فصل دوم
ادامه روز چهارم مهرماه
(ب) جبهۀ مرکزی (بستان) :
نیروهای دشمن که به شمال بستان رسیده بودند ظاهراً مردد بودن که آیا تک رو به سمت تپه های الله و اکبر ادامه بدهند یا با عبور از رودخانۀ کرخه، بستان را تصرف کنند؟ اما چون پل بستان در سحرگاه روز چهارم به وسیلۀ نیروهای ایرانی تخریب شده بود، دشمن تصمیم به ادامۀ تک به سمت تپه های الله و اکبر گرفت. اما در روز چهارم مهر به علت حملات هوایی و آتش های توپخانه ما روی نیروهای متراکم شده دشمن در شمال بستان، دشمن نتوانست موفقیتی کسب کند.
(پ) جبهۀ جنوبی (جنوب غربی اهواز – خرمشهر)
در روز چهارم مهرماه نیروهای دشمن از ساعت 05:30 پادگان گردان دژ را مورد تک قرار دادند و افراد باقیمانده این گردان در زیر ضربات سنگین توپخانه دشمن از پادگان دفاع کردند. گردان 175 میلیمتری توپخانه که در محور حسینیه – پاسگاه کیلومتر 25 مستقر بود واحدهای مدافع منطقۀ شمال خرمشهر را پشتیبانی می کرد، از آغاز روز چهارم مهرماه با لشکر 92 قطع ارتباط کرده و آتش آن نیز که به نفع مدافعان خرمشهر بود قطع شد، این گردان توانسته بود به تدریج به شرق جادۀ اهواز – خرمشهر و نزدیکی رودخانۀ کارون عقب نشینی کند. گردان 165 پیاده زرهی که در محور شلمچه و محور تنومه – پاسگاه کیلومتر 25 دفاع می کرد و متحمل تلفات سنگین شده بود به منطقۀ گمرک و خرمشهر و اهواز عقب نشینی کرد در آن شرایط کلیه دژها تخلیه شده و از سرنوشت افراد دژههای تخلیه شده اطلاع دقیقی در دست نبود و عقب نشینی افراد خطوط مقدم جبهه بسیار نامنظم انجام می شد و فرماندهی و کنترل مختل بود.
در ساعت 12:00 روز چهارم مهرماه درگیری رزمندگان ایرانی و نیروهای متجاوز عراق در اطراف شهر خرمشهر بسیار شدید بود و در حالی که نیروهای ایرانی از آتش تنها گردان سنگین توپخانه خود محروم شده بودند و فقط آتشبارهای 130 میلیمتری و کاتیوشا مستقر در جزیرۀ آبادان می توانستند به نیروهای دشمن در شمال خرمشهر اجرای آتش کنند، توپخانه دشمن از سه طرف جنوب، غرب و شمال، خرمشهر و آبادان را شدیداً گلوله باران می کرد. با وجود این اوضاع نابرابر، دلاورا مردان مدافع شعر خرمشهر با تمام توان به نیروهای دشمن در شمال خرمشهر یورش بردند و با جنگ افزارهایی چون آرپی جی 7 و تفنگ 106 میلیمتری ضایعات و تلفات سنگینی به یگان های زرهی دشمن وارد ساختند. این عمل متهورانه و غیرقابل پیش بینی رزمندگان ایران، سبب شد نیروهای دشمن به غرب جادۀ اهواز – خرمشهر عقب نشینی کنند. در این عقب نشینی تعداد یاز جنگ افزار ها و خودروهای دشمن در منطقه باقی ماند که به غنیمت گرفته شد، اما دشمن آنچنان از لحاظ آتش های پشتیبانی غنی بود که به محض ایجاد اشکال برای نیروهای مانوری و یا مواجه شدن با مقاومت نیروهای ایرانی بر حجم آتش های پشتیبانی به نحور آشکاری می افزود بنابراین از ساعت 13:30 آتش های پشتیبانی عراق با حجم بسیار زیادتری روانۀ خرمشهر و آبادان گردید.
بررسی های اطلاعاتی نشان می داد که در نبردهای چند روز قبل به یگان های زرهی و مکانیزه عراق آسیب سختی رسیده و به همین علت فرماندهان عراقی از رده های بالا فرماندهی درخواست کرده اند به منظور کم کردن تلفات رزمی و تقویت واحدهای مقدم با اعزام نیروهای پیاده نظام موافقت شود، در همین راستا بود که یک تیپ گارد مرزی عراق نیز به منطقۀ غرب خرمشهر اعزام شد.
دز آن روز اطلاعات تأیید نشده نشان می داد که قسمتی از نیروهای عراقی در جنوب اروندرود فعالیت های ویژه ای دارند و چنین به نظر می رسد که ارتش متجاوز عراق در نظر دارد در جنوب آبادان از اروندرود بگذرد و جزیرۀ آبادان را اشغال کند. این گونه اطلاعات سبب می شد که الزاماً قسمتی از تلاش های نیروهای مدافع به کرانۀ ارونندرود اختصاص داده شود و برای این منظور ژاندارمری و قسمتی از سپاه پاسداران در کرانل اروندرود مستقر شده بودند و یک آتشبار توپخانه در اروندرود کنار نزدیک دهانه فاو و یک آتشبار دیگر در خسروآباد مستقر بود و از این نیروی پیاده تأمینی پشتیبانی می کرد، با توجه به وضعیت رودخانۀ اروند عبور از آن مشکل به نظر می رسید ولی غیرممکن نبود، چنانکه در عملیات والفجر 8 نیروهای جمهوری اسلامی ایران این اقدام را انجام دادند.
در ساعت 13:40 با حماسه ای باور نکردنی، رزمندگان اسلام متشکل از افراد نیروی زمینی و تکاوران دریایی و دلیر مردان سپاه پاسدارن به نیروهای دشمن یورش بردند، افراد دشمن که انتظار چنین تهاجمی را تحت آن شرایط نداشتند بدون اینکه مقاومتی نمایند دست به فرار زدند. پس از این تهاجم دلیرانه 30 دستگاه تانک و نفربر رها شده عراقی به دست رزمندگان ایرانی افتاد. مردم با آگاه شدن از این پیروزی ، تهییج شده و تعدادی از آنان به صف رزمندگان پیوستند و بدین ترتیب حضور نیروهای مردمی در صحننه نبرد بیشتر شد و از آن به بعد ستاد نیروهای مردمی در مسجد جامع خرمشهر تشکیل و رزمندگان مردمی برای بیرون راندن نیروهای متجاوز عراقی بسیج شدند. مدیریت، سازماندهی و بکارگیری نیروهای مردمی در آغاز کار با دشواری های زیادی روبرو بود و مسئولین منطقه نتوانستند از این نیروی پرتوان سود لازم را برای انهدام دشمن از بین ببرند.
بیان این نکات بدین منظور است که نشان داده شود در دفاع از خرمشهر عناصر تمام نیروهای رزمندۀ ما حضور داشتند و هرکدام در حدود تواناسس هاس خود سهمی را عهده دار بودند. اما آن عامل مهم که بایستی این نیروها را یک سو و هماهنگ می کرد و تدبیری صحیح و منطقی براساس نیاز عملیاتی به کار می برد یعنی “مجموعۀ سیستم فرماندهی، کنترل و ارتباط” ضعیف بود.
نبردی که در منطقۀ اروندرود در جریان بود به تأسیسات اقتصادی ایران در خرمشهر و آبادان خسارات بسیار وارد می کرد و بانسبتی کمتر در کرانۀ جنوب اروندرود همین خسارات به تأسیسات عراق نیز وارد می شد به نحوی که عراق از راه آبی که شریان حیاتی اقتصادی عراق بود محروم گردید و بندر فاو نیز غیرقابل استفاده شد.
نبرد روز چهرام مهرماه در منطقۀ عملیاتی خرمشهر با همان شدت اولیه تا پایان روز ادامه داشت و رزمندگان دلاور ایران اسلامی موفق شدند با وجود کمبود سلاح و مهمات، مانع نزدیک شدن نیروهای عراقی به خرمشهر شوند. با پایان یافتن روز از شدت نبرد کاسته شد و از ساعت 17:50 آرامش نسبی در جبهه برقرار شد و نیروهای دشمن به مواضع قبلی عقب نشینی کردند. تا پایان روز چهارم مهرماه هنوز ارتباط اهواز با مناطق جنوبی در محور جاده اهواز – خرمشهر قطع نشده بود.
روز پنجم مهرماه 1359 :
(الف) جبهۀ شمال (غرب دزفول و شوش)
قبل از این وقایع روز پنجم نبرد شرح گردد لازم است که به یک نکته در مورد ضعف نیروهای عراق اشاره شود. اصولاض نیروهای عراقی در مورد تهیۀ اخبار و اطلاعات از نیروهای مقابل ضعیف بودند. این نکته را می توان از وقایع جاری و نحوۀ عمل نیروهای عراقی درک نمود. استعدااد نیروهای ایران در غرب دزفول در حدی نبود که که بتواند در مقابل دو لشکر مجهز عراق مقاومت نمیاد ولی عناصر اطلاعاتی ارتش عراق با مشاهده عکس العمل های نیروهای ایران که فقط ناشی از قدرت ایمان و فداکاری آنان بود، در برآورد استعداد و توان رزمی نیروهای ایرانی دچار اشتباه شدند. علاوه بر ضعف برآورد نیرو، عماصر اطلاعاتی دشمن اطلاعات دقیقی از وضعیت زمین در شرق عین خوش نیز نداشتند و این موضوع بارها توسط فرماندهان نیروهای عراقی بیان شد.
در محور عین خوش نیروهای ایرانی با استقرار بر روی ارتفاعات علی گره زد و شاوریه بر دشت غربی خود تسلط داشتند و نیروهای عراقی امکان انکه بر روی محور عین خوش اندیمشک پیشروی نمایند نداشتند و لذا در پایان روز چهارم فرمانده لشکر 10 زرهی دشمن پس از پایان شور ستادی، طرح عملیاتی روز پنجم خود را به شرح زیر صادر نمود:
“لشکر 10 زرهی برای تصرف ازتفاعات علی گره زد از جناح راست(جنوب) و تک فرعی با تیپ 42 زرهی از جناح چپ(شمال)، بعد از احاطۀ نیروهای ایران در ازتفاعات فوق، تیپ 24 مکانیزه نسبت به پاکسازی منطقه اقدام و به سمت شرق پدافند می نمایند. در این نبرد توپخانه لشکری به صورت تمرکزی، علیه نیروهای ایرانی اجرای آتش می نماید، پدافند هوایی لشکر فعالیت نیروی هوایی ایران را خنثی و نیروی هوایی عراق پشتیبانی نزدیک هوایی را انجام می دهد”.
در آغاز روشنایی روز پنجم مهرماه، تک نیروهای عراقی آغاز شد. تیپ 2 زرهی دزفول آغاز تک دشمن را ساعت شش و بیست دقیقه اعلام نمود و بعد طی گزارشی اعلام کرد نیروهای دشمن از دو طرف در حال پیشروی می باشند، مقاوت نیروهای ایرانیدر لحظات اولیۀ نبرد بسیار شدید بود، به طوری که تا ساعت 9 صبح نیروهای عراقی نتوانستند پیشروی چندانی در دو محور بنمایند. در این ساعت عراق با اعزام نیروهای کمکی توان پیشروی را در یگان های خود ایجاد کرد.
در دامنۀ ارتفاعات، رزم نزدیک به وسیلۀ کلیۀ عناصر بین تانک های عراقی و نیروهای ایران در جریان بود توپخانۀ دشمن به صورت تمرکزی تمامی مواضع سلاح های سنگین و عقبۀ نیروهای ایران را به شدت زیر آتش گرفته بود، نیروی هوایی عراق توانسته بود برتری محلی مطلق هوایی کسب نماید.
تا ساعت دوازده، نبرد همچنان در مواضع اولیه ادامه داشت، تلفات و ضایعات زیادی بر دو طرف وارد شده بود. عراق مرتباً نیروهای جدید به منطقه اعزام می نمود. رزمندگان ایرانی به تدریج با دادن تلفات و عدم دریافت نیروهای تقویتی، توان مقاومت را از دست می دادند. فرمانده تیپ لحظه به لحظه وضع بحرانی تیپ را به لشکر گزارش می نمود و تقاضای عقب نشینی به شرق رودخانۀ کرخه را داشت و در پاسخ لشکر دستور مقاومت می داد.
بلاخره مقاومت نیروهای ایرانی بیشتر از ده ساعت ادامه نیافت و عراقی ها در ساعت 16:30 ارتفاعات علی گره زد و شاوریه را به تصرف درآوردند و سربازان ایران به ارتفاعات حوالی رودخانۀ کرخه عقب نشینی کردند و به صورت پراکنده در امتداد محور اندیمشک عین خوش مستقر گردیدند.
انتهای مطلب