تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ(46)
بخش یکم - تشریع وقایع

فصل سوم

ادامه عملیات ثامن الائمه

تدبیر کلی عملیات لشکر ۷۷ برای اجرای تک مورد نظر چنین بود که با ۳ تیپ پیاده در خط، تیپ ۱ در مرکز، تیپ دوم از جنوب به شمال و تیپ سوم از شمال به جنوب به منطقه سریال اشغالی دشمن تک می کرد و پل های برقرار شده دشمن روی رودخانه کارون را که دو پل شناور در حوالی آبادی های قصبه و حفار بودند اشغال می نمود و راه عقب نشینی و فرار دشمن را می بست و نیروهای دشمن مستقر در شرق کارون را منهدم یا اسیر می نمود. بنابراین هدف اصلی لشکر تصرف و تامین کرانه شرقی رودخانه کارون بود. جزئیات طرح برای اجرای تک به منطقه سرپل دشمن در شرق کارون چنین بود که با تیپ ۲ پیاده که شامل ۳ گردان پیاده ارتش و ۴ گردان پاسدار و یک گردان تانک که یک گروهان اضافی نیز داشت و در خط تماس با دشمن در شمال بهمنیر دفاع می نمود از منطقه فیاضیه در شرق کارون و شمال بهمنشیر به

مواضع نیروهای متجاوز عراق تک می کرد حاشیه شرقی پل حفار را که به وسیله نیروهای عراق بر روی کارون برقرار شده بود تصرف و پل را کنترل می نمود و نیروهای دشمن را در منطقۀ عملیاتی مربوطه منهدم می کرد و کرانه شرقی رودخانه کارون را تأمین می نمود. تیپ ۱ گردان پیاده ارتشی و یک گردان تانک و یک گروهان سوارزرهی و ۶ گردان پاسدارن مواضع پدافندی یگان های تیپ ۲ پیاده در شمال بهمنشیر و در منطقه ذوالفقاری عبور بدل می کرد و نیروهای دشمن را در جنوب جاده آبادان – ماهشهر منهدم می کرد و سپس ی را با یک چرخش ملایم از شرق به غرب به سمت شمال غربی ادامه می داد و نیروهای ما را در شمال جاده ماهشهر – آبادان در منطقه مسئولیت خود منهدم می ساخت، ضمنا این تب مأموریت داشت هر گونه عکس العمل شدید دشمن را در محور آبادان – ماهشهر خنثی و جناح شرقی منطقه عملیات را تأمین نماید.

تیپ ۳ پیاده که از منطقه گیلان غرب به خوزستان تغییر مکان یافته و هنوز در منطقه ماهشهر – آبادان مأموریتی اجرا نکرده و به صورت احتیاط لشکر بود، مأموریت داشت از مواضع پدافندی گروه رزمی ۲۹۱ تانک در جنوب سلیمانیه عبور از خط کند و از شمال به جنوب پیشروی نماید و پل قصبه را به روی رودخانه کارون که به وسیله نیروهای عراقی برقرار شده بود تصرف و منطقه مسئولیت خود را از وجود دشمن پاک نماید. این تیپ شامل ۲ گردان پیاده ارتش، ۵ گردان پاسدار و حدود ۱ گردان تانک بود.

احتياط لشکر شامل ۲ گردان پیاده (-) و یک گردان تانک (-) بود که به صورت گردانی در منطقه ۳ تیپ تکور مستقر بودند. علاوه بر واحدهای یادشده نظر به اینکه در تمام طول یک ساله جنگ عبور نیروهای دشمن در حوالی دارخوین از رودخانه کارون و ایجاد تهدیدی دیگر در شرق کارون برای نیروهای ایرانی احتمالی به نظر می رسید، فرمانده لشکر ۷۷ برای خنثی کردن این تهدید، گردان سوار زرهی (-) لشکر و یک گردان ژاندارمری را مأموریت داد که از سلیمانیه تا دارخوین در کرانه شرقی رودخانه مستقر شوند و تأمین آن را برقرار سازند و یک گردان پیاده احتیاط را نیز در شمال منطقه مستقر کرد تا در صورت لزوم نیروهای تأمینی را تقویت کند و یا در تقویت تیپ ۳ پیاده قرار گیرد.

لازم به یادآوری است که از نظر واگذاری نیروی کافی به لشکر ۷۷، نیروی زمینی حداکثر امکانات موجود در منطقه اهواز را با رعایت تأمین منطقه اهواز – سوسنگرد در اختیار لشکر ۷۷ قرار داد، ضمن اینکه سپاه پاسداران نیز حداکثر امکانات آن روز خود را برای آماده کردن ۱۵ گردان پاسدار وارد میدان نبرد کرد. بنابراین برای اجرای طرح عملیات ثامن الائمه می توان گفت با توجه به امکانات موجود آن روز ارتش و سپاه، حداکثر توان رزمی مقدور به آن عملیات اختصاص داده شد به نحوی که توان رزمی نیروهای تخصیص یافته، نسبت به توان عددی در حد متعارفی قرار گرفت و اگر عامل انسانی و روحی را نیز در نظر بگیریم، برتری نسبی برای نیروهای ایرانی به وجود آورد و با توجه به معادلات نظامی این برتری نسبی حدود سه به یک به نفع نیروهای جمهوری اسلامی ایران بود که در نقاط تمرکز، این برتری به مراتب بیشتر بود مهم ترین امان برتری دشمن نیروهای احتیاط او بود. به نحوی که سپاه ۳عراق می توانست حدود یک لشکر میره را برای تقویت منطقه عملیات لشکر ۳ زرهی در شرق کارون تجهے نماید. اما منطقه اسرهای دشمن در شرق رودخانه کارون بود و رودخانه به صورت ماه غیرقامل عبور بس نیروهای منطقه سرپل و عناصر احتياط غرب کارون قرار داشت و واحدهای احتياط سپاه ۳ عراق و حتی واحد احتیاط لشکر ۳ زرهی امکان مانور و وارد عمل شدن در شرق کارون و در منطقه سر پل اشغالی را نداشتند و منطقه سرپل نیز آن قدر وسعت زداشت که پیش از واحدهای گسترش یافته دشمن واحد اضافی وارد آن منطقه شود؛ زیرا همانطور که قبل نیز اشاره شده است منطقه سرپل حداکثر به عرض 15 کیلومتر در حاشية شرقی رودخانه و به عمق ۱۵ کیلومتر به طرف محور آبادان به ماهشهر بود و در قسمت شمالی سرپل عمق منطقه اشغالی از ۵ کیلومتر هم کمتر بود ضمن اینکه قسمتی از زمین های غرب شادگان بسیار سست و غیر قابل عبور بود و هنوز آثار آبگرفتگی زمستان قبل در آن اراضی وجود داشت و در چنین منطقه ای حتی همان واحدهای موجود دشمن نیز تراکم زیادی داشتند و در مقابل اثرات آتش های توپخانه آسیب پذیر بودند و وارد کردن نیروهای بیشتر به آن متطء به وسیله دشمن خارج از قواره های جنگ متعارف بود. از طرفی اگر بعد از شروع تک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، فرماندهی نیروی متجاوز تصمیم می گرفت نیروی بیشتری به منطقه سرپل وارد کند بایستی فقط از دو دستگاه پل موجود استفاده می کرد و با توجه به اینکه زمان زیادی برای این کار لازم بود، این امر در شرایط فعال منطقه نبرد اقدام سهل و آسانی نبود و در ضمن اگر نیروی احتیاط دشمن با قبول خطرات از پل می گذشت، در شرق کارون فضای کافی برای مانور نداشت تا با یک نیروی قوی پاتک کند، در نتیجه به طور کلی دشمن از امکان وارد عمل کردن احتیاط قوی و اجرای پاتک در رده لشکر و سپاه محروم بود و فقط می توانست در رده تیپ احتیاط محلی واحدهای موجود را وارد عمل نماید.

با توجه به مطالبی که درباره وضعیت زمین و امکانات دشمن بیان شد اصولا وضعیت این منطقه نبرد برای دفاع دشمن چندان مناسب نبود ولی از نظر نبروهای ایرانی شرایط مناسبی داشت زیرا در تمام عرض جبهه (حدود ۱۵ كيلومتر ) از ۳ طرف شمال و شرق و جنوب امکان مانور برای نیروهای ایرانی و جنوب همزمان پیشرو برای تک واحد پیاده

های ایرانی وجود داشت و اگر در نظر بگیریم که این نیروها فقط از شمال و درمان پیشروی می کردند عرض منطقه هر نیروی تک کننده حدود ۷ کیلومتر می شد که و واحد پیاده نظام، هدف در عمق کمتر از ده کیلومتر هدف بسیار مناسبی می تواند باشد و نظر به اینکه هدف ها متکی به رودخانه غير قابل عبور کارون بودند، نگهداری آنها با کلی مواجه نمی گردید و به محض محروم شدن دشمن از پل های شناور، مجبور می شد دست از ادامه مقاومت بردارد و به دفاع در کرانه غربی اکتفاء کند.

در عملیات ثامن الائمه با بهره برداری از نیروی عظیم بسیج مردمی توان رزمی نسبی در جبهه ها بالا رفته بود و این امر کلید موفقیت نیروهای مسلح ایران در عملیات ثامن الائمه و عملیات های بعد از آن مانند طريق القدس و فتح المبین و بیت المقدس گردید.

بدین ترتیب اولین حرکت جدی و سازمان یافته نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای اجرای یک عملیات آفندی نسبتا گسترده در منطقه نبرد ماهشهر – آبادان آغاز شد و پس از تهیه طرح عملیات که در ۱۵ شهریورماه ۱۳۶۰ مورد تأیید فرماندهان مسئول قرار گرفته و منتشر شد، اقدامات آماده کردن نیروهای مورد نیاز به طور فعال آغاز گشت و در مدت ۲۰ روز نیروی کافی برای اجرای این طرح در منطقه عملیات ماهشهر – آبادان متمرکز گردید و در اوایل مهرماه ۱۳۶۰ لشکر ۷۷ پیاده و سپاه پاسداران آماده برای اجرای آن عملیات شدند و در پنجم مهر ماه عملیات آغاز گردید.

انتهای مطلب

منبع: تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ، معین ورزی، نصرت الله، 1385، ساحادم، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده