فصل سوم
عملیات ثامن الائمه (شکستن محاصرۀ آبادان) (5/7/60)
الف – مقدمه
در مطالب گذشته چگونگی آغاز جنگ در صحنه عملیات خوزستان به ویژه جزئیات حوادث آن در منطقه عملیات خرمشهر – آبادان بیان گردید و گفته شد که نیروهای متجاوز عراق ۱۹ و بعد از آغاز تجاوز عمومی به کشور جمهوری اسلامی ایران در شمال شرقی خمشن از رودخانه کارون گذشتند و محور اهواز آبادان را در شرق آن رودخانه قله کردند و راه ارتبانی جزیره آبادان را با اهواز به کلی مسدود نمودند و با پیشروی تدریجی به سمت جنوب به جاد ماهشهر – آبادان رسیدند و آن را نیز قطع کردند و در نتیجه جزيره آبادان از طریق ارتباط زمینی در محاصره نیروهای متجاوز عراق قرار گرفت. در سوم آبان ماه ۱۳۵۹ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تلاش کردند نیروهای متجاوز عراق را عقب برانند ولی موفق نشدند. مسأله محاصره آبادان با صدور فرمان امام خمینی (ره) در اوایل آبان ماه ۱۳۵۹ مبنی بر اینکه “حصر آبادان باید شکسته شود علاوه بر جنبه نظامی و ملی، جنبة شرعی پیدا کرد. از سوی دیگر موفقیت های عراق و انعکاس جهانی آن در صحنه های بین المللی از نظر سیاسی اهمیت خاصی یافت و در نتیجه می توان گفت که مسأله محاصره آبادان از سه جنبه نظامی، سیاسی شرعی حیثیت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را به محک آزمون سپرده بود.
ارتش عراق نیز تا حدی درگیر این پیکار حیثیتی بود چنانکه طبق مدارک اغتنامی به دست آمده، فرماندهی لشکر ۳ زرهی عراق در تجزیه و تحلیل مورخه 30 حزیران 1981 (9-4-1360) دربارۀ نگهداری منطقه اشغالی در شرق کارون که جزو منطقه مسئولیت آن لشکر بود چنین گفته است:
“عبور نیروهای عراقی از رودخانه کارون به منظور حصول به هدف های سیاسی و استراتژیک بوده نیروهای ایرانی تلاش کردند نیروهای عراقی را از وصول به این هدف و نگهداری آن بازدارند لذا نگداری منطقۀ سرپل اشغالی شرق کارون برای نیروهای عراقی اهمیتی حیاتی پیدا کرد.”
با توجه به مطالبی که ذکر شد مسأله محاصره آبادان برای نیروهای طرفین جنگ فراتر از جنبه نظامی و تاکتیکی دارای ارزش سیاسی و حیثیتی بود. از لحاظ نظامی بعد از اینکه نیروهای متجاوز عراق با وجود اجرای حملات شدید و تلاش های فراوان برای عبور از رودخانه بهمنشیر و اشغال و تصرف جزیره و شهر آبادان موفقیتی به دست نیاوردند و نتوانستند خط مقاومت رزمندگان خودی را در کرانه شمالی بهمنشیر در هم بشکنند و وارد جزیره آبادان شوند، اجبارة طرح ادامه تلاش برای اشغال جزيره آبادان را کنار گذاشتند و به تحکیم مواضع پدافندی منطقه سرپل و نگهداری همان بخش کوچک اشغالی شرق کارون که حداکثر حدود ۱۵ کیلومتر عرض و ۱۵ کیلومتر عمق داشت اکتفا نمودن. از سوی دیگر رئیس جمهور عراق برای کمرنگ کردن اثرات ناکامی های نیروهای مسلح عراق، انصراف از ادامه تلاش برای اشغال آبادان را اقدامی آگاهانه و خود خواسته به منظور نداشتن مقاصد توسعه طلبانه در سرزمین جمهوری اسلامی ایران اعلام داشت، در حالی که دلیل اصلی عدم توفيق عراق، مقاومت دلیرانه و سرسختانه رزمندگان دلیر و جان بر کف مدافع آبادان بود.
به هر حال چه از نظر تاکتیکی و چه از بعد استراتژیک پایدار ماندن سرپل دشمن در شرق کارون تهدید بالقوه خطرناکی برای جزيره آبادان بود زیرا با اشغال جزیره آبادان تمام کرانه شمالی اروندرود در کنترل عراق قرار می گرفت و شبه جزیره فاو، تأسیسات اقتصادی و نظامی عراق در بند فاو و ام القصر کاملا تأمین می گردید و کنترل کامل اروندرود به دست عراق می افتاد و با توجه به اینکه بنادر ماهشهر و امام خمینی و تأسیسات اقتصادی و دریایی ایران در خورموسی در نزدیکی دهانه فاو قرار دارند، عملا منطقه خورموسی با تمام تأسیسات بندری، نظامی و غیرنظامی آن در کنترل مستقیم یا غیر مستقیم دولت عراق قرار می گرفت و در نتیجه حزب بعث به یکی از هدف های جاه طلبانه استراتژیک خود در خلیج فارس که به دست آوردن کرانه ای بیشتر و وسیع تر باشد دست می یافت و چه بسا با اشغال قهرية جزایر بوبیان و وربة متعلق به کویت یک قسمت کرانه ای قابل ملاحظه را که شامل تمام گوشه شمال غربی خلیج فارس می شد تصاحب می کرد و به صورت یکی از کشورهای عمده دارنده کرانه دریایی در خلیج فارس در می آمد. (تجاوز به کویت در ماه اوت ۱۹۹۰ برابر با ۱۱ مردادماه ۱۳۶۹ مبین این واقعیت بوده و عملا پیگیری اهداف توسعه طلبانه عراق را نشان می داد.) در برابر چنین رویدادی کشور جمهوری اسلامی ایران از بخش کرانه ای شمال غربی خلیج فارس محروم شد برای استفاده بی خطر از آبراه دریایی، تأسیسات اقتصادی و نظامی به بنادر دیگر مانند بندر دیلم، گناوه یا بوشهر تغيير مكان دهد که این امر مستلزم صرف میلیارد ها دلار هزینه و سال های متمادی وقت بود.
ب – تهیه طرح عملیات آفندی ثامن الائمه
در اواخر خردادماه ۱۳۶۰ یک جلسه مشورتی با شرکت جانشین ریاست ستاد مشترک ارتش، فرمانده نیروی زمینی، فرماندهان لشکرهای ۱۶، ۲۱، ۷۷، ۹۲ و و فرمانده سپاه پاسداران خوزستان با حضور مرحوم حجت الاسلام اشراقی نماینده حضرت امام خمینی (ره) و مرحوم شهید دکتر در دفتر فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز تشکیل و در مورد چگونگی ادامه نبرد و حرکات و اقداماتی که باید انجام گیرد بحث و گفتگو به عمل آمد، چکیده نظرات مسئولین به شرح زیر بوده است:
نظرات و راه حل های ارائه شده توسط فرمانده نیروی زمینی:
- تیپ 3 لشکر ۹۲ زرهی در ارتفاعات الله اکبر دفاع نماید
- لشکر ۱۶ زرهی، منطقه طراح را تصرف و شمال کرخه کور را تأمین نماید.
- لشکر ۷۷ با دریافت تیپ ۳ سازمانی خود (که در منطقه گیلان غرب مستقر بود) سرپل دشمن را در شرق کارون منهدم نماید.
- سپس با انجام نقل و انتقالات جزئی و انسجام نیروها، عليه جناح شمالی و جناح جنوبی رخنه دشمن در منطقه عمومی اهواز تک شود تا دشمن وادار به عقب نشینی از این منطقه گردد.
نظرات و راه کارهای ارائه شده توسط جانشین ریاست ستاد مشترک ارتش:
- در تقدم ۱ به بستان تک شود. نیروهای تک ور، خود را به منطقه مرزی (چزابه) رسانده، شکافی در وسط جبهه دشمن در خوزستان ایجاد کرده، پیوستگی و یکپارچگی جبهه وی را از هم گسیخته، آرایش خود را متکی به تنگ چزابه، هورالعظیم، تپه های رملی و نهر سابله نمایند.
- با انجام حرکت فوق، نیروهای قابل ملاحظه ای برای عملیات تهاجمی در مناطق دیگر از قبیل، قصر شیرین و مهران آزاد خواهد شد و با تصرف یکی از شهرهای عراق ولو کوچک هم باشد مانند خانقین یا زرباطیه، موجبات تقویت روحیه نیروهای ما و مردم فراهم می گردد.
نظر مسئولین سپاه پاسداران:
مسئولین سپاه با طرح ریزی و اجرای عملیات آفندی با هدف شکستن حصر آبادان موافق بودند.
در مجموع طرفداران نظریه ادامه تک در غرب سوسنگرد بیشتر بود و دلیل آن حضور لشکرهای ۱۶ و ۹۲ زرهی و تیپ ۵۵ هوابرد و واحدهای توپخانه کافی در آن منطقه و همچنین مناسب بودن زمین منطقه عملیات برای ادامه تک بود، اما نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران مخالف اجرای این طرح بودند با این استدلال که در صورت ادامه پیشروی در محور سوسنگرد – بستان به سمت غرب، نیروهای جمهوری اسلامی ایران یک جناح حدود یکصد و پنجاه کیلومتری از اهواز تا بستان را به دست دشمن خواهند داد، در این صورت دشمن قادر خواهد بود در هر نقطه از این مسافت طولانی از جنوب کرخه کور و آبراه های غرب هویزه به سمت شمال پیشروی کند و با طی مسافتی کمتر از ۱۰ کیلومتر خطوط مواصلاتی نیروهای ایرانی را در محور اهواز – حمیدیه – سوسنگرد و بستان قطع و نیروهای ایرانی را در جنوب رودخانه کرخه محاصره نماید.
به هر حال در جلسه مذكور تصمیم نهایی اتخاذ نگردید و طرح ریزی و اجرای عملیات بستان موقت کنار گذاشته شد و طرح دوم نیز که مربوط به شمال آبادان بود به دلیل کمبود نیرو در محل، طرفدار چندانی نداشت زیرا اجرای آن مستلزم تغییر مکان قسمتی از یگان های مناطق دیگر عملیات به منطقه ماهشهر – آبادان بود. در جریان همین بررسی ها دکتر چمران در دهلاویه به شهادت رسید و رکودی در ادامه بررسی ها به وجود آمد. تنها تصمیمی که گرفته شد این بود که شکر ۱۶ زرهی به صورت تدریجی به سمت کرخه کور پیشروی کند و نیروهای دشمن را حداقل به جنوب منطقه عقب براند و چون مرکزیت این عملیات در منطقه طراح واقع در جنوب غربی حمیدیه بود به نام عملیات طراح نامگذاری گردید.
سپاه پاسداران همانند نیروی زمینی ارتش، کماکان علاقه مند به اجرای طرح عملیات آفندی در منطقه ماهشهر – آبادان بود، لذا در نهم تیرماه ۱۳۶۰ یعنی ده روز بعد از جلسه بررسی طرح های یاد شده، فرمانده سپاه پاسداران خوزستان برادر رحیم صفوی طرحی را ارائه داد که مربوط به عملیات آفندی قاطع در منطقه ماهشهر و آبادان بود. بعد از مذاکراتی که به عمل آمد و تضمین هایی که سپاه پاسداران برای آماده کردن چند واحد پاسدار در آن منطقۀ عملیات به منظور همکاری با لشکر ۷۷ پیاده ارائه نمود، طرح قابل اجرا تشخیص داده شد اما به سبب مسایل و مشکلاتی که وجود داشت اجرای آن تا شهریور ماه ۱۳۶۰ مسکوت ماند.
انتهای مطلب