبق این عهدنامه بغداد به دولت عثمانی و ایروان به ایران تعلق گرفت. همچنین طرفین متعهد شدند که در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند. اما به هر حال نکات مبهم بسیاری بدون حل باقی ماند.
بر اساس قرارداد ذهاب سررزمین امروزی عراق از دست و کنترل ایران خارج شد.
ظاهراً خط مرزی بر طبق این قرارداد از نقطه ای آغاز می شد که شط العرب(اروندرود) وارد خلیج فارس می شد و در طول آن در جهت شمال در حدود 50 مایل ادامه می یافت تا به لبه فلات ایران می رسید. به هر حال در آن زمان تعیین دقیق مرز بین دو کشور مشکل بود و تا سیصد سال بعد هم مرز دقیق بین دو کشور تقریباً تعیین نشد. عهدنامه ذهاب اساس مذاکرات و عهدنامه های بعدی در خصوص حل و فصل اختلافات مرزی قرار گرفت.
قرارداد مهم دیگری که بین ایران و عثمانی منعقد شده معروف به عهدنامه “کردان” است که در زمان سلطنت تادر شاه افشار به سال 1746 میلادی برابر با 1159 ه ق بسته شد. طی این قرارداد مجدداً مفاد ارضی عهدنامه ذهاب مورد تایید دولت های ایران و عثمانی قرار گرفت.
بین سال های 1820 و 1823 میلادی علی رغم اختلافات و تیرگی روابط ایران با دولت روسیه تزاری، ایران با عثمانی درگیر جنگ شد. علت آن هم این بود که در سال 1820 میلادی دولت عثمانی قلعه چهریق همان سلماس امروزی را متعلق به خود دانسته و به زوّار ایرانی عازم عتبات عالیات و مکه معظمه ستم بسیار روا می داشت.
فتحعلی شاه، شاهزاده عباس میرزا را مأمور جنگ با دولت عثمانی کرد و فرزند دیگر خود را به نام محمد علی میرزا دولتشاه را با سپاهی به طرف بغدا گسیل نمود. در پاییز سال 1821 عباس میرزا از راه خوی و چالدران به کردستان عثمانی حمله ور شد و شهرهای وان و بایزید و چند شهر دیگر را گشوده و ارزروم را محاصره کرد، همچنین نیروهای ایرانسلینانیه را تصرف و ارمنستان و کردستان عثمانی را تسخیر کرده و تا دیار بکر پیشرفت نمود. از سوی دیگر نیروهای ایرانی به سوی کرکوک و بغدا پیشروی نموده و این شهر ها را به محاصره درآورد.
دولت عثمانی در پی شکست های خود در سال های 1820 تا 1822 تقاضای صلح کرد و قرارداد جدیدی به نام ارزروم اول در 1823 میلادی یا 1239 هـ ق در نتیجه مذاکرات بین میرزا تقی خان فراهانی از ایران و محمد امین رئوف پاشا از طرف عثمانی، منعقد گردید. این قرارداد شامل یک مقدمه و هفت ماده است که به امضای فتحعلی شاه نیز رسیده است.
در این قرارداد حدود مرزی دو کشور مطابق قرارداد کردان( منعقد شده در زمان نادرشاه افشار در سال 1159ه ق) اعلام و تعیین گردیده است.
علاوه بر پذیرش مفاد قراردا کردان در رابطه با مسایل مرزی و زائران ایرانی و بازگرداندن اسرای جنگی، هر دو طرف متعهد گردیدند که در امور کردستان و بغداد مداخله نکنند. به طور خلاصه اینکه در این قرارداد تعریف و تعیین دقیقی از مرز مشترک دو کشور انجام نگرفت.
تجاوز های بعدی عثمانی ها به بغداد و سپس به خرمشهر و قتل و عام مردم و بالاگرفتن اختلافات دو کشور و رفتن به مرحلۀ جنگ و درگیری، سرانجام به وساطت روس و انگلیس، دو دولت ایران و عثمانی به مذاکره پرداخته و نهایتاً در سال 1847 میلادی قرارداد معروف به ارزروم دوم بسته شد.
بر طبق این قرارداد، ایران از ادعای خود بر سلیمانیه و شمال عراق صرفنظر نموده و در عوض دولت عثمانی موافقت نمود که خرمشهر و بندرگاه آبادان و همچنین زمین هایی را که در شرق شط العرب واقع شده به عنوان منطقۀ ایرانی بشناسد.
در انعقاد این قرارداد علاوه بر نمایندگان ایران و عثمانی، نمایندگان از کشور های روسیه و انگلیس نیز در جلسات مذاکرات که چهار سال (1843 تا 1847) به درازا کشیده بود حضور داشتند. نماینده ایران در این مذاکرات میرزا تقی خان امیر کبیر و نماینده عثمانی انور آفندی بود. درایت، زیرکی و آگاهی عمیق میرزا تقی خان امیر کبیر مانع از این گردید که حقوق ایران توسط عثمانی و با اعمال نفوذ و تحریکات نمایندگان روس و انگلیس ضایع گردد.
انتهای مطلب