تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ(30)
بخش یکم - تشریع وقایع

فصل دوم

حوادث روزهای 4 تا 26 آبان ماه 59 :

(الف) جبهۀ شمالی (غرب دزفول و شوش)

در روز چهارم آبان ماه طی دستور جدیدی مقرر گردید لشکر 21 پیادۀ حمزه مسئولیت پدافند از خط سرپل واقع در غرب پل نادری را به عهده بگیرد و تیپ 2 زرهی لشکر 92 و گروه رزمی 37 زرهی شیراز را رها سازد. این دستور در ساعت 6 صبح روز هفتم آبان ماه به مورد اجرا گذارده شد. در این هنگام لشکر 16 زرهی کماکان به عنوان احتیاط نیروی زمینی در پادگان دو کوهه مستقر بود.

لشکر 21 پیاده در پایان روز هشتم آبان ماه دقیقاً مطلع گردید دشمن قصد تک به منظور تصرف سرپل غرب رودخانه را دارد. بنابراین به محض دیدن اطلاع داده شد و تمامی رده ها و یگان های پشتیبانی آتش آماده دفع تک متجاوز شدند.

تک نیروهای عراق در نهم آبان ماه به منطقۀ سرپل نادری.

سازماندهی صحیح میدان رزم، تلاش و فعالیت عناصر اطلاعاتی در جمع آوری اخبار، اعزام گشتی های شناسایی و بالاخره مراقبت مستمر از منطقه، نتیجه خود را ۴۸ ساعت بعد از استقرار کامل لشکر ۲۱ در منطقه سرپل نشان داد و در پایان روز هشتم آبان ماه ۱۳۵۹ دقیق مشخص شد که دشمن قصد دارد به منطقه سر پل تک و نیروهای ایران را از غرب رودخانه بیرون نماید و کنترل پل نادری را در دست بگیرد.

الشكر ۲۱ و به ویژه یگان های تیپ ۱ پیاده که از عملیات روز ۲۳ مهر ماه نتیجه مطلوب نگرفته بودند، تصمیم به گرفتن انتقال داشتند و وظیفه خود می دانستند که هر چه زودتر ضربه کاری و محکمی به دشمن وارد آورند و نشان دهند توانایی دفاع از میهن خود را دارند. در چنین شرایط و روحیه ای بود که دشمن روز نهم آبان ماه تصمیم گرفت برای جلوگیری از تحکیم سرپل رودخانه کرخه، به نیروهای ارتش جمهوری اسلامی در منطقه سر پل تک نموده و نیروهای موجود در سرپل را منهدم کند.

در اثر ضعف حفاظت، دشمن از تمامی جزئیات جابه جایی و تعویض یگان های ارتش جمهوری اسلامی ایران با خبر بود و می دانست نیروهایی که در منطقه سرپل مستقر شده اند همان عده هایی می باشند که دو هفته قبل با ناکامی مواجه شده و به عقب رانده شده اند، از طرفی دشمن متوجه این موضوع شده بود که، در صورتی می تواند در غرب رودخانه، وضعیت پدافندی مطمئن داشته باشد که نیروهای ایرانی مستقر در سرپل را مجبور به ترک آن نماید و با این ضرورت تاکتیکی، پس از یک ماه، دشمن متوجه اشتباه و غلط بودن نحوۀ گسترش نیروهایش در منطقه شده و تصمیم گرفته بود تا فرصت باقی است و منطقه سرپل مستحکم نشده یا توسعه نیافته است بر آن هجوم برده و در امتداد رودخانه مستقر گردد. اگر دشمن در این امر توفیق می یافت مشکلات زیادی برای عملیات آتی نیروهای جمهوری اسلامی ایران به وجود می آمد. ارتش عراق برای تصرف سرپل از حداکثر توانایی خود بهره گرفت. طرح تک دشمن شامل به کارگیری تیپ های ۲۴ مکانیزه، ۴۲ زرهی و ۳۱ نیروی مخصوص بود. (تیپ ۳۱ نیروی مخصوص جهت این عملیات به لشکر ۱۰ زرهی مأمور شده بود).

این عملیات در دو مرحله به شرح زیر طرح ریزی شده بود:

در مرحله یکم تیپ ۲۴ مکانیزه با تقویت یک گروهان کماندو و یک گروهان نیروی مخصوص، مأموریت داشت در جناح راست (جنوب) در کنار رودخانه به سمت پل نادری حرکت و قسمت جنوبی آن را تصرف نماید. تیپ ۳۱ نیروی مخصوص با گردان ۹ مکانیزه و تعدادی از نفربرهای یگان های تیپ ۴۲ زرهی تقویت شده و مأموریت داشت که در جناح راست (جنوب) به سمت شرق تک نماید و قسمت شمال شرقی سرپل را تصرف کند، در مرحلۀ دوم پس از رسیدن نیروهای پیاده به پل نادری، تیپ ۴۲ زرهی مأموریت داشت در منطقه سیریل حضور یافته و هر گونه پاتک احتمالی از طرف نیروهای ایرانی را منتفی نماید. نکته جالب طرح این بود که در مرحله اول هیچ یک از ادوات زرهی دشمن به منظور خنثی نمودن ادوات ضد زره نیروهای مستقر در سرپل وارد عمل نمی شد، ولی در مرحله دوم پس از خنثی شدن آنها توسط پیاده نظام، نیروی زرهی برای تحکیم هدف و تجدید سازمان و جلوگیری از هر گونه سقوط مجدد وارد عمل می شد و سریعا خود را به منطقه سرپل می رساند. تک نیروهای متجاوز از پشتیبانی شدید آتش توپخانه برخوردار بود و برای ساعت چهار روز نهم آبان ماه طرح ریزی شده بود و به منظور کسب حداکثر غافلگیری دستور داده شده بود که نیروها با استفاده از تاریکی به طور آهسته و خیز به خیز خود را به نزدیکی نیروهای پدافندی در سرپل (موضع هجوم) برسانند. قبلا گفته شد که با فعال شدن اقدامات ستادی، اخبار دقیقی از نقل و انتقالات دشمن می رسید و عناصر اطلاعاتی دقیقا از ساعت و روز تک دشمن مطلع شده بودند و لذا لشکر ۲۱ با اطلاع و آمادگی روحی کامل در انتظار دشمن بود تا بتواند با عمل دقیق و حساب شده ای زنگ خطر را در گوش او به صدا درآورد.

در منطقه غرب دزفول یگان های توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران آماده اجرای آتش بودند و تیپ ۳ همدان از لشکر ۱۶ برای حفاظت پل نادری در شرق آن مستقر شده بود تا در صورت نیاز به کار گرفته شود.

در روز هشتم آبان ماه نیروهای دشمن در غرب شوش تظاهر به تک نمودند تا به این وسیله توجه الشكر و قرارگاه جنوب را به سمت شوش معطوف دارند ولی لشکر و همچنین سایر رده های پائین تر به این تحرک توجهی ننمودند و تنها با اعزام یک تیم گروهانی از لشکر ۱۶ مبادرت به تقویت نیروهای جبهه شوش شد.

از ساعت یک و پانزده دقیقه بامداد نهم آبان ماه ۵۹ حرکات دشمن برای عوامل گشتی و مین و استراق سمع عناصر تیپ یک مشخص شد و مراتب سریعا به رده های بالا گزارش کردید، در این ساعت، یعنی سه ساعت قبل از آنکه دشمن تک خود را آغاز نماید تمامی رده ها و یگان ها و آتش های پشتیبانی آماده دفع تجاوز دشمن بودند.

از ساعت چهار و سی دقیقه تا پنج و ربع صبح به مدت ۴۵ دقیقه آتش شدید توپخانه سمن (اتش تهیه) بر روی منطقه سرپل و تمامی منطقه شرق رودخانه اجرا شد، شدت تراکم اس بیش از حد بود به نحوی که نیروهای مستقر در منطقه را بیش از اندازه آسیب پذیر کرده بود، نوع گلوله هایی که در منطقه سرپل و عمق منطقه نیروهای ایرانی بر زمین اصابت می کرد حکایت از این داشت که دشمن توپخانه سبک و حتی بخشی از توپخانه سنگین خود را تا پشت خطوط مقدم پدافندی به جلو آورده است.

تمامی منطقه از آتش دشمن پوشیده شده و رفت و آمد کلیه خودروهای نظامی و غیر نظامی در جاده اندیمشک – شوش – اهواز قطع گردیده بود، اجرای چنین حجم آتشی در منطقه کمسابقه بود و به همین دلیل مردم غیرنظامی وحشت زده شده و خود را به شهرهای اندیمشک و دزفول رساندند تا از آسیب آتش دشمن در امان باشند.

در پاسخ به آتش دشمن، توپخانه نیروهای ایران نیز علیه مواضع توپخانه دشمن شروع به اجرای آتش کردند که اجرای این آتش در همان آغاز تک عراق تلفات زیادی به نیروهای دشمن وارد آورد.

حرکت نیروهای مقدم دشمن از ساعت شش و نیم روز نهم آبان ماه ۱۳۵۹ آغاز گردید و نیروهای پیاده با استفاده از شیارها و آبراه های موجود خود را به منطقه سر پل نزدیک نمودند، اشغال مواضع سرکوب توسط نیروهای ایرانی باعث شده بود که جزئیات حرکات نیروهای دشمن در تمام منطقه در معرض دید قرار داشته باشد و در نتیجه دیده بان های توپخانه با درخواست آتش به استقبال نیروهای مهاجم شتافتند. در خط سرپل از تمامی جنگ افزارهای پشتیبانی سازمانی یگان ها مانند خمپاره اندازها استفاده شده بود.

فرمانده لشکر برای پوشش جناح راست منطقه سرپل تنها به اجرای آتش اکتفا ننموده و شب قبل، تنها احتیاط لشكر را که یک تیم گروهانی بود در پوشش آن جناح به کار گرفته بود.

در ساعت هشت نیروهای عراقی کاملا خود را در تمامی طول جبهه به جلو کشیدند برابر طرح دشمن، فشار در جناحین خط سرپل افزایش بیشتری داشت، بدین ترتیب یگان های مستقر در خط سرپل در نبردی نزدیک با دشمن درگیر شدند. نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران به علت محدودیتی که در اجرای مأموریت در منطقه داشت ابتدا فعال نبود ولی با تقاضای لشکر و قرارگاه جنوب، از طریق مسئولین به نیروی هوایی دستور داده شد تمامی تقدمها به منطقه غرب دزفول داده شود. از این لحظه پرسنل مؤمن و فداکار پایگاه دزفول با همکاری دیگر پایگاه ها با تمامی توان به پشتیبانی از لشکر ۲۱ در غرب رودخانه کرخه پرداختند. شدت پشتیبانی نیروی هوایی به حدی بود که دشمن را از پشتیبانی هوایی خود محروم نمود زیرا با کسب برتری هوایی محلی توسط خلبانان تیز پرواز ایرانی، نیروی هوایی دشمن از فعالیت چشمگیر بازماند.

خلبانان شجاع جمهوری اسلامی ایران که خطر را جدی تشخیص داده بودند با جسارتی بی مانند به داخل فضای مملو از آتش نیروهای عراقی پرواز می کردند.

حماسه ایثارگرانه و تلاشهای مستمر پرسنل نیروی هوایی در منطقه غرب کرخه در آن روز واقعا کم نظیر بود. پرسنل هوانیروز نیز هر چه در توان داشتند در پیشگاه خداوند بزرگ به معرض نمایش گذاشتند و با پروازهای سینه مال و در سطح پایین از چپ و راست، متجاوزان عراقی را وادار به قبول تلفات سنگین کردند. توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران شگفتی ها آفرید و بر اساس طرح تنظیمی و با یک ارتباط صحیح و سریع به درخواست ها پاسخ داده شد. تمامی منطقه جلوی خط سرپل با آتش توپخانه پوشیده شده بود و روز روشن را برای نیروهای متجاوز سیاه کرده بود.

تلاش های دسته جمعی نیروها که از ایمان به خدا و حقانیت خویش سرچشمه می گرفت، نمرات خود را نشان داد و از ساعت 9 صبح به بعد آرایش هجومی دشمن شکسته شد و آثار در هم ریختگی در یگان های مهاجم مشاهده گردید و اهنگ پیشروی متجاوزان به سستی گرائید و از نظر تاکتیکی تک دشمن از دور افتاد. با توجه به این امر یگان های لشکر ۲۱ پیاده حمزه با اعتماد به نفس بیشتر و روحیه ای بالا به نبرد ادامه دادند. این روحیه در پیام فرمانده لشکر که می گفت: “جای نگرانی نیست، این لشکر جبران عملیات ۲۳ مهر ماه را خواهد کرد” به خوبی نمایان بود. بقیه پرسنل لشکر نیز تا آخرین لحظه ای که شکست دشمن قطعی شد، از سنگر شرف و حیثیت خود دفاع کردند. در آن روز تاریخی که عملیات بر اساس اصول صحيح نظامی هدایت می شد، کمبودها و کاستی های منطقه نبرد خود را نشان داد که توانست برای عملیات بعدی به عنوان تجربه بسیار خوبی مورد استفاده قرار گیرد.

دشمن مجددا از ساعت یازده با وارد کردن نیروهای جدید شروع به پیشروی نمود و گویا تصمیم گرفته بود به هر نحو که شده تا پایان روز منطقه سرپل را از دست نیروهای ایرانی حرج نماید لذا برای تقویت تک اصلی خود در جبهه شوش نیز به طور همزمان به سمت رودخانه، نیروی قابل ملاحظه ای را به حرکت در آورد و با این عمل می خواست تهدید خود را برای عبور از رودخانه از دو محور شوش و پل نادری نشان دهد تا ضمن تجزیه نیروهای ایران آنها را از تمرکز بر روی پل نادری کم نماید. فرمانده عملیات نیروهای جمهوری اسلامی که می دانست دشمن توان عبور از رودخانه را حداقل در شرایط موجود ندارد فقط با م نیرویی به استعداد یک گردان تانک از لشکر ۱۶ زرهی به جبهه شوش تهدید او را خنثی کرد.

با درک حیاتی بودن منطقه سرپل، سپاه ۳ عراق برای تصرف آن یک لشکر را به کار گرفته وارد کردن نیروهای تقویتی سعی داشت که تک خود را استمرار ببخشد، ولی نیروهای پیشروی کنندۀ عراقی به محض حرکت و قرار گرفتن در تیررس نیروهای لشکر ۲۱ با اتش انبوهی که به خوبی تقسیم بندی شده بود مواجه شده و نابود می گردیدند.

دشمن تا ساعت هیجده آن روز پنج بار کوشید که با وارد کردن نیروهای تازه نفس، در اجرای مأموریت خود توفیق یابد ولی هر پنج بار با همان شیوه ای که گفته شد، از پیشروی بازماند.

نیروهای عراقی در ساعت هیجده و سی دقیقه آخرین تلاش خود را به عمل آوردند تا یک بار دیگر شانس خود را در تاریکی بیازمایند ولی تحت روشنایی گلوله های منور یگان های ارتش جمهوری اسلامی و با اجرای انبوه اتش بازدارنده، یگان های دشمن مجبور به فرار شدند و بدین ترتیب با الطاف پروردگار و هدایت صحیح عملیات و دلاوری های پرسنل نیروی هوایی و هوانیروز و همچنین رشادت های جان برکفان نیروی زمینی تک دشمن پس از دادن تلفات سنگین از دور افتاد، تا جایی که در ساعت بیست و دو تمام حرکت های دشمن متوقف شد. از آن ساعت به بعد تنها صدای شلیک گلوله های توپخانه طرفین، در منطقه شنیده می شد.

پدافند جانانه آن روز چنان دشدن را در لاک دفاعی فرو برد و زمینگیر کرد که تا عملیات فتح المبین نتوانست در سرتاسر منطقه غرب دزفول تحرکی از خود نشان دهد، و لشکر ۲۱ پیاده حمزه که در واقع جبران شکست روز ۲۳ مهر ماه را نموده و روحیه خود را بازیافته بود شروع به تکمیل سازمان و بازسازی خود به منظور اجرای مأموریت ها و عملیات آتی نمود.

انتهای مطلب

منبع: تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ، معین ورزی، نصرت الله، 1385، ساحادم، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده