از سپتون تا شلمچه-14
توسعه و گسترش سر پل ها در لشكر21 حمزه

همان گونه كه گفته شد ارتش متجاوز عراق در لاك پدافندي قرار گرفت و اطراف خود را با حصاري از مين و تله پوشاند . به اين ترتيب مشكل ترين مرحلة هر عمليات خنثي كردن موانع دشمن و ايجاد گذرگاه بود . عراقي ها در شب ها معمولاً تا صبح با گلولة منوّر منطقه را روشن مي كردند . طبق اطلاعات به دست آمده ارتش عراق مجهز به رادارهايي زميني به نام      رازيت شده بود كه مي توانست حركت نفرات و نيروها را مشخّص كند . در چنين شرايطي عمليات موفّق ثامن الائمه(ع) در پنجم مهرماه سال 1360 به اجراء درآمد . هدف از اين عمليات بر اساس فرمان امام(ره) براي شكست حصر آبادان بود .

عمليات ثامن الائمه(ع) توسط لشكر77 پياده خراسان و سپاه پاسداران اجراء شد كه چند گردان بسيجي از سپاه پاسداران نيز در اين عمليات شركت كردند . نيروهاي ايراني در اين عمليات به كليه اهداف مورد نظر خود دست يافتند ، ضمن آن كه آبادان از محاصره ارتش عراق نجات يافت و نيروهاي عراقي مستقر در آن جبهه به هلاكت رسيده و يا به اسارت درآمدند .

هم زمان با اين عمليات در منطقه دزفول تيپ هاي لشكر21 سرپل هاي موجود را در غرب كرخه توسعه دادند و اين سرپل ها هم موقعيّت مناسب ديگري بودند براي عمليات بزرگ فتح المبين . در منطقه هر سرپل يك پل  پي ام پي احداث شده بود و يگان ها تردّدهاي خود را از آن پل ها انجام     مي دادند . ارتش عراق در مقابل يگان هاي لشكر21 نيروهاي خود را تقويت كرده بود . علاوه بر لشكر10 زرهي ارتش  عراق در مقابل پاي پل كرخه و لشكر1 مكانيزه در مقابل منطقه شوش با توپخانه هاي سنگين و سه تيپ ديگر تقويتي در مقابل لشكر21 استقرار داشتند .

بر خلاف عراقي ها كه بعد از شكست نهم آبان ماه59 در لاك دفاعي  فرو رفتند ، نيروهاي ما با ايمان و انگيزه اي قوي در تلاش بودند كه      سرپل هاي موجود را گسترش داده با اجراي گشتي هاي رزمي ، تك هاي ايذايي و كمين هاي متعدّد دشمن را به ستوه آورند .

 

  • qانتصابات و تحوّلات جديد

پس از پيروزي عمليات ثامن الائمه(ع) فرماندهان ارتش و سپاه با يك هواپيماي نظامي در حال مراجعت به تهران بودند كه هواپيما به علّت نقص فنّي در اطراف كهريزك سقوط كرد و همه فرماندهان ( شهيد سرلشكر فلاحي، شهيد سرلشكر نامجو ، شهيد سرلشكر فكوري و شهيد سرلشكر كلاهدوز و برادر جهان آرا ) به شهادت رسيدند . سرلشكر ظهيرنژاد كه تا آن زمان فرماندهي نيروي زميني را به عهده داشت ، طي حكمي از سوي حضرت امام خميني(ره) به رياست ستاد مشترك ارتش و سرهنگ (شهيد سپهبد) علي صياد شيرازي به فرماندهي نيروي زميني منصوب شدند .

پس از انتصابات جديد تحوّلاتي در جبهه هاي نبرد پديدار شد . هماهنگي و وحدت ارتش و سپاه و تركيب نيروها در تمامي جبهه ها تحقّق يافت. نيروهاي مردمي و يا بسيجيان سلحشور با حضور خود جبهه هاي نبرد را تقويت كردند و مردم يكپارچه در خدمت جنگ و نيروهاي مسلّح قرار گرفتند . به دنبال اين تحوّلات ، عمليات طريق القدس اجراء و شهرستان بستان آزاد شد.

نيروهاي ارتش عراق پس از تحمّل تلفات سنگين و شكست در عمليات آزادسازي شهرستان بستان در خوزستان به دو بخش شمالي و جنوبي تقسيم شدند . در منطقه دزفول هم زمزمه عمليات به گوش مي رسيد . استادان دافوس (دانشكده فرماندهي و ستاد) و فرماندهان ارتش و سپاه در حال بررسي، برآورد ، شناسايي و تهيه طرح هاي مقدّماتي بودند .

پانزدهم مهرماه1360 فرماندهي تيپ سوّم لشكر21 به من محوّل شد . سرهنگ سليمانجاه معاون جديد لشكر21 در حسينيه تيپ سوّم (در منطقه روستاي چيچالي ، شرق كرخه) مراسم معارفه را انجام داد . تيپ3 از       گردان هاي171 ، 174 ، 144 ، گردان275 تانك (تحت كنترل و مأمور به تيپ) و يك گردان توپخانه تشكيل شده بود . گردان144 ابتدا به منطقه شمال آبادان اعزام شد و سپس به تيپ2 اختصاص يافت . به جاي آن يك گردان از مركز آموزشي كرمان گردان803 به فرماندهي سرهنگ2 عاقبتي در كنترل ما قرار گرفت .

فرمانده گردان171 سروان حسن براتي افسري شجاع و متهوّر ، فرمانده گردان174 سرهنگ2 كلهر ، گردان803 كرمان به فرماندهي سرهنگ2 عاقبتي، گردان275 تانك به فرماندهي سرگرد عبدالعلي ايوبي همگي از افسران ايثارگر و پرتلاش بودند . منطقه اين تيپ از حساسيت خاصي برخوردار بود ، زيرا كليه گردان ها درغرب كرخه استقرار داشتند ، امّا استقرار پيوسته و كامل نبود . از يك طرف زمين فاقد تپّه ماهور و از سوي ديگر در محور استقرار تيپ ، تانك هاي فراوان دشمن در مقابل ما صف آرايي كرده بودند . بنابراين بين يگان ها فاصله افتادن خطرناك بود . در منطقه كوت كاپن در جناح چپ ما هم در كنار رودخانه فصلي رقابيه يگان هاي لشكر1 مكانيزه عراق مستقر بودند و ما از تمام  جناح ها آسيب پذير بوديم

انتهای مطلب

منبع: از سپتون تا شلمچه، پورداراب، سعید، 1380، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده