فصل سوم
عملیات ثامن الائمه
پ – هدایت عملیات ثامن الئمه
طرح عملیات ثامن الائمه در ۱۵ شهریورماه تکمیل و منتشر گردید ولی زمان اجرای این طرح هنوز تعیین نشده بود زیرا هنگامی این طرح قابل اجرا می گردید که سپاه پاسداران می توانست گردان های پاسدار و بسیج پیش بینی شده را بسیج، آموزش و مجهز نماید و در منطقه عملیات ماهشهر – آبادان متمرکز سازد. این اقدامات بعد از هماهنگی های کامل و تهیه و تکمیل طرح آغاز گردید. بعد از انتشار طرح، اولین تجدید نظر لازم برای تقویت تیپ یک پیاده احساس شد. فرمانده این تیپ درخواست نمود که علاوه بر ۶ گردان پاسدار پیش بینی شده، یک گردان پاسدار اضافی در اختیار آن تیپ قرار داده شود، لشکر ۷۷ با این پیشنهاد موافقت کرد و در ۲۳ | شهریورماه از سپاه پاسداران درخواست نمود یک گردان اضافی آماده کند و زیر امر تیپ یک پیاده قرار دهد. بنابر این تعداد گردان های سپاه به ۱۶ گردان رسید. درباره این تغییرات در طرح عملیاتی، گرچه دلیل آن در اسناد موجود بیان نگردیده اما باید گفت به تیپ یک پیاده مأموریت نسبتا مشکلی واگذار شده بود و عملا پاک کردن قسمت بیشتر منطقه نبرد از وجود نیروهای دشمن به آن تیپ محول گردیده بود به علاوه اگر تیپ یک که مسئولیت تثبیت دشمن در مرکز سرپل و به نحوی تأمین جناح و عقب تیپ های 2 و 3 را نیز به صورت غیر مستقیم بر عهده داشت در اجرای مأموریت خود دچار مشکلی می گردید مأموریت تیپ های 2 و 3 نیز به خطر می افتاد زیرا دشمن می توانست با استفاده از احتیاط موجود خود پشت مناطق تیپ 2 و3 را تهدید کند و اختلالی در کل عملیات لشکر 77 ایجاد کند چنانکه در هنگام اجرای تک چنین وضعی برای تیپ 2 پیش آمد. به هر حال اگرچه ظاهراً تیپ یک پیاده در تلاش پشتیبلانی قرار داشت اما مأموریتش سنگین تر از دیگر تیپ ها بود که از حاشیۀ شرقی رودخانه پیشروی می کردند و حداقل یک جناح آنها به وسیلۀ رودخانه تأمین بود،دبه علاوه در صورتی که تیپ های 2 و 3 در اجرای مأموریت خود موفق نمی شدند یا حرکت آنها آهسته می گردید و تک آنها از دوز می افتاد، تیپ 1 بایستی از شرق به غرب تک می کرد و تلاش اصلی را بر عهده می گرفت. این ملاحضات سبب شدند که فرمانده لشکر 77 در طرح تهیه شده، تجدید نظر کند و تیپ 1 را تقویت نماید و هدف سومی برای لشکر در نظر بگیردکه خاکریز های دشمن در شرق جادۀ اهواز – آبادان و در مرکز منطقۀ سرپل اشغالی دشمن بود.
سرانجام تا اوایل مهرماه، یگان های پیش بینی شدۀ سپاه برای اجرای عملیات ثامن الئمه در منطقۀ عملیات متمرکز شدند، لشکر 77 در اول مهرماه 1360 قرارگاه تاکتیکی خود را از ماهشهر تغییر مکان داد و در شادگان مستقر نمود و اقدامات مقدماتی اجرایی از همین روز درمنطقۀ عملیات آغاز شد و برای پشتیبانی هوایی هماهنگی های لازم به عمل آمد که بر اساس این هماهنگی منطقۀ اصلی نبرد که شرق کارون بود به علت مشکلات تشخیص نیروهای خودی از دشمن برای هدف هوایی انتخاب نشد و موافقت گردید که نیروی هوایی ایران فقط هدف های غرب رودخانه کارون را بمباران نماید که شامل محل استقرار قرارگاه لشکر، واحد احتیاط، نقاط آماری و مواضع توپخانه دوربرد دشمن در غرب کارون تا خط مرز بود. مهم ترین فعالیت عملی در منطقۀ نبرد قبل از زمان تک، باز کردن معابر در میدان های مین دشمن بود. دز طرح عملیاتی، باز کردن این معابر به عهدۀ واحدهای عبور کننده واگذار شده بود و هر تیپ و هر گردان بایستی مسیر پیشروی خود را شناسایی می کرد و چنانچه میدان مینی به وسیلۀ دشمن ایجاد شده بود معبر یا معابر لازم را (حداقل به عرض 8 متر) باز می کرد.
لشکر بنا به پیشنهاد فرمانده گردان مهندسی به منظور اطمینان از کفایت فعالیت یگان ها دربارۀ باز کردن معابر در میدان های مین دشمن، در دوم مهرماه از تیپ های 1و2و3 خواست نقشه میدان های مین دشمن را با نشان دادن محل معابر ایجاد شده به لشکر گزارش کنند تا هماهنگی های ستادی در ردۀ لشکر به وجود آید. از متن گزارش چند یگان که در این باره به لشکر دادند چنین نتیجه گیری شد که در محور پیشروی هر گروهان حداقل یک معبر ایجاد شده است.
از طرفی دشمن در منطقۀ اشغالی برای هر یگان عمدۀ خود در ردۀ گردان وضعیت پدافند دورادور ایجاد کرده بود لذا میدان های مین دشمن منحصر به خط تماس با نیروهای ایرانی نبود و در حین عملیات در بعضی نقاط رزمندگان خودی با میدان های مین دشمن برخورد کردند که به وسیلۀ یگان های تک ور جمع آوری و یا خنثی گردید.
بعد از ایجاد معابر در میدان های مین دشمن یا حداقل بعد از تهیۀ طرح ایجاد معابر در این میدان های مین و اطمینان لشکر از بررسی وضعیت این موانع به وسیلۀ یگان های در خط، در روز سوم مهرماه 1360، لشکر، زمان تک را که ساعت یک بامداد روز پنجم مهرماه تعیین شده بود به واحدهای عمل کننده و همچنین رده های بالا اعلام کرد و بدین وسیله اجرای طرح عملیات قطعیت پیدا کرد و یگان ها حدود 36 ساعت فرصت داشتند تا آخرین اقدامات آمادگی از جمله لجستیکی را تکمیل نمایند و آماده برای آغاز عملیات گردند.
سرانجام لحظۀ آغاز تک فرا رسید و طبق برنامۀ پیش بینی شده حرکت به سوی خط عزیمت در آغاز روز پنجم مهرماه 1360 تحت پوشش تارکی شروع شد و تیپ های 1 و 2و 3 آغاز حرکت خود را به سمت خط عزیمت گزارش دادند. در طرح عملیاتی چنین پیش بینی شده بود که نیروهای خودی با رعایت اصل غافلگیری کامل از منطقۀ تجمع و موضع تک به سمت خط عزیمت و سپس خط احتمالی گسترش راهپیمایی کنند و پس از رسیدن به موانع و میدان های مین دشمن و حصول اطمینان از باز بودن معابر، از آنها عبور نموده و پس از گسترش روی خط احتمالی گسترش به طور ناگهانی بر مواضع مقدم دشمن هجوم برند و خاکریزهای اولیه دشمن را حتی المقدور بدون درگیری عمده اشغال نمایند. به همین علت پیشروی نیروهای ایرانی تا حدود ساعت یک روز پنجم به وسیلۀ دشمن کشف نگردید و نیروهای جمهوری اسلامی با تأمین کافی به نزدیکی اولین خاکریزهای دشمن رسیدند اما به محض وصول نیروها به خاکریز دشمن، عملیات کشف شد و عکس العمل نشان داد لذا به درخواست واحدهای در خط، آتش تهیه که برای 10 دقیقه پیش بینی شده بود اجرا گردید. البته ایتدا تک تیپ یک پیاده که به مواضع دشمن در جنوب ماهشهر – آبادان تک کرد کشف شد و چند دقیقه بعد تک تیپ های 2 و3 نیز کشف گردید، اما در منطقۀ هر 3 تیپ خاکریزهای خط مقدم دشمن به تصرف رزمندگان ایرانی درآمد و مقاومت قابل ملاحظه ای در خاکریزهای اول دشمن مشاهده نگردید به نحوی که در ساعت اول تک تمام واحدها توانستند خاکریزهای اول دشمن را تصرف نمایند اما در بعضی از نقاط از ساعت 13 مقاومت دشمن به صورت جدی آغاز شد که مهمترین آن در منطقۀ عملیات تیپ 2 پیاده در حاشیۀ شرقی رودخانه کارون بود. در منطقۀ پیشروی تیپ یک پیاده نیز که به سمت مواضع دشمن در جنوب محور ماهشهر – آبادان هدایت می گردید نیروهای دشمن ابتدا تأخیری در پیشروی عناصر این تیپ به وجود آوردند ولی مقاومت دشمن ایتدا تأخیری در پیشروی عناصر این تیپ به وجود آوردند ولی مقاومت دشمن در جنوب جادۀ یاد شده خیلی سریع در هم شکسته شدو عناصر این تیپ بعد از پاک کردن خاکریز اول دشمن به سمت خاکریز دوم پیشروی کردند اما مقاومت در مقابل محور پیبشروی تیپ 2 همچنان ادامه داشت زیرا این تیپ به سمت حساس ترین مواضع دشمن که پل حفار بود پیشروی می کرد و طول مسافت از خط تماس نیروهای ایرانی و دشمن تا محل این پل کمتر از 5 کیلومتر بود و چنانچه تیپ 2 موفق می شد در ظرف چند ساعت به این پل برسد می توانست شاهرگ های ارتباطی دشمن با غرب کارون را قطع نماید به همین دلیل نیروهای دشمن مواظع پدافندی مستحکمی در محور پیشروی نزدیک به کرانۀ شرقی رود کارون ایجاد کرده بودند، اما درماندگی نیروهای دشمن در مقابل تک سریع نیروهای ایرانی در همان ساعت اول مشخص می گردید و به طوری که پست شنود تیپ 2 پیاده کسب اطلاع کرد واحد مدافع دشمن در جنوب شرقی پل حفار گزارش داد که از نظر آتش پشتیبانی با مشکل مواجه گردید و از رده بالاتر درخواست آتش کرد، ولی پاسخ دریافت نمود که فعلاً اجرای آتش به آن منطقه مقدور نیست. نکتۀ مهم دربارۀ مشکل یاد شده دشمن این است که نیروهای ایرانی با آرایش مانور جبهه ای در تمام عرض منطقۀ سرپل دشمن اقدام به آفند کرده بودند بنابراین تمام آنها نیاز به پشتیبانی آتش داشتند در حالی که عناصر آتش پشتیبانی دشمن قادر نبودند که در طولیک خط پدافندی قریب 50 کیلومتری آتش کافی داشته باشند. به علاوه طرح ریزی صحیح آتش پشتیبانی توسط توپخانۀ لشکر 77 و اجرای آتش های ضد آتشبار مانع این کار شده بود. تیپ یک پیاده که در مرحلۀ اول تک سنگین ترین مأموریت را داشت و می باید جنوب جادۀ ماهشهر – آبادان را از وجود دشمن پاک می کرد قبل از ساعت 3 روز پنجم مهرماه بعنی در مدت 2 ساعت این قسمت از منطقۀ عملیات را آزاد ساخت و به جادۀ اصلی ماهشهر – آبادان رسید. در این مدت تعداد اسرای عراقی نسبت به مقدورات تیپ آنقدر زیاد بود که برای تخلیۀ آنها درخواست خودرو اضافی نمود.
همزمان با تیپ یک، تیپ 2 نیز موفق شد به اولین خط خیز پیش بینی شده در منطقۀ عملیات برسد، اما چون نیروهای دشمن در داخل این منطقه، میدان مین حفاظتی برقرار کرده بودند یگان های تیپ 2 با این میدان ها مواجه شدند و تک آنها از دور افتاد.
تیپ 03:00 پیاده نیز که از سمال به جنوب پیشروی می کرد همزمان با 2 تیپ دیگر یعنی در حدود ساعت 3 به اولین خط خیز پیش بینی شده رسید و خاکریزهای دشمن را اشغال و از وجود نیروهای دشمن پاک نکود بنابراین در دو ساعت اول تک، نیروهای ایران پیشروی بسیار خوبی کردند و اولین قسمت مأموریت را با موفقیت کامل به انجام رساندند و پیشروی بسیار خوبی کردند و اولین مأموریت را با موفقیت کامل به انجام رساندند و پیشروی را برای وصول یرای خطوط خیز بعدی ادامه دادند. اما با رسیدن عناصر تک ور به عمث مواضع پدافندی دشمن، مقاومتز او سرسختانه تر می شد. عناصر تیپ یک بعد از اینکه جنوب جادۀ ماهشهر – آبادان را از وجود افراد دشمن پاک کردند در شمال جاده با مقاومت شدید او مواجه شدند. تیپ 2 پیاده نیز که به کارخانه شیر پاستوریزه نزدیک شده بودبا مقاومت دشمن برخورد کرد. پیشروی تیپ 3 پیاده نیز آهنگ خود را حفظ نمود اما نظر به اینکه جناح شرقی محور پیشروی این تیپ نسبتاض وسیع بود و تا منطقۀ عملیات تیپ 1 که در جناح چپ تیپ 2 پیشروی می کرد منطقه ای به عرض قریب 20 کیلومتر نسبتاً باز بود و پیشروی تیپ یک نیز تا حدودی از دور افتاد. این وضع سبب نگرانی فرمانده تیپ 3 شد و از لشکر درخواست کرد جناح شرقی آن تیپ را تأمین نماید زیرا اگر دشمن موفق می شد با واحد احتیاط خود به منطقۀ عقب تیپ 3 حمله کند مأموریت آن تیپ به عقب می افتاد. بنابراین لشکر، یک گردان از احتیاط خود را که در غرب شادگان مستقر بود وارد عمل ساخت و در ساعت 04:15 به آن گردان که 134 پیاده بود دستور داد با هماهنگی تیپ 3 جناح شرقی آن تیپ را تأمین نماید، در نتیجه لشکر یک گردان از 3 گردان واحد احتیاط خود را درگیر نمود اما باید توجه نمود که بعد از عبور تیپ 3 از خط پدافندی گردان 291 تانک، این گردان عملاً آزاد شده بود و لشکر می توانست از این گردان تانک بصورت یگان احتیاط در قسمت شمالی منطقۀ نبرد استفاده کند. به طور کلی تک عناصر لشکر از ساعت 03:00 تا 04:00 نسبتاً از دور افتاد و نیروهای دشمن مقاومت جدی تری در مقابل تک نیروهای ایرانی نشان دادند ولی این مقاومت نیروهای دشمن نیز بیش از سک ساعت به طول نینجامید و تعدادی از نفرات دشمن به اسارت نیروهای خودی درآمدند و بخش دیگری به خاکریزهای بعدی عقب نشینی کردند و پیشروی رزمندگان ایرانی مجدداً آهنگی سریعتر به خود گرفت به نحوی که یگان های تیپ 3 موفق شدند خاکریزهای دیگری را از اشغال دشمن خارج سازند.
انتهای مطلب