توضیح: این مقدمه، از کتاب (نبردهای سال 1362 تا پایان 1364) به قلم :سرهنگ زرهی ستاد سید یعقوب حسینی، انتشارات ایران سبز، با حمایت هیئت معارف جنگ ((شهید سپهبد علی صیاد شیرازی))، چاپ 1390، صفحه 559 تا صفحه 561 برداشت شده است.
پیروزی نیروهای ایران در شبه جزیره فاو، در طرز تفکر فرماندهینیروهای ایران نسبت به توانائی های ارتش عراق، نتایج این نبرد در کل سرنوشت جنگ، خوش بینی بیش از حد واقعی ایجاد کرد. به نحوی که چنین تصور شد که نیروهای عراق، قدرت پدافندی خود را از دست داده اند و در صورت وارد کردن چند ضربت دیگر بر پیکر ارتش عراق، این ارتش دیگر تاب مقاومت در مقابل پیشروی نیروهای ایران نخواهد داشت و شکست نظامی حکومت عراق فرا خواهد رسید.
براساس این طرز تفکر، همچنین به منظور پشتیبانی از این عملیات، معطوف داشتن توجه عراق به منطقه شمالغرب، دومین حمله نسبتاً وسیع نیروهای ایران 14 روز بعد از نبرد فاو در منطقه عملیاتی غرب مریوان به نام عملیات والفجر9 به مرحله اجرا گذاشته شد.
بررسی اسناد در دسترس چنین نشان میدهد که طرح اولیه این عملیات چندان وسیع نبود. قرارگاه حمزه سید الشهداء سپاه پاسداران با عناصر تقویتی از لشکر 28 پیاده برای اجرای این نبرد در نظر گرفته شده بود.
قرارگاه حمزه در پنجم اسفند 64 عملیات والفجر 9 را اجرا کرد. در مراحل اولیه موفقیت های قابل ملاحظه ای به دست آورد. حدود 300 کیلومتر مربع از قلمرو سرزمین عراق را در غرب مریوان تصرف کرد و حدود 150 نفر از افراد دشمن را به اسارت گرفت. اما طبق روال همیشگی نبردهای اجرا شده، بعد از آنکه نیروهای خط مقدم پدافندی عراق به عقب رانده شد و یا منهدم گردیدند، نیروهای تقویتی عراق موفق شدند، حمله نیروهای ایران را از دور انداخته و متوقف سازند. پاتک نیروهای عراق آغاز گردید.
نظر به این که فرماندهی شمالغرب، نیروی احتیاط قابل ملاحظه ای در اختیار نداشت تا یگانهای حملهور در غرب مریوان را ]بنابه دستور قرارگاه خاتم الانبیا[ تقویت کند، فرماندهی نیروی زمینی به قرارگاه عملیاتی جنوب دستور داد، فورا تیپ 55 پیاده هوابرد و دو تیپ لشکر
77 پیاده را از درگیری عملیاتی رها سازد و به صحنه عملیات شمال غرب و مریوان اعزام کند.
فرماندهی قرارگاه جنوب در ششم اسفند ماه طی دستور شماره 27 به لشکر 77 پیاده (-) و تیپ 55 هوابرد دستور داد، آماده حرکت به منطقه مریوان در هشتم اسفند ماه گردند.
فاصله بین این دو صحنه عملیات از طریق راه آهن، اهواز، اندیمشک، تهران، مراغه و سپس از طریق جاده از مراغه تا مریوان، بیش از 1500 کیلومتر و باتوجه به محدودیت ظرفیت راه اهن و نیز محدودیت فوق العاده امکانات ترابری جاده ای، این تغییر تا 13 اسفند ماه انجام گرفت.
با توجه به تقویت هائی که انجام گرفت، یگان های حمله ور تا حدودی موفق شدند، وضعیت پدافندی خود را درمناطق تصرف شده تثبیت نمایند. ولی پاتک شدید نیروهای عراقی با آمادگی کامل از 16 اسفند آغاز شد.
به منظور پی بردن میزان آمادگی نیروهای عراق جهت این پاتک، یادآوری می شود که طبق گزارش عوامل اطلاعاتی، ژنرال شنسل رئیس ستاد و عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق برای آماده کردن نیروها جهت این پاتک، شخصا در شهر سلیمانیه عراق حضور یافتند و علاوه بر آماده کردن نیروهای منظم عراق، چندین هزار نفر از افراد بومی محلی را نیز برای پشتیبانی از عملیات آماده ساختند.
در صورت صحت این خبر، استنباط می گردد که ارتش عراق ماموریت یافته بود که به هر قیمت که شده از تکرار نتیجه نبرد شبه جزیره فاو جلوگیری نماید. در اجرای این ماموریت، موفق هم شد و نیروهای ایران نتوانستند در مقابل تهاجم بسیار وسیع نیروهای عراق که معمولا توام با پشتیبانی آتش بسیار سنگین بود، مقاومت کنند ومجبور به عقب نشینی به مواضع قبلی خود گردیدند. در نتیجه عملیات آفندی والفجر9 نیروهای ایران در غرب مریوان بدون نتیجهای به پایان رسید.
طبق مدارک موجود در نیروی زمینی، نیروهای ایران در این نبرد متحمل تلفات و خسارات قابل ملاحظه ای شدند که تلفات انسانی شامل: 116 شهید، 656 مجروح و 261 تن اسیر یا مفقود بود.
عملیات والفجر 8 نیز در شبه جزیره فاو در همان نقاطی که در روز های اول نبرد به تصرف نیروهای ایران درآمده بود، متوقف گردید. در پایان اسفند ماه، طبق روش کلی عملیات، ماموریت پدافند از قسمتی از مواضع متصرفی در شبه جزیره فاو، به لشکر 30 پیاده (-) و تیپ 3 لشکر 21 پیاده از عناصر نیروی زمینی ارتش، واگذار شد.
انتهای مطلب