تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ(48)
بخش یکم - تشریع وقایع

فصل سوم

ادامه عملیات ثامن الائمه

تیپ های 1 و 2 تا ساعت 04:30 موفق شدند مقاومت های دشمن را در هم بشکنند و به پیشروی ادامه دهند و تا ساعت 5:00 به خاکریز دوم دشمن که در حقیقت مواضع اصلی پدافندی آن بود نزدیک شوند، اما نیروهای عراقی در این مواضع پدافندی موفق شدند پیشروی نیروهای خودی را متوقف سازند و اولین آثار عکس العمل شدید دشمن ظاهر گردید و طبق قرائن موجود، دشمن آماده شده بود در همان قسمت شرقی سرپل که نیروهای ایرانی چندان قوی نبودند و فقط عناصر سوار زرهی به منظور تأمین منطقه، اجرای مأموریت می کردند پاتک نماید. علاوه بر این موضوع، احتمالاً دشمن آماده می شد که روی رودخانۀ کارون پل دیگری برقرار سازد این تلاش دشمن نشان می داد که فرماندهی نیروهای دشمن متوجه وسعت و شدت تک نیروهای ایرانی شده، خطر را احساس کرده و لذا تصمیم گرفته پل سومی مستقر سازد تا بتواند در تقدم یک، عقب نشینی نیروهایش را از شرق کارون تسهیل نماید و یا در تقدم دوم در صورت امکان نگهداری پل، نیروهای تقویتی را وارد منطقۀ سرپل کند؛ بنابراین خنثی کردن این فعالیت دشمن برای نیروهای تک کننده بسیار حائز اهمیت بود . این اقدام عراقی ها همزمان با آغاز روشنایی روز بود و بالگردهای رزمی هوانیروز می توانستند فعالانه در خنثی کردن عملیات عراقی ها حضور یابند؛ لذا دستور داده شد که یگان های هوانیروز سریعاً وارد عمل شوند و به هدف های پیش بینی شده یا هدف هایی که به وسیلۀ تیپ ها مشخص می شوند تک نماید. از طرفی همان موقع هواپیماهای دشمن نیز وارد عمل شدند و در فضای منطقه برای بالگردهای ایرانی ایجاد خطر کردند و بالگردهای جمهورس اسلامی نتوانستند فعال باشند و در نتیجه رکود نسبی که در آهنگ پیشرفت نیروهای ایرانی ایجاد شده بود تا ساعت 06:00 ادامه یافت. لازم به یادآوری است که تدبیر کلی عملیات آفندی ثامن الئمه بر اساس تک شبانه برای مرحله اول نبرد تهیه شده بود و چنین برآورد گردیده بود که حدالمقدور قبل از شروع گرمای شدید هوا، نیروهای ایرانی به هدف های نهایی یا حداقل به هدف های مهم اولیه دست یابند. در آن روزها درجۀ حرارت به حدود 42 درجه سانتیگراد می رسید و در چنین گرمایی اجرای مداوم عملیات برای رزمندگان بسیار مشکل بود و باید نیروهای تک ور تلاش می کردند حداکثر تا پیش از ظهر، عملیات را به مرحله ای برسانند که بتوانند در مواضع اشغال شده به پدافند بپردازند؛ بنابراین هرگونه کند شدن آهنگ تک در ساعات اولیۀ روز که هوا هنوز به اوج گرمای خود نرسیده بود حداکثر استفاده را بنماید و نیروهای دشمن را از مواضع پدافندی جاکن نماید تا حداقل مشکلات گرمای هوا در عملیات دشمن نیز مؤثر باشد؛ به همین دلیل در دستور عملیاتی ثامن تدبیر فرماندهی این بود که قبل از ظهر روز پنجم مهرماه گلوگاه سرپل دشمن که پل های برقرار شده در رودخانۀ کارون بودند تحت کنترل نیروهای ایرانی درآید.

همانطور که اشاره شد بعد از آغاز روشنایی کامل روز پنجم مهرماه میدان نبرد فعال تر شد. نیروهای هوایی طرفین وارد میدان کارزار شدند؛ بالگردها به پرواز درآمدند و پشتیبانی آتش های توپخانه در هر دو طرف با شدتی در نهایت توانایی، به مرحلۀ اجرا درآمد. وضعیت نیروهای ایرانی بعد از 5 ساعت نبرد در تمام قسمت ها برای دشمن مشخص گردید و دشمن تصمیم گرفت نیروهای احتیاط خود را در مناسب ترین مناطق وارد عمل سازد که همان منطقۀ شمال محور ماهشهر – آبادان بود؛ لذا نیروهای دشمن از ساعت 06:00 در منطقۀ عملیات تیپ یک پیاده اقدام به پاتک کردند.

تیپ یک برا یخنثی کردن پاتک دشمن از لشکر درخواست کرد که احتیاط لشکر در منطقۀ آن تیپ وارد عمل گردد ولی لشکر با این درخواست موافقت ننمود و به تیپ یک دستور داد با احتیاط خود پاتک دشمن را خنثی کند. ضمن اینکه بعد از ساعت 06:00 نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران موفق شد پوشش نسبی هوایی منطقۀ نبرد را برقرار سازد و بالگردهای ایرانی که دگرباره فعال شده بودند توانستند به مناطق مورد تهدید تک کنند و نیروهای دشمن یا وادار به عقب نشینی نمایند. تقدم پشتیبانی بالگردها در این زمان به به منطقۀ تیپ یک داده شد و با عکس العمل سریع که در مقابل پاتک دشمن در منطقۀ تیپ یک و در شمال محور ماهشهر – آبادان نشان داده شد و با عکس العمل سریع که در مقابل پاتک دشمن در منطقۀ تیپ یک و در شمال محور ماهشهر – آبادان نشان داده شده دشمن از رجای پاتک منصرف گردید و به پدافند در مواضع ادامه داد ولی به هر حال نیروهای دشمن موفق شدند تا ساعت 07:00 در پیشروی نیروهای ایرانی اختلال ایجاد کنند و از سرعت آن بکاهند ضمن اینکه در بعضی نقاط، واقع در عمق منطقۀ نبرد، یگان های ایرانی با مواضع و میدان های مین استحفاظی نیروهای دشمن مواجه شدند و به علت توقف این یگان ها هماهنگی پیشروی تیپ ها مختل گردید به طوری که کروه رزمی 37 تانک که زیر امر تیپ یک پیاده قرار داشت و در شمال محور ماهشهر – آبادان از شرق به غرب پیشروی می کرد در ساعت 06:40 اعلام داشت که به میدان مین دشمن برخورد کرده و متوقف شده است و از تیپ درخواست نمود یک گروه مین بردار به منطقۀ آن گروه اعزام کند و تیپ، یک گروه مهندسی متشکل از 2 نفر افسر و 2 نفر درجه دار و 8 نفر سرباز به منطقۀ گروه رزمی 37 اعزام نمود. اما طبعاً این فعالیت مدتی وقت می گرفت که در آن الزاماً تک یا بکلی متوقف می شد یا از دور می افتاد.

تلاش نیروهای تک ور برای عبور از موانع و اشغال خاکریزهای دشمن همچنان ادامه داشت. عملیات مین برداری در روشنایی روز و در زیر دیده بانی و تیراندازی سلاح سنگین و سبک دشمن به سادگی امکان پذیر نبود؛ لذا این گروه رزمی که تأمین جناح تیپ های 1 و3 را نیز بر عهده داشت و این توقف سبب اختلال در عملیات تیپ 1 و3 گردید. سرانجام تلاش سرسختانه ای که گروه مین بردار انجام داد بعد از ساعتی در میدان مین معبر ایجاد شد و گروه رزمی 37 تانک از آن عبور کرد و به پیشروی ادامه دادو تلاش ارزنده ای از خود نشان داد. به طور کلی با رکود نشبی که در پیشروی یگان های تک ور از ساعت 06:00 ایجاد شده بود، قرارگاه هدایت کنندۀ عملیات درخواست واحدهای بیشتری از نیروی زمینی کرد. نیرو به لشکر 92 زرهی دستور داد سریعاً یک گردان تانک از طریق محور اهواز  – ماهشهر به ماهششهر اعزام کند و زیر امر لشکر 77 قرار دهد، لشکر 92 زرهی، گردان 207 تانک را برای این مأموریت تعیین نمود و حرکت اولین ستون آن گردان در ساعت 08:00 روز پنحم مهر از اهواز آغاز شد و این سرعت عمل بسیار شایان توجه بود. علاوه بر گردان تانک، روز قبل، دو آتشبار کاتیوشا نیز از اهواز به ماهشهر اعزام شده بود که از آغاز روز پنجم در پشتیبانی آتش لشکر 77 شرکت نمود. این تلاش ها نشانگر تصمیم قاطع فرماندهان مسئول برای به دست آوردن موفقیت در عملیا ثامن الئمه بود.

پیشروی نیروهای ایرانی در بین ساعت 07:00 تا 08:00 نیز بسیار کند بود. فقط تیپ 3 که در قسمت شمالی منطقه به سمت جنوب پیشروی می کرد موفق شد تا حدود ساعت 08:00 قریب به 5/3 کیلومتر پیشروی کند و به پل قبضه نزدیک شود ولی عناصر تیپ 1 در شمال جادۀ ماهشهر – آبادان به مقاومت سخت دشمن برخورد کرده بودند و تیپ 2 نیز که در ساعات اولیۀ تک تا اولین خط خیز پیشروی کرده بود در جنوب کارخانۀ شیر پاستوریزه به علت مقاومت دشمن متوقف گردیده در نتیجه، تک تیپ های جناح جنوبی سرپل از دور افتاده بود؛ اما اطلاعاتی که به وسیلۀ پست های مخابراتی از وضعیت نیروهای دشمن با مشکل کمبود نیرو و مهمات مواجه شده اند و از همه مهم تر از تک سریع ایرانیان که از تمام جبهۀ خط سرپل به اجراء گذاشته بود سخت به وحشت افتاده و همهدرخواست کمک و پشتیبانی می کردند و چنین اضطراب و نگرانی در فرماندهان دشمن نشانۀ ضعف و از دست دادن روحیه و قدرت مقاومت آنان بود؛ لذا چنانچه نیروهای ایرانی کمی بر تلاش خود می افزودند و یک خط دفاعی دیگر دشمن را که عموماً خاکریزهای احداثی بودند اشغال می کردند، طبعاً نیروهای مقدم دشمن شروع به عقب نشینی و فرار می کردند و وضعیت دفاعی دشمن مختل می گردید و اجرای بقیه قسمت های مأموریت نیروهای ایرانی ساده تر می شد.

تلاش پیگیر نیروهای دلاور خودی برای ادامۀ پیشروی، و مقاومت سرسختانۀ دشمن در مواضع اصلی پدافندی شمال جادۀ ماهشهر  – آبادان و همچنین جنوب کارخانۀ شیر پاستوریزه واقع در کرانۀ شرقی کارون همچنان ادامه یافت. رزم آوران دلیر جمهوری اسلامی ایران با وجود بالا آمدن آفتاب و آغاز گرمای روز با اراده ای خلل ناپذیر قدم به قدم پیش می رفتند و نیروهای دشمن را در زیر ضربات سهمگین آتش های سلاح سبک و سنگین خود نابود می کردند و ارادۀ دشمن را تضعیف می نمودند و بالاخره بعد از دو ساعت و نیم تلاش فداکارانه و جانبازانه از ساعت 8:30 روز پنجم مهرماه در ارادۀ دشمن خلل ایجاد شد و اولین پیام موفقیت را تیپ 1 پیاده در ساعت 08:32 اعلام کرد که (جادۀ ماهشهر – آبادان آزاد شد) این پیام، نوید آزادی تمام منطقۀ شرق کارون بود. بلافاصله بعد از این پیام تیپ یک اعلام نمود 65 نفر از افراد عراقی را به اسارت گرفته و به منطقۀ عقب تخلیه نموده است. در همین زمان تیپ 3 پیاده نیز اعلام داشت 39 نفر از افراد دشمن را به اسارت گرفته است. افزایش تعداد اسراء نمایانگر از بین رفتن قدرت مقاومت دشمن بود. در نتیجه، آهنگ پیشروی نیروهای ایرانی کمی سرعت پیدا کرد و تیپ یک پیاده که به منطقۀ نوک خط سرپل دشمن تک کرده و با مقاومت جدی دشمن برخورد نموده بود در ساعت 09:30 رزمندگان خودی موفق شدند به اولین هدف مهم که عقب راندن نیروهای دشمن از جنوب و شمال محور ماهشهر – آبادان و بار کردن این محور بود دست یابند. تصرف این هدف علاوه بر باز شدن محور ماهشهر – آبادان سبب می شد جناح شرقی یگان های تک کننده به نحو مطلوبی تأمین گردد و خطر وارد عمل سدن احتیاط دشمن در قسمت شرقی سرپل و دور زدن تیپ یک و تیپ 3 پیاده از بین برود. همانگونه که انتظار می رفت بعد از درهم شکستن ارادۀ دشمن برای مقاومت، تعداد اسرای عراقی به قدری زیاد شد که تخلیۀ آنها برای گردان های در خط مشکلاتی فراهم کرد.

ردان 163 پیاده تیپ 1 که با یک گردان پاسدار ادغام شده بود موفق شد پرسنل 2 گردان عراقی را اسیر نماید.

گردان های 122 و 129 پیاده تیپ 2 تعداد زیادی اسیر گرفته و به عقب تخلیه کردند در نتیجه ار ساعت 09:30 روز پنجم مهرماه آثار شکست قطعی نیروهای دشمن در منطقۀ شرق کارون آشکار گردید. نیروهای ایرانی می بایستی با همان اراده و تصمیم قاطع به پیشروی ادامه می دادند و مقاومت های در عمق منطقۀ دشمن را در هم می شکستند و منطقه را از وجود نیروهای متجاوز و اشغالگر پاک می نمودند. تیپ 3 پیاده در محور شمالی نیز موفق شد تا ساعت 09:30 عناصر دشمن را در شمال خط خیز دوم که به نام خط خیز سرخ بود عقب براند و یا منهدم و اسیر سازد و به هدف اصلی که تصرف پل دشمن بود نزدیک شود. افراد واحدهای تانک و مکانیزۀ دشمن خودروهای زرهی خود را رها می کردند و به نیروهای ایرانی تسلیم می شدند و نظر به اینکه نیروهای تک کننده اصولاً پیاده نظام بودند بیرای تخلیۀ برای تخلیۀ خودروهای زرهی دشمن به منطقۀ عقب، نیاز به راننده داشتند که در سال اول جنگ از این نظر، پیش بینی واحدهای ایرانی کافی نبود و به علت نبود راننده، فرماندهلن مجبور می شدند تانک ها و نفربرهای اغتنامی را در محل منفجر و منهدم نمایند تا در صورت پاتک دشمن و احتمال عقب نشینی نیروهای خودی به دست دشمن نیفتد؛ در صورتی که اگر قبل از اجرای عملیات پیش بینی و برآورد انجام این عمل می شد مشکلی به وجود نمی آمد.

خوشبختانه در تک لشکر 77 پیاده چندین گردان زرهی نیز همراه آن لشکر بود به خصوص اینکه گردان سوار زرهی لشکر در مأموریت تأمین کرانۀ شرقی رودخانۀ کارون در خارج از میدان نبرد بود. بنابراین لشکر از رانندگان تانک و نفربر این گردان برای تخلیۀ خودروهای زرهی اغتنامی از دشمن استفاده نمود و در نتیجه تعداد زیادی از اینگونه خودروهاسالم به منطقۀ عقب تخلیه گردید.

انتهای مطلب

منبع: تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ، معین ورزی، نصرت الله، 1385، ساحادم، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده