فصل دوم
روز هفتم مهرماه:
(الف) جبهۀ شمالی (غرب دزفول و شوش) :
از روز هفتم مهرماه کلیۀ فعالیت ها حول محور بازسازی نیروها، تحکیم مواضع، نقل و انتقال نیروها از منطقۀ کردستان به منطقۀ کردستان، به خصوص جبهه دزفول متمرکز گردید.
(ب) جبهه مرکزی (بستان- سوسنگرد) :
نیروهای دشمن که در شمال رودخانۀ کرخه بودند تلاش کردند با عبور از رودخانه در حوالی آبادای سبحانیه جاده حمیدیه –سوسنگرد را قطع نمایند و عناصری را به منظور تصرف سوسنگرد به این شهر نزدیک شدند. نیروهایی نیز تلاش کردند از سمت دب حردان به سوی شمال پیشروی کنند و با نیروهای مذکور الحاق حاصل کنند، عناصر دیگری نیز از سمت جنوب به هویزه نزدیک شدند. مجموع این حرکات دشمن به منظور قطع ارتباط و محاصرۀ نیروهای مدافع شهر بستان، سوسنگرد، هویزه و تصرف این مناطق انجام می گرفت. نیروهای مدافع مناطق مذکور که شامل سپاه پاسداران، گروه نامنظم دکتر چمران، دانشجویان دانشکدۀ افسری و ژاندارمری سوسنگرد بود تحت شدیدترین فشارها قرار داشتند و این وضع تا پایان روز هفتم ادامه داشت. بررسی ها نشان می دهد، سیستم فرماندهی و کنترل عملیات دشمن در این مراحل منسجم بوده و با استفاده از نقشه وضعیت، جریان نبرد را زیر نظر داشته اند و به موقع تصمیم گیری نموده اند.
(پ) جبهه جنوبی (جنوب غربی اهواز- خرمشهر) :
عناصر تیپ 1 لشکر 92 زرهی در 4 کیلومتری جنوب کارخانۀ نورد اهواز، موضع پدافندی گرفته بودند، این مواضع به شدت زیر آتش دشمن قرار داشت. موقعیت خط مقدم دشمن در حدود 20 کیلومتری جنوب غربی اهواز گزارش شده بود. در روز هفتم مهرماه نیروهای دشمن تلاش کردند تحت حمایت آتش پشتیبانی قوی، از طرف شمال، پادگان دژ را تصرف نمایند، تانک های عراقی توانستند تا جاده کمربندی شمال خرمشهر پیشروی نمایند، مدافعین قهرمان آن تا سر حد شهادت مقاومت می کردند.
روز هشتم مهرماه :
(الف) جبهه شمالی (غرب دزفول و شوش): فعالیت های تحکیم مواضع و تقویت نیروها ادامه داشت.
(ب) جبهۀ مرکزی (بستان – سوسنگرد) :
در روز هشتم مهرماه بالگردهای هوانیروز، نفوذ نیروهای دشمن را به منطقۀ شمال کرخه کور (بین حمیدیه و سوسنگرد) گزارش دادند، همچنین حرکت یک گردان تانک دشمن از دب حردان به سمت حمیدیه نیز گزارش گردید. لشکر 92 زرهی روی منطقۀ محصور بین کرخه و کرخه کور، به علت کمبود نیرو، کنترل مناسبی نداشت.
افراد سپاه پاسداران حمیدیه، نیروهای ژاندارمری، گروه نامنظم دکتر چمران و دانشجویان دانشکدۀ افسری با پشتیبانی بالگردهای هوانیروز علیه نیروهای دشمن در منطقۀ مذکور وارد عمل شدند و ضمن وارد آوردن تلفات قابل ملاحظه به دشمن، آنها را مجبور به عقب نشینی به جنوب جاده نمودند. وجود لاشۀ تانک های عراقی در اطراف جادۀ حمیدیه – سوسنگرد شاهد زنده ای از این ایثارگری بود.
در روز هشتم فشار روی سوسنگرد زیاد بود و عناصر سپاه پاسداران مستقر در شهر صدمات سختی دیده بودند، نیروهای عراقی از دو سمت (شرق و غرب) سوسنگرد را محاصره نموده بودند.
(پ) جبهه جنوبی (جنوب غربی اهواز – خرمشهر) :
همانگونه که انتظار می رفت با شکست اقدامات سیاسی، عملیات نظامی مجددا! شدت یافت. در روز هشتم مهرماه نیروهای متجاوز عراقی مجدداً فعالیت شدید خود را برای اشغال خرمشهر و اهواز آغاز کردند. در منطقۀ خرمشهر دشمن از غرب و شمال به شهر یورش برد و از جنوب نیز آتش های پشتیبانی را تشدید کرد. اولین تلاش نیروهای دشمن برای درهم شکستن خطوط دفاعی رزمندگان خودی در شمال خرمشهر بود. برای این منظور مواضع نیروهای ایرانی در پلیس راه و پادگان دژ در زیر ضربات سنگین توپخانه دشمن قرار گرفت. اطلاعات تأیید نشده حاکی از آن بود که عناصری از شمن موفق شده اند به جاد کمربندی شمال شهر برسند و با استفاده از این جاده به سمت پادگان دژ که نقطه اصلی مقاومت بود پیشروی نمایند. شهر به شدت زیر باران گلوله دشمن قرار داشت.
با توجه به این وضعیت، فرمانده عملیات جنوب از لشکر 92 زرهی خواست فوراً یک گردان تانک برای تقویت خط دفاعی شمال خرمشهر اعزام کند. ولی در آن موقع، وضع منطقۀ عملیات اهواز بهتر از خرمشهر نبود. تیپ زرهی که مدافع منطقۀ جنوب غربی اهواز بود تقریباً متلاشی شده بود و از 2 گردان تانک آن، تعداد معدودی بیشتر باقی نمانده بود. لذا فرمانده لشکر در پاسخ خواسته فرمانده اعلام داشت در حال حاضر کلیه یگان های لشکر سخت درگیر هستند و لشکر به کلی فاقد نیروی احتیاط است و اعزام نیروی کمکی به خرمشهر مقدور نیست و این یک واقعیت بود و فرماندهان نظامی مسئول، سخت ترین ساعات زندگی خود را می گذرانیدند زیرا از یک طرف یگان های مدافع ایران تحت فشار شدید دشمن تقریباً در حال متلاشی شدن قرار داشتند، از طرفی دشمن با آگاهی از وضعیت نیروهای ایران هرچه بیشتر بر فشار خود می افزود.
در روز هشتم مهرماه در صحنه های نبرد زمینی خرمشهر تانک های دشمن قدرت نمایی بیشتری کردند و تلاش نمودند به حاشیۀ خرمشهر برسند و افراد یگان های مکانیزه دشمن نیز با نفربر های زرهی به شهر نزدیک شدند و آتش شدید پشتیبانی نیز همچنان بر سر مدافعان خرمشهر فرو ریخت به طوری که امکان مقابله با خودروهای زرهی دشمن از آنها سلب شد به این جهت یگان های تانک دشمن موفق شدند به حاشیۀ شهر خرمشهر برسند.
در ساعت 10:00 روز هشتم مهرماه اطلاع رسید که عناصر مقدم دشمن به یک کیلومتری خرمشهر رسیده اند و پادگان دژ در خطر سقوط قرار دارد. مهاجمین عراقی برای درهم کوبیدن مقاومت مدافعان، نیروی هوایی خود را نیز وارد عمل کردند و در ساعت 11:50 فرودگاه آبادان را به شدت بمباران نمودند به حدی که باند فرودگاه غیرقابل استفاده شد و به آشیانه ها نیز خسارات سنگینی وارد گردید. برای تحمیل اراده، ارتش عراق لشکر 3 زرهی خود را به بصره انتقال داد تا قسمتی از مأموریت لشکر 5 مکانیزۀ عراق را در صحنۀ عملیات اهواز و خرمشهر به عهده گیرد.
در روز هشتم مهرماه 3 نفر خبرنگار فرانسوی که با یکدستگاه تاکسی به پل نو در غرب خرمشهر آمده بودند توسط برادران سپاه پاسداران دستگیر شدند. این امر نشانه آن بود که عراق می خواست نتیجۀ پیروزی های منعبث از تجاوز و تعدی خود را به جهانیان اعلام و برای آن تبلیغ کند. در آن روز شهر آبادان در زیر ضربات سهمگین آتش دشمن قرار داشت که نسبت به روزهای گذشته بی سابقه بود. آب و برق شهر قطع شده و ایستگاه رادیو آبادان از کار افتاده و پالایشگاه نفت نیز شدیداً آسیب دیده بود.
در ساعت 16:50 حدود 130 دستگاه تانک و نفربر زرهی دشمن به 3 کیلومتری حاشیه شهر رسیدند. فشار بر پادگان دژ شدیدتر شد و در جناح غربی خرمشهر نیز ادوات زرهی دشمن فعال گردید. ظاهراً دشمن در نظر داشت قبل از آغاز تاریکی شب، مواضعی را در حاشیه شمالی و غربی شهر اشغال کند لذا از هوانیروز درخواست شد با بالگردهای تک به تانک های دشمن حمله کند و مانع از پیشروی آنها به سمت شهر شود.
سرانجام تا ساعت 17:50 هشتم مهرماه نیروهای عراقی به حوالی پلیس راه و سردخانه و 300 متری پادگان دژ رسیدند. از طرف دیگر در آن روز تهدید اساسی خوزستان در منطقۀ نبرد غرب اهواز و در محور حمیدیه و سوسنگرد بود و می توان گفت شهر اهواز ساعات بسیار بحرانی را می گذراندند لذا تلاش بیش از حد رزمندگان ایرانی تنها در منطقۀ خرمشهر نبود بلکه نقطه اصلی بحران در اهواز قرار داشت.
با آغاز تاریکی شب، حملات زمینی نیروهای متجاوز عراق به خرمشهر متوقف شد، ولی آتش های شدید توپخانه خانه و خمپاره انداز همچنان بر سر مردم بی گناه فرو می ریخت؛ کمااینکه تا پایان آن روز در شهر آبادان برج منبع آب بوارده شمالی و مناطق مسکونی اطراف آن، چند مغازه در فلکه کارون، زندان شهربانی، منازل روبروی ادارۀ فرهنگ، منازل مسکونی فلکه خسروآباد، مدرسۀ دریایی و بوارده شمالی و مدرسه دکتر معین در احمد آباد جملگی به شدت مورد اصابت گلوله های توپخانه و خمپاره اندازها قرار گرفته بودند. ملاحضه می شود که در آبادان تمام هدف های ویران شده یا آسیب دیده مناطق مسکونی غیر نظامی بود و باید پذیرفت وقتی گلوله توپخانه از مسافت بیش از 10 تا 20 کیلومتری به روی شهر روانه می شود همۀ نقاط آن شهر برایش هدف است.
مبارزۀ قهرمانانه و در عین حال توان فرسای روز هشتم مهرماه، قسمت مهمی از اندک توان باقیماندۀ مدافعان میهن اسلامی را در کام خود بلعید.
روز نهم مهرماه :
(الف) جبهه شمالی (غرب دزفول و شوش): فعالیت های تحکیم مواضع و تقویت نیروها ادامه داشت.
(ب) جبهه مرکزی (بستان _ سوسنگرد) :
عناصذ=ری از نیروهای دشمن که به شمال کرخه کور نفوذ کرده بودند، در دجنوب حمیدیه باقی ذماندند، این عناصر در شب هشتم به نهم مهرماه توسط عناصر سپاه پاسداران حمیدیه شناسایی شدند و در شروع روشنایی روز نهم مهرماه مورد هجوم قرار گرفتند و نابود شدند. در این تک فرمانده سپاه پاسداران حیدریه برادر مراد اسکندری به درجه رفیع شهادت نایل گردید. در روز نهم همچنین بالگرد خلبان شجاع، سرهمگ وطن پور مورد اصابت قرار گرفت و نامبرده شهید شد. در این روز فعالیت دشمن در منطقۀ سوسنگرد تقلیل پیدا کرد و آنها به شمال بستان و جنوب هویزه عقب نشینی نمودند.
(پ) جبهه جنوبی (جنوب غربی اهواز – خرمشهر) :
«1» در منطقۀ جنوب غربی اهواز دشمن مشغول تهیه مواضع پدافندی گردید.
«2» در ساعت 10:30 یک گردان تقویت شدۀ تانک دشمن با نیروهای پیاده و با پشتیبانی توپخانه از پلیس راه گذشت و وارد دیزل آباد شد و به خرمشهر نزدیک گردید در همان حال پاسگاه کرانۀ اروندرود زیر آتش دشمن قرار داشت. در ساعت 10:50 از درب سیلو وارد اداره بندر خرمشهر شده تا سازمان پیشاهنگی پیش آمدند، پلیس راه خرمشهر سقوط کرد و عناصری از دشمن تا پشت پادگان دژ رسیدند. در داخل بندر و کشتارگاه، نیروهای ایرانی با نیروهای متجاوز درگیر شدند.
در همان حال تکاوران دریایی و افراد نیروی زمینی در جنگ خیابانی با دشمن درگیر بودند. بدین ترتیب روز نهم مهرماه دشمن موفق شد در غرب و شمال خرمشهر نیروهای جمهوری اسلامی را به داخل شهر عقب براند و به حاشیۀ شهر و بعضی ساختمان ها نفوذ کند. در نتیجه نبرد شهری در داخل مناطق مسکونی از آن روز آغاز گردید.
از جمله نقاطی که در حاشیۀ شمال غربی خرمشهر، میدان نبرد رزمندگان ایرانی و نیروهای متجاوز عراق محسوب می شد، ترمینال نظامی خرمشهر بود. نیروهای دشمن روز نهم مهرماه وارد این ترمینال شدند و نبرد نزدیک بین محافظان ترمینال و نیروهای عراقی درگرفت. این نبرد تا ساعت 15:00 ادامه داشت تا اینکه نیروهای کمکی برای نگهبانان ترمینال رسیدند ئ در نتیجه نیروهای مهاجم عراقی عقب رانده شدند و 2 نفر از افراد دشمن به اسارت درآمدند و از نگهباننان ترمینال یک نفر درجه دار شهید و یک سرباز مجروح شدند و به انبارهای ترمینال خسارات قابل ملاحظه ای وارد گردید. تلفات نیروهای ایرانی در روز نهم مهرماه 18 نفر شهید و 117 نفر مجروح بود. در آن روز در قلمرو دریایی، نیروی هوایی عراق چند حملۀ هوایی به جزیرۀ خارک و شناورهای ایران و پایگاه بوشهر اجرا کرد که همۀ آنها دفع گردید.
مقاومت سرسختانه و ایثارگرانه دلیر مردان مدافع ایران اسلامی و ناکام ماندن تهاجم نیروهای متجاوز عراقی برای وصول به شهرهای بستان، سوسنگرد، حمیدیه، اهواز، خرمشهر و … سبب گردید که سرفرماندهی ارتش عراق در نهم مهرماه 59 دومین پیشنهاد آتش بس را به ایران بدهد و از ایران بخواهد از 13 تا 16 مهرماه شرایط آتش بس به مرحلۀ اجرا گذاشته شود ولی طبعاً حکومت جمهوری اسلامی ایران به دلایلی که قبلاً ذکر شد، آن را نپذیرفت.
انتهای مطلب