فصل یکم – تجزیه و تحلیل عملیات های عمده از دیدگاه اصول جنگ
2 – نحوۀ به کاربردن و رعایت اصول نه گانۀ جنگ در عملیات نصر (کرخه کور)
چ – بررسی کاربرد اصل وحدت فرماندهی
وحدت فرماندهی ظاهرا در عملیات نصر رعایت شده بدین معنی که طرح ریزی و هدایت کل عملیات به عهده قرارگاه عملیاتی مقدم نزاجا بوده و لشکرهای ۹۲ و ۱۶ زرهی توسط فرماندهان مربوطه هدایت و اداره می شدند. اما دخالت های جانبی سایر مسئولین لشکری و کشوری در امر هدایت عملیات که بدون شک از روی دلسوزی و حمیت بوده، احتمالا در امر تصمیم گیری ها خللی ایجاد کرده است.
نکته ای که در مطالب گذشته در مورد اظهارات رئیس جمهور وقت بیان شده حاکی از ضعف اختیارات وی به عنوان قائم مقام فرماندهی کل قوا بوده است. پاسخ فرمانده نیروی زمینی وقت نیز به ایشان گر چه از لحاظ نظامی منطقی بوده، اما از جهاتی سلب مسئولیت از خود تلقی می گردد. زیرا تعیین مأموریت های یگانهای زیر دست ماحصل یک برآورد منطقی است، در صورتی که مأموریت ابلاغی به نیروی زمینی فی البداهه تعیین گردیده است.
نظرات فرمانده نیروی زمینی وقت در مورد شکل بهره برداری از نیروهای بسیج مردمی سپاه پاسداران و گروه جنگ های نامنظم شهید چمران از یک دیدگاه توجه به اصل وحدت فرماندهی بوده است، اما از دیدگاهی دیگر نادیده انگاشتن توانایی های این نیروها در ایجاد اصل تمرکز در سطح ملی محسوب می شود که ناشی از عدم قابلیت انعطاف در تفکر و درد تقا بوده است، کما اینکه بعدها دیدیم از این امکانات به شکل دیگری بهره برداری دراما تواتر هم داشت. فرمانده نیروی زمینی وقت، می توانست با اتخاذ روش و تدبیر منطقی، با استفاده وسیع تر از توانایی نیروهای مردمی به ایجاد وحدت تلاش که لازمه وحدت فرماندهی است همت گمارد. .
همانطوری که در بخش های گذشته آمده ارتباط مداوم و مطمئن بین قرارگاه عملیاتی نیروی زمینی و لشکرهای عمل کننده یکی از نکات بارز در این عملیات بوده، همچنین استقرار تیم عملیاتی قرارگاه جنوب در ستاد لشکر ۹۲ زرهی (تلاش اصلی) و مبادلۀ افسران رابط بین یگان ها و استقرار عنصر پشتیبانی هوایی و هوانیروز و مرکز هماهنگی پشتیبانی آتش در جوار همدیگر، در امر ایجاد وحدت تلاش که مکمل اصل وحدت فرماندهی محسوب می شود، مؤثر بوده است.
- نتیجه: در عملیات نصر (کرخه کور ) اصل وحدت فرماندهی، به شكا ظاهری آن،
در سطح خوبی رعایت گردیده است اما در عمال دخالت های متعدد مانع آن شده است. بنابراین می توان گفت که در مجموع این اصل در سطح متوسطی به کار گفته شده است.
ح – بررسی کاربرد اصل غافلگیری
برای اینکه دریابیم در عملیات نصر (کرخه کور)، اما غافلگیری رعایت گردیده است با خیر، روند عملیات را از دیدگاه اقداماتی که موجب دسترسی به اصل غافلگیری می گردند، نقد و بررسی می کنیم:
(1) در اختیار داشتن اطلاعات دقیق از جم و زمین دشمن:
همان طوری که در بخش های گذشته که ذکر شد و منعکس شده است لشکر ۱۶ زرهی اطلاعات نسبت کافی از رده یکم پدافندی دشمن کسب کرده و تماط قوت و ضعف این مواضع را یافته بود، همچنین برابر آنچه که در صفحه ۱۸۰ بخش اول بیان شده، لشگر ۱۰ دریافته بود نیروهای عراقی هر روز تا ساعت ۸ صبح انتظار تک نیروهای ایرانی را داشته اند و پس از آن با اطمینان به این که حمله ای صورت نخواهد گرفت. به استراحت می پرداخته اند. از سویی دیگر چون روز ۱۵ دیماه ۱۳۵۹ مصادف با ۲۸ صفر و روز رحلت حضرت رسول اکرم (ص) بود قرارگاه عملیاتی جنوب و لشکر ۱۶ زرهی به این باور رسیده بودند که در این روز، نیروهای عراقی انتظار تک را نخواهند داشت. لذا با در نظر گرفتن شرایط فوقی، ساعت ۱۰ صبح روز ۱۵ دی ماه، به عنوان زمان تک تعیین گردید.
از طرفی دیگر لشکر ۱۶ دریافته بود که جناح چپ دشمن ضعیف و آسیب پذیر است کما اینکه به تیپ ۳ دستور می دهد. طرح عملیاتی خود را اصلاح نموده و به جای تک جبهه ای به جناح چپ دشمن تک نماید.
چون نیرویی که نماد تک دارد، باید بداند دشمن در کدام منطقه و در چه زمانی انتظار تگ ها را ندارد، پس شناصر اطلاعاتی موظف هستند در مورد بالا را برای عناصر عملیاتی روشن کنند. در عملیات نفسر عناصر اطلاعاتی در مسئله فوق را با دقت کافی روشن نمودند و می بینیم که در مرحله بكم دشمن غافلگیر می شود.
(۲) پنهان نگهداشتن نیات، طرح ها و دستورات:
به دلایلی که در بحث مربوط به اصل تامین بیان شا۔، مسئولین ارتشی روی حفظ اسرار و پنهان نگهداشتن طرح ها و دستورات، توجه داشته اند اما به علت ضعت خطوط مواصلاتی و شبکه ارتباطی، و عدم تهیه طرح های پوشش و فریب، و مسائل حاشیه ای جنگ، جابه جایی یگان ها در منطقه، توجه نیروهای عراقی را جلب نموده بود، اما در مجموع روند حوادث نشان میدهد که دشمن از جزئیات طرح مانور لشکر ۱۶ زرهی به ویژه زمان تک، آگاهی لازم را نداشته است و به همین دلیل سربازانی که در اولین لحظات نبرد اسیر می شوند، لباس گاما بر تن نداشته اند و سراسیمه از خواب پریده و درگیر شده اند.
(3) عملیات فریب در تمام زمینه ها
برای به اشتباه انداختن دشمن از زمان و مکان تک، باید مبادرت به طرح ریزی و اجرای فریب نمود. بررسی سوابق عملیات کرخه کور نشان می دهد که اقدام قابل توجهی در این زمینه صورت نگرفته است (بجز انتخاب ساعت (س) که برای دشمن غیر منتظره بوده است).
(۴) چالاکی و سرعت در حرکات:
در عملیات کرخه، سرعت عمل یگان های لشکر ۱۶ زرهی به ویژه تیپ 3 آن لشکر در انهدام تیپ ۴۳ زرهی لشکر و قابل تحسین بود به نحوی که تیپ ۳ توانست به سرعت خود را به ساحل شمالی کرخه کور برساند و حتی از آن عبور کند. تیپ اهم گرچه مقاومت قابل ملاحظه ای در سر راهش وجود نداشت اما توانست به سرعت خود را به قيصريه و سپس حاجی بدر برساند. چالاکی و سرعت عمل یگان های لشکر ۱۶ و تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی تعث مهمی را در غافلگیر کردن دشمن در مرحله یگم عملیات ایفاء نمود. اما در مرحله بعد دلایلی که در فصل اول بیان شده، این سرعت مبدل به توقف و سکون گردید و به علت کمبود امکانات ترابری سنگین و عدم پیش بینی قبلی، نواخت و سرعت به پای کار آوردن نیروها بسیار کند و غیر قابل قبول بود.
در مرحلۀ دوم عملیات، چالاکی و سرعت عمل نیروهای عراقی در به پای کار آوردن نیروهای تازه نفس به مراتب بر ما برتری داشت.
- نتبجه: برابر آنچه در بالا بیان گردید، لشکر ۱۶ زرهی در مرحله یکم عملیات نصر اصل غافلگیری را در حد بسیار خوبی رعایت کرد. اما به عللی که اشاره شد نتوانست آن را در مرحله بعدی مداومت بخشد و قبل از اینکه دشمن به خود آید ضربه بعدی را به او وارد سازد و فرصت عکس العمل را از وی سلب نماید. بنابراین در مجموع این اصل در سطح خوبی به کار گرفته شده است.
خ – بررسی اصل سادگی
(1) اصل سادگی یعنی تهیه طرح های واضح (بدون ابهام)، ساده (غیر پیچیده) و صدور دستورات صریح، منطقی، کوتاه و مختصر به منظور حصول اطمینان از درک و فهم کامل آنها
(۲) ظاهرا عملیات نظامی قبل از اجراء دشوار به نظر نمی آیند، اما در زمان اجراء اغلب مسایل ساده نیز مشکل می گردند.
(3) اگر با دقت به طرح عملیاتی نیروی زمینی توجه کنیم، می بینیم که مفاد تدبیر عملیات با آنچه که در بند دستور به یگانها عنوان شده، هماهنگی ندارد. تصرف پادگان حمید در مرحله يكم عملیات منظور شده در حالیکه در مرحله دوم نیز مجددا بیان گردیده است.
معمولا مرحله یکم دستور به صورت اجرایی به یگان ابلاغ می شود و مرحله دوم به صورت آماده باشید. در دستور به یگان ها، تصرف پادگان حمید (هدف الف) هم به لشکر ۱۶ واگذار شده هم به لشکر ۹۲. در کال عملیات نیز ظاهراً تصرف پادگان حمید به لشکر ۹۲ اختصاص یافته است. بهر حال واگذاری تصرف یک هدف (پادگان حمید) به دو یگان در سطح لشکر، ابهام برانگیز است.
برابر آنچه که در صفحه ۱۷۱ بخش اول أمده، تصمیمات متخذه دلالت بر این داشته که در مرحله یکم پادگان حمید تصرف شود. شاید این اختلاف و تضاد در طرح ها، ناشی از اعمال نفوذ مسئولین غیر ارتشی در امر تصمیم گیری فرماندهان نظامی بوده است. این موضوع سبب گردیده دستورات مبهم و دو پهلو ابلاغ شود. و این امری است که به اصل سادگی لطمه می زند. اصولا صدور این دستور (تصرف پادگان حمید) با شرایطی که نیروها داشتند، منطقی و عملی نبود.
در طرح عملیات نصر، چگونگی همکاری نیروهای مردمی سپاه پاسداران و گروه جنگهای نامنظم شهید چمران به طور دقیق و روشن، تعیین نشده بود که این امر در نهایت، اصل سادگی و هماهنگی نیروها را تضعیف می کند. شاید علت این امر طرز فکر و عقیده فرمانده نیروی زمینی وقت ارتش بوده که اعتقادی به شرکت این نیروها توأم با نیروهای نظامی نداشت.
به منظور رعایت اصل سادگی جلسات هماهنگی متعددی تشکیل شده که آخرین آن در ساعت 20:00 روز 12 دی ماه، در قرارگاه گروه جنگ های نامنظم در ساختمان استانداری اهواز بوده است. در تاریخ 14 دی ماه در مورد کاربرد عناصر نیروهای مردمی سپاه پاسداران تصمیماتی اتخاذ می شود، اما اجرای این هماهنگی در یک روز قبل از شروع عملیات، قاعدتاً کارساز نخواهد بود.
- نتبجه: با توجه به آنچه که در بالا به آن اشاره شد، در عملیات نصر، اصل سادگی در سطح متوسطی رعایت گردیده است.
انتهای مطلب