تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ(20)
بخش یکم - تشریع وقایع

فصل دوم

ادامه روز پنجم مهرماه:

در محور شماره 2 یعنی فکه، گروه رزمی تیپ 37 و گردان 138 همچنان در مواضع برقازه مستقر بودند. این دو یگان با استفاده صحیح از زمین و به کارگیری جنگ افزارهای ضد تانک و به طور کلی با برتری توان رزمی بهتری نسبت به نیروهای مستقر در محور شماره 1، توانسته بودند به مدت چهار روز دشمن را از دست یابی به ارتفاعات برقازه بازدارند.

عناصر محور شمارۀ 1 با یک گردان پیاده که از تهران عازم شده بود تقویت گردید. گردان 141 اعزامی از تهران به محض ورود به اندیمشک سریعاً به محور شماره 1 اعزام شد و بدون هیچگونه بررسی و دریافت اطلاعات از وضعیت، در مقابل دشمن قرار گرفت. مسلماً چنین گردانی نمی توانست در سرنوشت نبرد تأثیر عمده ای داشته باشد.

نیروهای ایرانی مستقر در محور شمارۀ 2 در روز پنجم نیز به مقاومت خود ادامه دادند و تلاش های دشمن را برای پیشروی خنثی نمودند. در این روز فرمانده گروه رزمی 37 اطلاع یافت که تیپ 2 زرهی در محور شمار 1 عقب نشینی نموده است. نگرانی نیروهای محور شماره 2 به اوج رسیده زیرا چنانچه نیروهای عراقی توانستند به رودخانۀ کرخه رسیده و پل نادری را به دست بگیرند یا از طریق حسن بربوطی – چنانه به عقبۀ نیروهای مستقر در برقازه تک می نمودند، تنها راه تدارکاتی و همچنین راه عقب نشینی نیروهای محور شمارۀ 2 مسدود می شد و نیروهای ایرانی از ثسمت شمال و شرق به محاصرۀ کامل در می آمدند. بنابراین فرمانده گروه رزمی 37 این خطر را به لشکر اعلام و تقاضا نمود تکلیف آن یگان مشخص نماید، درخواست گروه رزمی 37 این بود ککه به نحوی اقدام گردد که تا خاتمۀ عقب نشینی نیروهای محور شمارۀ 2 پل نادری تخریب نگردد و توسط نیروهای محور شمارۀ 1 سالم حفظ گردد.

در ساعت 16:30 روز 5 مهرماه دشمن هدف های خود را در محور شماره 1 تصرف کرد ولی در محور شمارۀ 2 با مقاومت شدید روبه رو شده بود در ساعت 16:40 روز 5 مهرماه فرمانده سپاه 3 عراق با حضور در قرارگاه تاکتیکی لشکر 10 زرهی در جریان عملیات قرار گرفت و دستور تداوم تک را در شب صادر نمود. فرمانده سپاه سوم می خواست سریعاً خود را به رودخانۀ کرخه در منطقۀ پای پل نادری برساند.

ستاد لشکر 10 عراق سریعاً اقدام به تهیۀ طرح تک شبانه نمود و با انجام یک شور ستادی سریع، طرح تک شبانه را تهیه کرد. برابر این طرح، یک گروه رزمی از تیپ 17 زرهی در جناح راست محور مزبور در ساعت بیست، پیشاپیش تیپ های متبوع، پیشروی خود راآغاز می نمودند و بقیۀ یگان های تیپ، گروه های رزمی مقدم را دنبال می کردند، در این عملیات تیپ 42 زرهی در احتیاط لشکر بوده و آماده می گردید که در روز بعد وارد عمل گردد. گردان های تکاور وسایب عبور از رودخانه را با خود به همراه داشتند و گردان 10 مهندسی لشکر 10 زرهی برای احداث وسایب عبور از رودخانه به جلو حرکت داده شد.

مقاومت نیروهای ایرانی که توان خود را از دست داده بودند در شب مزبور بسیار ناچیز بود. نیروهای عراقی توانستند پس از انهدام مقاومت های سبک، خود را به رودخانۀ کرخه برسانند و روستای سرخه فیله، سرخه صالح و سرخه مشطط را به تصرف درآورند، اما نتوانستند خود را به پل کرخه و سرخهنادری برسانند.

روز پنجم برای محور شماره 1 روز سخت و طاقت فرسایی بود و نیروهای این محور آسیب زیادی را متحمل شدند. نکته قابل ملاحظه در این روز تعیین فرمانده جدید تیپ 2 زرهی بود که در سخت ترین شرایط جنگ انجام شد.

تلاش اولیۀ فرمانده جدید در انسجام نیروها و اجتناب از پراکندگی متمرکز گردید و در حد مقدورات در این امر توفیق یافت.

در روز پنجم مهرماه و با نزدیک شدن دشمن به رودخانۀ کرخه در محور شماره 1، اهمیت پل نادری و تخریب آن برای جلوگیری از استفاده دشمن مورد بحث بود.

این پل که فبزی است در شمال آبادی سرخه نادری ارتباز شرق و غرب رودخانه را برقرار می نمایدو محور اصلی اندیمشک دهلران از آن می گذرد. عبور خودروهای سبک و سنگین چرخدار از روی آن مقدور است ولی برای عبور خودروهای زرهی و تانک قابل استفاده نمی باشد.

پل نادری تنها پل قابل استفاده برای رساندن نیرو و تدارکات به غرب رودخانۀ کرخه بود و تنها راه عقب نشینی به شرق رودخانه محسوب می شد. چنانچه کنترل این پل در اختیار دشمن قرار می گرفت تمامی نیروهای غرب رودخانه محکوم به اسارت و یا عبور از گدارهای موجود در طول رودخانل کرخه بودند که با خطر غرق شدن عبورکنندگان همراه بود.

به نظر فرمانده تیپ 2 ددزفول چنانچه دشمن می خواست استفاده از موقعیت نمایدف با استفاده از پل نادری، سریعاً می توانست خود را به شهر اندیمشک و دزفول برساند و با قطع ارتباط جاده های زمینی و راه آهن، ارتباط خوزستان را با مرکز کشور قطع نماید. لذا می بایستی این پل قبل از اینکه در دست نیروهای عراقی قرار گیرد، تخریب گردد. در صورت تخریب پل کلیه عناصر غرب رودخانه راهی برای عقب نشینی نداشته و از بین می رفتند و به همین دلیل بود که فرمانده گروه رزمی 37 سریعاً درخواست نمود که از تخریب پل تا عبوری نیروهای محور شماره 2 خودداری شود، لشکر نیز نظیر چنین دستوری را به فرمانده تیپ 2 صادر نموده بود.

دشمن احتمالاً قصد داشت که با ادامۀ تک در روز ششم، با عبور سریع از رودخانۀ کرخه تا شهرهای اندیمشک و دزفول پیشروی نماید.

(ب) جبهه مرکزی (بستان)

در روز پنجم مهرماه فرمانده جدیدی برای تیپ 3 لشکر 92 تعیین گردید. فرمانده جدید بعد از بازدید از منطقۀ مقدم جبهۀ تیپ در ساعت ده و سی دقیقه، مصلحت را در این دید که عناصر تیپ را با اجرای عملیات تأخیری به ارتفاعات شرق الله اکبر تغییر مکان دهد، با این عمل نیروهای دشمن، ارتفاعات الله و اکبر را اشغال نمودند و به آرامی خود را به سواحل شمال کرخه، در شمال سوسنگرد نزدیک کردند.

در شرایط فوق نیروهای ژاندارمری و نیروهای مردمی و سپاه پاسداران همچنان در امتداد ساحل جنوبی رودخانۀ کرخه از بستان تا سوسنگرد موضع گرفته بودند و مانع عبور نیروهای عراقی از رودخانۀ کرخه می شدند.

(پ) جبهه جنوبی (جنوب غربی اهواز- خرمشهر):

فرماندهی ارتش عراق با توجه به مقاومت و پایداری کم نظیر رزمندگان ایرانی، تصمیم گرفت از روز پنجم مهرماه قوای بیشتری در منطقۀ عملیاتی خرمشهر و اهواز وارد عمل سازد. نیروهای تقویت شدۀ عراق از آغاز روز پنجم مهرماه تک مجدد را برای اشغال خرمشهر آغاز کردند و از دو محور غربی و شمالی، نیروهای مدافع را تحت فشار قرار دادند ضمن اینکه از سمت جنوب و از کرانه دور اروندرود نیز آتش های شدید توپخانه و خمپاره انداز بر خرمشهر و آبادان فرو می ریخت. فشار ساعت به ساعت افزایش می یافت. در ساعت 11:10 فشار به حدی شدید بود که احتمال سقوط خرمشهر در همان روز قطعی به نظر می رسید. ولی رزمندگان جان بر کف ایران اسلامی با همان مقدورات به تحلیل رفته، اعم از ارتشی، ژاندارمری، سپاه و نیروهای مردمی در مقابل فشار دشمن پایداری کردند و برخلاف انتظار دشمن، هرقدر فشار مهاجمان بیشتر می شدقدرت مقاومت رزمندگان خودی نیز فزونی می یافت. زیرا با گذشت زمان عدۀ بیشتری از اهالی شهر به صف مدافعان پیوستند و با هر گوته اسلحه ای که به دست آورده بودند با دشمن به نبرد برخواستند. در آن روزهای کم نظیر و تاریخی، نیروهای مردمی به مراکز نظامی مراجعه و درخواست جنگ افزار می کردند و سلاح گرفته یا نگرفته عازم جبهه جنگ می شدند و اگر اسلحه ای نداشتند از جنگ افزارهای اغتنامی یا جنگ افزار دوستانشان استفاده می کردند و در اثر همین مقاومت شجاعانه و ایثارگرانه بود که توانستند بیش از یک ماه، جلو متجاوز را سد کنند و او را وادار نمایند که در کلیه لرآوردهای خود تجدیدنظر نماید.

نظر به این که نیروهای دشمن از غرب به سمت شرق پیشروی کرده سپس در منطقۀ اهواز و خرمشهر به شمت شمال و جنوب تغییر مسیر داده بودند، فرماندهان نظامی برآورد کردند که ممکن است ستون هایی از دشمن مأموریت داشته باشند از رودخانۀ کارون عبور کنند، بر اساس این برآورد، ستاد مشترک به نیروی هوایی دستور داد به یگان های عبور کننده دشمن از کرخه و کارون تک کند.

باید خاطرنشان ساخت که در نبردهای روز پنجم مهرماه نیز نیروهای جمهوری اسلامی موفق بودند و توانستند نه تنها مانع پیشروی بیشتر عناصر مهاجم گردند بلکه تلفات سختی نیز بر او وارد سازند.

در شهرهای خرمشهر و آبادان توپخانه ایران موفق شد با اجرای آتش متقابل آتش توپخانه عراق را نسبتاً خاموش سازد و آرامش نسبی در منطقۀ نبرد خرمهشر- آبادان برقرار گردد. یک نقطۀ حساس در منطقۀ عملیات خرمشهر- آبادان، مجتمع پتروشیمی بندر امام خمینی بود که علاوه بر ارزش اقتصادی تأسیسات، از نظر وجود مخازن گاز مانند آمونیاک نیز حائز اهمیت ویژه ای بود و اگر این مخزن منفجر می شد و گازها در فضای منطقه متصاعد می گردید سلامتی مردم به خطر می افتاد.

مقامات وزارت نفت نسبت به این موضوع نگران بودند و دربارۀ پدافند هوایی این مجتمع مکرراً از ستاد مشترک درخواست می کردند که توجه ویژه ای به پدافند هوایی این تأسیسات اعمال گردد. در پنجم مهرماه بار دیگر وزارت نفت اعلام نمود که حدود 15000 تن آمونیاک در مخازن این مجتمع ذخیره شده و مقدار 50 جزء در میلیون از این گاز در هوا کشنده است و همچنین مخازن پلی اکریل محتوی مواد آتشزا و مسموم کننده وجود دارد که تا به حال از اثرات بمباران ها مصون مانده است ولی به هر حال وجود این مخازن گاز کلیۀ منطقه را تهدید می کرد بنابراین درخواست شد که برای تقویت پدافند هوایی آن منطقه اقدام شود.

در ادامه عملیات روز 5 مهرماه در منطقۀ خرمهشر و آبادان در ساعت 17:55 خبر رسید که لوله های نفت مستقر در شمال رودخانۀ بهمنشیر (شمال آبادان) منفجر شده است و آتش سوزی ایجاد گردیده است. این امر اولین بار بود که در شرق رودخانۀ کارون مشاهده می گردید و به نظر می رسید از این ساعتبه بعد آتش توپخانه عراق به کرانۀ شرقی رودخانۀ کارونروانه گردیده و صحنه نبرد به شرق کارون گسترش یافته است. به دنبال این اقدام از ساعت 19 خرمشهر و آبادان مجدداً زیر آتش توپخانه عراق قرار گرفت و مردم به طور دسته جمعی تخلیه این شهر را آغاز کردند. در همین زمان 8 فروند هواپیمای عراقی نیز به جزیرۀ خارک تک نمودند. به علت نبردهای شدید در طرفین اروندرود، رفت و آمد در این آبراه عملاً قطع شده و هر دو کشور ایران و عراق از همان روز اول جنگ از بهره برداری از این آبراه محروم شدند. ناوچه های عراقی با استفاده از برتری هوایی که ارتش عراق داشت در دهانه اروندرود مستقر شده و مانع خروج کشتی های محبوس شده در اروندرود می شدند. حضور همین ناوچه های عراقی در اروندرود سبب گسترش نبردهای دریایی و هوایی شد.

نظر به اینکه در روز پنجم مهرماه فشار دشمن به خرمشهر از سمت شمال شهر شدید بود، فرمانده عملیات خرمشهر پیشنهاد کرد واحدهای ارتشی باقیمانده در خرمشهر دفاع از این محور را بر عهده بگیرند. لشکر پاسخ داد این یگان های زیر امر قرارگاه عملیاتی خرمشهر است و کاربرد آن با نظر آن قرارگاه انجام گیرد لذا عناصر باقیماندۀ لشکر 92 زرهی که شامل پرسنل گردان تانک و گردان دژ بودند جمع آوری و به حدود پلیس راه خرمشهر تغییر مکام یافته و تحت فرماندهی معاون گردان دژ قرار داده شدند و دفاع از شمال شهر به این واحد و ژاندارمری محول گردید و سایر عناصر رزمنده شامل گردان 165 مکانیزه، تکاوران دریایی و دانشجویان دانشکدۀ افسری و رزمندگان سپاه پاسداران مسئولیت دفاع از محور غرب خرمشهر را عهده دار شدند. گردان توپخانه 175 میلیمتری مستقر در شرق پاسگاه کیلومتر 25 از پنجم مهرماه در حوالی شرق ایستگاه حسینیه موضع آتش انتخاب کرده و مشغول انجام مأموریت گردیده بود و با توجه به این که در آن زمان قسمت شمالی و جنوبی محور اهواز – خرمشهر کاملاً در کنترل نیروهای دشمن بود این گردان توپخانه درواقع بین دو بخش از نیروهای مهاجم قرار گرفته بودو درحالی که در عقب گردان نیز رودخانۀ کارون قرار داشت که غیرقابل عبور بود و پلی نیز بر روی آن وجود نداشت، لذا این واحد توپخانه عملاً بین نیروهای دشمن و رودخانه محاصره شده بود. ولی عجیب اینکه نیروهای متجاوز عراقی متوجه وجود این گردان نشده و هیچ مزاحمتی برای آن فراهم نکردند و در روزهای بعد با احداث پل شناور بر روی کاروان این یگان توپخانه نجات پیدا کرد. رهایی این گردان در نوع خود از اقدامات بسیار جالب لشکر 92 زرهی بود.

دشمن در جبهۀ غرب خرمشهر در روز پنجم مهر تلاش نمود به پل نو برسد و آن را سالم تصرف کند، لذا در ساعت 11:30 یک واحد زرهی دشمن به سمت پل تک کرد و تا 800 متری پل رسید ولی بر اثر آتش ضد تانک نیروهای جمهوری اسلامی ایران مجبور به عقب نشینی شد. به علت تلفات سنگینی که به نیروهای ایرانی در خرمشهر وارد می شد فرمانده عملیات این منطقه از لشکر 92 زرهی درخواست نمود یگان های تقویتی به منطقۀ خرمشهر اعزام کند. لشکر پاسخ داد که تمامی یگان های لشکر تحت فشار بوده و در مضیقه هستند، بنابراین در صورت واگذاری یگان یگان های تقویتی از نیروی زمینی، یگانی نیز برای منطقۀ خرمشهر در نظر گرفته خواهد شد ولی تا چندین روز بعد از آن نیز یگان تقویتی در اختیار لشکر قرار نگرفت و طبعاً لشکر نتوانست واحدی به یاری رزمندگان خرمشهر بفرستند و تنها کمکی که انجام داد این بود که دستور داد واحدهای توپخانه مستقر در آبادان به نحوی تغییر موضع بدهند که بتوانند شمال و غرب خرمشهر را نیز زیر آتش بگیرند. اما با توجه به وسعت زیاد منطقۀ عملیاتی و منطقۀ آتش و برد توپ ها این امر امکان پذیر نبود که دو آتشبار توپخانۀ کاتیوشا و 130 میلیمتری بتوانند در یک قوس دایره به محیط قریب صد کیلومتر اجرای آتش کنند.

فشار منطقۀ نبرد کم کم بر دوش فرماندهان سنگینی می کرد. تحمل تلفات ، نرسیدن نیروهای کمکی، توان رزمی نابرابر دشمن، خواسته های مردمی و محلی و از همه مهم تر کمبود پرسنل متخصص و حساس ستادی و فرماندهی، فرماندهان نظامی را شدیداً تحت فشار قرار داده بود.

فعالیت نیروی هوایی ایران در روز پنجم مهرماه شامل اجرای حدود 30 مأموریت رهگیری و پشتیبانی نزدیک هوایی و مأموریت های برون مرزی بود.به علت فشار شدیدی که نیروهای زمینی و هوایی دشمن در این روز در تمام جبهه های جنگ وارد می آوردند این روز برای نیروی هوایی یکی از فعال ترین و سخت ترین روزهای نبرد بود و هواپیماهای ایرانی مجبور بودند با وجود دفاع سنگین موشکی و سایر جنگ افزارهای ضدهوایی دشمن با پذیرش درصد بالایی از خطر و در میان انبوهی از آتش های زمین به هوای دشمن به تانک ها و واحدهای مهاجم دشمن، در مناطق غرب دزفول، شوش، اهواز، سوسنگرد، خرمشهر، آبادان، مهران، ایلام، قصرشیرین و سومار تک کنند و از سرعت پیشروی نیروهای دشمن بکاهند. ضمناً ضرورت داشت که نیروی هوایی در هوا نیز مراقب هواپیماهای دشمن به ویژه در تک به تأسیسات اقتصادی جمهوری اسلامی در خلیج فارس و جزیره خارک باشد.

نیروی هوایی در این سلسله مراتب ایثارگرانه، تعدادی از خلبانان گرانقدر و هواپیماهای خود را از دست داد، اما متقابلاٌ توانستضربات سهمگینی در داخل خاک عراق و در مناطق اشغال شده به نیروهای دشمن وارد آورد ضمناً تعدادی از هواپیماهای عراقی نیز به وسیلۀ همین هواپیماها و نیز جنگ افزارهای زمین به هوا سرنگون گردیدند.

بلاخره روز پنجم مهرماه نیز پایان یافت. در آن روز با اینکه نیروهای دشمن موفقیت نسبی در داخل خاک جمهوری اسلامی داشتند ولی هنوز به هیچ یک از اهداف استراتژیک خود در خوزستان نرسیدند اما در جبهۀ غرب موفق شده بودند شهرهای مهران و قصرشیرین را اشغال نمایند.

انتهای مطلب

منبع: تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ، معین ورزی، نصرت الله، 1385، ساحادم، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده