عمليات بزرگ فتح المبين از تاريخ 2/1/61 مدّت يك هفته به طول انجاميد و پس از آن در تاريخ 9/1/61 سرهنگ ( سپهبد شهيد) صياد شيرازي فرماندة وقت نيروي زميني در فرودگاه اضطراري پاي پل كرخه پس از ايراد سخنراني ، دستور آگهي شفاهي به فرماندهان ابلاغ كرد تا براي حركت به منطقة شمال آبادان آمادگي داشته باشند .
يك روز بعد فرماندهان براي شناسايي محل استقرار يگان ها در آن منطقه به سمت آبادان حركت كردند و دارخوين را به عنوان محل پراكندگي واحدهاي نظامي انتخاب نمودند . پيشرو يگان ها به سرعت از منطقة عملياتي فتح المبين به سمت دارخوين اعزام شدند . هدف پيشرو تعيين محل استقرار و شناسايي هاي مقدّماتي بود .
از نصر3 تيمي به استعداد30 نفر به دارخوين اعزام شد . در قسمت جنوب دارخوين تأسيسات برق اتمي واقع بود كه اغلب آن توسط گلوله هاي تانك ، توپخانه و يا بمباران هوايي منهدم شده بود . در شرق جادّة دارخوين به خرمشهر محلي براي استقرار نصر3 در نظر گرفته شد . لازم به توضيح است كه نصر3 در تركيب جديد عبارت بود از تيپ3 لشكر21 ، دو گردان توپخانه ، يك گردان تانك ، يك گردان سوار زرهي از لشكر21 حمزه و تيپ 46 سپاه به فرماندهي برادر عساكره از سپاه پاسداران .
از تاريخ 29 فروردين يگان هاي تيپ سوّم با سريال هاي گروهاني به سمت خرمشهر « منطقة دارخوين» حركت خود را آغاز كردند و اين جابه جايي شب و روز به تدريج كامل شد . افراد مهندسي بيشترين تلاش و فعاليت را از خود نشان دادند و لودرها و بولدوزرها به طور شبانه روزي در حال احداث خاكريز و پناهگاه ها و جادّه سازي بودند . درتاريخ چهارم ارديبهشت ماه سال61 استقرار يگان ها به طور كامل خاتمه يافت . در مسير جادّه همه جا تابلوي « خرمشهر ما مي آييم» به چشم مي خورد . در خوزستان شور و شوقي به پا شده بود و براي نابودي دشمن و بيرون راندن او از خرمشهر تمام توان ملّي به كار گرفته شده بود ، مردم قهرمان ما در قالب بسيج و گردان هاي سپاهي و جهادها به طرف جبهه ها سرازير و جنگ را وارد مرحله جديدي نمودند .
- qچگونگي استقرار و استعداد نيروهاي عراقي
منطقة عمليات بيت المقدس ( آزادسازي خرمشهر) به شكل مثلثي بود كه ضلع شرقي آن به طول حدود 100 كيلومتر در امتداد رودخانة كارون ( از خرمشهر تا آبادي مليحان واقع در20 كيلومتري جنوب غربي اهواز ) ، ضلع شمالي آن حدود 60 كيلومتر از مليحان در امتداد كرانة جنوبي رودخانة كرخه كور ، هويزه ( رودخانة نيسان) تا هورالعظيم و وتر اين مثلث را نيز خط مرز دو كشور از محل تلاقي رودخانة نيسان با هورالعظيم تا پاسگاه ژاندارمري كرانة نهر خيّن به طول 150 كيلومتر تشكيل مي داد .
طرح و تدبير نيروهاي متجاوز عراقي در اين منطقه را مي توان به شرح زير مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار داد :
الف) تدبير پدافندي در بخش يكم « ضلع شمالي مثلث »
اين بخش شامل شرق هورالعظيم ، ساحل رودخانه هاي نيسان و كرخه بود كه به طرف جنوب تا پادگان حميد ادامه داشت . ويژگي هاي اين خط دفاعي عبارت بود از :
استحكامات فشرده و بهره برداري از موانع طبيعي هورالعظيم و مناطق آب گرفتگي، قدرت آتش زياد توپخانه ، خمپاره اندازها ، موشك ها و تانك ها، بهره مندي از احتياط هاي قوي در صورت رخنه و نفوذ يگان هاي خودي ، يگان هاي احتياط دشمن وارد عمل مي شدند و استقرار حداقل دو لشكر تقويت شده شامل لشكر5 مكانيزه و 6 زرهي در خط دفاعي و لشكر9 زرهي در احتياط دفاع از اين منطقه را به عهده داشتند .
ب) تدبير پدافندي در بخش دوّم : شامل منطقة خرمشهر
براي جلوگيري از هر گونه تحرّك نظامي نيروهاي مسلّح جمهوري اسلامي ايران ، در منطقة خرمشهر پدافند سرسختانه اي پيش بيني شده بود . در شرق و شمال خرمشهر استحكامات سنگين و متوالي وجود داشت براي خنثي نمودن هر گونه تلاش جهت عبور از رودخانه نيز خاكريز شرقي ـ غربي متوالي و موازي در شمال خرمشهر احداث شده بود . علاوه بر اين منطقه داراي موانع ضد هوابرد و متحرك هوايي هم بود در منطقة خرمشهر لشكر11 پياده با حدود 13 تيپ عراقي استقرار داشتند و لشكر3 زرهي در حوالي ايستگاه گرمدشت مستقر و جادّه خرمشهر ـ اهواز به صورت يك دژ دفاعي تهيه شده بود نيروهاي عراقي در منطقه دارخوين تا سلمانيه از كارون فاصله داشتند و در خرائب و مشارع حضور فعّال داشتند .
ج) تدبير پدافندي در بخش سوّم « ضلع شرقي مثلث در رودخانة كارون »
با الهام از نظرية فيلسوف نظامي چين « سن تزو» كه بيان مي دارد : « بگذاريد دشمن از رودخانه بگذرد ، ولي قبل از آنكه بتواند در ساحل دور به طور كامل انسجام پيدا كند ، بر عليه او عكس العمل نشان دهيد .» نيروهاي عراقي ساحل رودخانة كارون ( حد فاصل رودخانه تا جادة اهوازـ خرمشهر) را اشغال نكردند و با استفاده از يگان هاي سبك و يا كاربرد احتياط هاي متحرك و غير متمركز حفاظت آنجا را تأمين كرده و در عين حال با استفاده از همان يگان هاي سبك و غير متمركز ، نيروهايي را كه موفّق به عبور از كارون مي شدند ، دفع مي كردند و لشكر3 زرهي در منطقه گرمدشت و لشكر9 زرهي در منطقه طلائيه مأموريت انهدام نيروهاي عبور كننده را داشتند .
در اين منطقه در كنار جادّة خرمشهرـ اهواز ، دشمن خاكريزي به ارتفاع سه متر احداث و نيروهاي خود را در پشت آن مستقر كرده بود . لشكر3 زرهي به عنوان احتياط در مقابل ما قرار داشت . اشتباه جبران ناپذير طرّاحان نظامي متجاوز در تدبير پدافندي اين بود كه ندانستند ، چگونه رودخانه كارون را تحت مراقبت شديد و مداوم خود قرار دهند تا از نفوذ رزمندگان اسلام در امان باشند. يا به احتمال زياد رودخانه را مانع غير قابل عبور مي دانستند و محور احتمالي تك ايران را در جناح شمالي به سمت جنوب پيش بيني كرده بودند .
از آنچه كه بيان شد ، پي به اين نكته مي بريم كه تلاش اصلي پدافندي نيروهاي عراقي ، در جناح شمالي « يا ضلع شمالي مثلث» متمركز شده بود . همچنين آنان در اطراف خرمشهر سه ردة پدافندي غيرقابل نفوذ با موانع پيچيده احداث كرده بودند و عبور نيروهاي خودي را از رودخانة كارون ، يك اقدام فرعي مي دانستند . در حالي كه پيشروي و حملة اصلي نيروهاي ما با عبور از رودخانة كارون طرح ريزي و اجراء شد. در حقيقت غافلگيري عراقي ها، غفلت آنها در طرح ريزي پدافندي بود .
انتهای مطلب