فصل سوم
ادامه عملیات نصر
روز پنجم نبرد (19/10/59)
روز ۱۹ دی ماه دشمن از هر گونه عملیات افندی خودداری کرد و این فرصتی بود با استفاده از آن لشکر ۱۶ زرهی مواضع پدافندی خود را تحکيم نمود. لشکر از قای مقدم نیروی زمینی درخواست کرد تیپ ۲ زرهی آن لشکر که در منطقه عملیاتی دزفول عنوان احتیاط نیروی زمینی باقی مانده بود به سوسنگرد تغییر مکان دهد. ولی قرارگاه مقام نیروی زمینی تنها با انتقال یک گروهان تانک موافقت کرد؛ همچنین گردان ۲۹۱ تانک که در شرق کارون و زیر امر لشکر ۹۲ زرهی بود به حمیدیه تغییر مکان یافت وزیر امر لشکر ۱۶ زرهی قرار گرفت. کمبود امکانات ترابری سنگین سبب می شد تا نتوان به سرعت واحدهای زرهی را جابه جا کرد. بدین علت تا ساعت ۱۰۰۰ روز ۱۹ دی ماه فقط ۱۵ دستگاه تانک به منطقه نبرد سوسنگرد رسید و این وضع سبب نگرانی فرمانده لشکر شد. فرمانده لشکر ۱۶ زرهی در پیامی اعلام نمود : “اگر نیروی کمکی مؤثری به لشکر نرسد منطقه پدافندی موجود نیز به خطر خواهد افتاد زیرا عنصر رزمنده کافی باقی نمانده است که بتوان مأموریت پدافندی مورد نظر را اجرا نمود.”
در اواسط روز ۱۹ دی ماه، بال گردانهای رزمی هوانیروز در فضای منطقه نبرد کرخه کور به پرواز در آمدند و وضعیت دشمن را شناسایی و بررسی کردند. پس از شناسایی معلوم شد که نیروهای دشمن همان مواضعی را که قبل از عملیات نصر در حوالی کرخه کور داشتند، اشغال کرده اند. قبل از این عملیات، شهر هویزه در کنترل کامل نیروهای ایرانی بود و حدود ۵۰ نفر از رزمندگان پاسدار و بسیجی در آن مستقر بودند ولی با توجه به شرایطی که در منطقه نبرد به وجود آمد امکان باقی گذاشتن نفرات در آنجا نبود و در صورت انجام این کار، نابودی آنها حتمی بود. لذا پس از عقب نشینی نیروهای ایرانی به شمال کرخه کور الزاما این شهرک تخلیه شد. قبلا عراقی ها تمایلی به نزدیک شدن به هویزه از خود نشان نمی دادند و آن را خارج از منطقه پدافندی خود منظور کرده بودند، اما بعد از عملیات نصر، طرح کلی دشمن در منطقة سوسنگرد – هویزه تغییر کرد و نیروهای دشمن تلاش کردند منطقه عملیاتی سپاه ۲ و ۳ را از طریق غرب سوسنگرد به یکدیگر متصل کنند و سرانجام در این کار موفق شده 2 این وضعیت را تا عملیات طریق القدس (آذرماه ۱۳۶۰) حفظ نمودند.
لشکر ۱۶ زرهی که متوجه خطر جدی سقوط سوسنگرد – حمیدیه شده بود به قرار جنوب فشار می آورد تا واحدهای تازه نفسی در اختیار آن لشکر گذاشته شود تا بتواند ماموریت پدافندی خود را اجرا کند، از جمله درخواست کرد باقیمانده گردان ۲۵۲ سوارزرهی سازمانی منطقه شوش مستقر بود به سوسنگرد تغيير مكان یابد. قرارگاه مقدم نیروی زمینی با این درخواست موافقت کرد و دستور داد همان روز کلیه عناصر آن گردان تغییر مکان دهند.
در ساعت 15:00 روز 19 دیماه فرمانده لشکر وضعیت تانک های باقیمانده را چنین گزارش داد:
«از تیپ یک 7 دستگاه و از تیپ 3 دو دستگاه تانک باقی مانده و از دزفول 5 دستگاه تانک رسیده است که فاقد خدمه هستند. از گروهان تانک اعزامی از گردان 291 تانک، 6 دستگاه تانک در اختیار تیپ 3 زرهی قرار داده شد. لذا جمع تانک های موجود با احتساب تانک های تازه رسیده 20 دستگاه می باشد که تعدادی نیز خدمه ندارند.»
لشکر در پایان روز 19 دی ماه مواضع پدافندی جنوب جادۀ حمیدیه – سوسنگرد را تحکیم کرد بدین ترتیب پرسنل رزمنده از فشار شدیدی که در مدت 4 روز نبرد بسیار سخت تحمل کرده بودند رها شدند.
قرارگاه مقدم نیروی زمینی پیش بینی کرد که ممکن است دشمن در ادامه عملیات موفق شود به جادۀ حمیدیه – سوسنگرد برسد و راه تدارکاتی لشکر 16 زرهی و سایر عناصری را که در سوسنگرد دفاع می کردند قطع کند. لذا به لشکر 16 زرهی دستور داد سریعاً یک دستگاه پل شناور که قبلاً بر روی رودخانه کرخه در آبادی جرگه سید علی برقرار و بعداً برچیده شده بود، مجدداً مستقر نماید تا ارتباط جنوب و شمال رودخانۀ کرخه برقرار گردد. با این اقدام روز 19 دی ماه بدون حادثۀ مهمی به پایان رسید و در طول شب نیز آرامش ادامه داشت.
روز ششم نبرد (20/10/59)
در روز 20 دی ماه منطقۀ نبرد به طور کلی آرام بود. این آرامش نشان می داد که نیروهای دشمن نیز توانایی ادامه عملیات آفندی خود را از دست داده اند و تلفات سنگینی را متحمل شده اند.
روز هفتم نبرد (21/10/59)
در روز 21 دی ماه بار دیگر صحنه نبرد فعال شد و دشمن تلاش خود را در محور عمومی هویزه – سوسنگرد متمرکز کرد. در ساعت 11:40 روز 21 دی ماه، جادۀ هویزه – سوسنگرد به دست دشمن افتاد و تا ساعت 18:50 همان روز، نیروهای دشمن تا آبادی ساریه واقع در 5 کیلومتری جنوب سوسنگرد پیشروی کردند. این تهدید در آن شرایط در تمامی رده ها ایجاد نگرانی کرد و این احتمال داده شد که در مقابل فشار شدید دشمن عناصر رزمنده جمه اسلامی ایران که طی شش روز نبرد متحمل تلفات سنگینی شده بودند، نتوانند به مقاومت ادامه دهند و ممکن است بار دیگر سوسنگرد به اشغال دشمن درآید.
در این روز عناصری از تیپ ۱۲ زرهی ابن الوليد از لشکر ۳ زرهی عراق با استفاده ا کمبود نیروهای تأمینی، با عبور از رودخانه نیسان خود را به جاده هویزه سوسنگرد رساند. ول در روزهای بعد زیر فشار رزمندگان خودی، اجبار به غرب نیسان عقب نشینی کرد. با تسلل دشمن بر محور هویزه – سوسنگرد تمام منطقه جنوب و جنوب غربی هویزه که تا آن زمان در کنترل رزمندگان ژاندارمری و سپاه پاسداران قرار داشت به کنترل نیروهای دشمن درآمد و عمليات الحاق عناصر سپاه ۲ و ۳ عراق در جنوب شرقی بستان تسهیل گردید. نیروهای دشمن به این موفقیت اکتفاء کردند و از ادامه فشار بر نیروهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه حمیدیه – سوسنگرد خودداری نمودند.
روز هشتم نبرد (22/10/59)
در روز ۲۲ دی ماه نیروهای دشمن در ۱۵ کیلومتری جنوب حمیدیه دست به اقدامات ایذایی زدند که با عکس العمل بموقع نیروهای مدافع ایرانی خنثی شد. نیروهای دشمن که جاده هویزه – سوسنگرد را در کنترل داشتند با آتش توپخانه مواضع یگان های جمهوری اسلامی را زیر آتش گرفتند. به منظور مقابله با اقدامات عراقی ها بال گردانهای هوانیروز به پرواز درآمدند و توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز با حداکثر حجم آتش خود، مواضع دشمن در جنوب آبادی ساریه را زیر آتش گرفت در نتیجه فعالیت دشمن به کلی خنثی شد.
در جلسه شورای فرماندهان – که در پایان روز ۲۲ دی ماه در اهواز تشکیل گردید – تصمیم گرفته شد از تمام امکانات موجود برای باز کردن محور سوسنگرد – هویزه و نگهداری هویزه و مناطق غربی آن استفاده شود. به همین جهت از ژاندارمری خوزستان خواسته شد ت واحدهای خود مستقر در کرانه شرقی هورالهویزه دستور دهد از تخلیه پاسگاه ها و عقب نشینی آنها خودداری کنند و با همکاری مردم محلی، مانع اشغال این منطقه به وسیله دشمن شره ولی اجرای این ماموریت مستلزم آزاد کردن هویزه و الحاق با رزمندگان مدافع غرب و جو غربی این شهر بود. در آن شرایط استعداد نیروهای ایرانی به قدری ضعیف بود که ام اجرای عملیات آفندی وجود نداشت و برای پدافند از مناطق نیز با کمبود نیرو مواجه بوده نتیجه نیروهای ایرانی موفق نشدند تا هویزه پیشروی و آن را آزاد نمایند. اما به ها سربازان عراقی از جنوب آبادی ساریه، به عقب رانده شدند. در نتیجه نیروهای دشمن خط پدافندی خود را در امتداد كرخه انتخاب، اشغال و تحکیم کردند. نیروهای جمهوری اسلامی نیز در مواضع پدافندی جنوب حمیدیه – سوسنگرد که از سمت غرب به کرانه شرقی رودخانه مالكيه در حوالی آبادی حاجيه متصل می شد، استقرار یافتند.
نظر به این که کلیه نیروها در خطوط پدافندی درگیر بودند لشکرهای ۱۶ و ۹۲ زرهی فاقد نیروی احتیاط بودند لذا تصمیم گرفته شد با استفاده از آب رودخانه کرخه و کارون قسمتی از منطقه تبدیل به باتلاق و غیر قابل عبور شود تا لشکرهای ۱۶ و ۹۲ زرهی بتوانند یگان هایی را از خط پدافندی رها سازند و یگان احتیاط خود را تشکیل دهند. بدین ترتیب عملیات نصر که یکی از بزرگ ترین نبرد تانک ها بین واحدهای زرهی ارتش جمهوری اسلامی ایران و ارتش عراق در طول جنگ تحمیلی بود به پایان رسید.
در عملیات نصر به نیروهای دشمن تلفات نسبتا سنگینی وارد شد و حدود ۸۲۰ نفر از عراقی ها اسیر و احتمالا به همین تعداد نیز کشته یا زخمی شدند. ضایعات و خسارات سنگینی نیز به سلاح و تجهیزات آنها وارد شد.
انتهای مطلب