از سپتون تا شلمچه-23
منظورهاي اساسي در عمليات بيت المقدس

نبرد فتح المبين با سرعت غير منتظره اي به پايان موفقيت ‌آميز و درخشان خود رسيد . تدبير كلّي اين بود قبل از آنكه متجاوز از ضربة فتح المبين به خود آيد در زماني كوتاه تر از آنچه دشمن برآورد مي نمايد نيروهاي ايراني با هجوم سنگين بر دشمن و انهدام آنان منطقة استراتژيك خوزستان را آزاد نمايند .

شايد بتوان گفت كه اجراء سريع و غافلگير كننده عمليات بيت المقدس نوعي مرحله استفاده از موفقيت نبرد فتح المبين براي نيروهاي مسلّح ما بود . به طور كلّي هدف راهبردی نيروهاي مسلّح ج.ا.ا در نبرد بيت المقدس انهدام نيروهاي متجاوز عراقي و ترميم مرز بين المللي پيش بيني گرديده بود . ليكن منظورهاي اساسي اين عمليات را مي توان به شرح زير بيان نمود :

الف ـ نظامي :

  • ادامه رزمي بي امان عليه دشمن اشغالگر جهت انهدام نيروهاي متجاوز و آزادسازي سرزمين هاي اشغالي در غرب رودخانه كارون .
  • تهديد بخشي از سرزمين هاي دشمن به منظور كسب موضع قدرت برتر .
  • كاهش توان رزمي و سلب ميل جنگجويي از متجاوز با انهدام نيروهاي او .
  • باز پس گرفتن خرمشهر كه به صورت يك آرزو و هدف ملّي ، مذهبي درآمده بود .
  • خارج ساختن اهواز و ساير مناطق خوزستان از تيررس توپخانه دشمن در اين منطقه .

ب ـ سياسي :

  • برآورد مي گرديد كه با تحميل شكست به عراق در اين منطقه و بويژه آزادسازي خرمشهر ، رژيم صدام حسين از نظر سياسي و نظامي بي اعتبار مي شود .
  • تسليم احتمالي عراق در پذيرش شرايط ج.ا.ا براي خاتمه جنگ .
  • باطل كردن اين نظريه كه استحكامات نيروهاي عراقي در خرمشهر تسخير ناپذير و غير قابل نفوذ است .

 

نقشه شماره 5

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پ ـ اقتصادي :

  • كاهش فشار مشكلات مهاجرين و آوارگان جنگ بر دولت با اسكان مجدّد آنان در نواحي آزاد شده .
  • ايجاد امكان مجدّد فعاليت هاي كشاورزي و صنعتي در نواحي آزاد شده .
  • توقّف هزينه هاي جنگي در صورت تسليم عراق و خاتمه يافتن جنگ .

 

 

  • qتشكيل قرارگاه نصر واقدامات مهم انجام شده

طرح ريزي عملي براي آزادسازي خرمشهر از نهم فروردين ماه سال1361 و هنگامي كه نبرد فتح المبين به پايان موفقيت آميز و درخشان خود نزديك مي شد ، آغاز گرديد . همان گونه كه گفته شد ، در واقع اجراي سريع و غافلگير كننده طرح عمليات بيت المقدس ، استفاده از موفقيت نبرد فتح المبين در زماني كوتاه تر از ‌آنچه دشمن برآورد مي نمايد به شمار مي آيد .

با اجراي عمليات هاي موفّق ثامن الائمه « شكست حصر آبادان» ،    طريق القدس « آزادسازي شهر بستان » و فتح المبين ، نيروهاي خودي روحيه و توان تهاجمي شگرفي يافته بودند و مشاركت و تركيب نيروهاي رزمنده ارتش و سپاه نتايج مثبت خود را در سركوبي متجاوز به اثبات رسانيده بود . در چنين شرايطي كه دشمن در منطقة جنوب بخش عظيمي از ميهن اسلامي را در تصرّف خود داشت و با استفاده از مواضع پدافندي مستحكم و موانع پيچيده خرمشهر را از آن خود مي دانست و در عين حال به وسيلة توپخانه هاي دوربرد و پشتيباني قدرتمند هوايي شهرهاي مسكوني و مواضع نيروهاي ما را مورد هدف قرار مي داد ، بعد از عمليات پيروزمندانة فتح المبين بهترين شرايط براي عمليات وسيع ديگري اين بار براي آزادسازي خرمشهر فراهم شد .

بعد از استقرار كامل نيروها در اوايل ارديبهشت و تمرين ها و آموزش ها و شناسايي هاي لازم قرارگاه نصر در شرق كارون و دارخوين « نزديك جادّة آسفالتة خرمشهرـ اهواز» داير شد . قرارگاه نصر يگان هاي زير را تحت فرماندهي خود داشت :

ـ لشكر21 حمزه با سه تيپ پياده ، يك تيپ زرهي ، 9 گردان توپخانه و يگان هاي پشتيباني رزمي و خدمات رزمي .

ـ تيپ 23 نوهد .

ـ لشكر5 نصر سپاه پاسداران « بدون تانك و توپخانه» شامل 4 تيپ پياده سپاه پاسداران .

 

فرماندهي مشترك قرارگاه نصر را سرهنگ حسني سعدي« از ارتش» و برادر حسن باقري« از سپاه‌» به عهده داشتند . اين قرارگاه شامل نصر1 تا 5 بود و همان گونه كه گفته شد ، در منطقة دارخوين و محدودة آن استقرار يافته بودند . بيشترين خطري كه ما را تهديد مي كرد ، آتش توپخانه هاي دوربرد از شمال خرمشهر و همچنين بمباران هوايي بود كه با استفادة صحيح از زمين و پناه گرفتن در خاكريزها و استفاده ازمواضع و گسترش مناسب و رعايت استتار و اختفا‌ء تلفات به حداقل رسيد . جهاد و مهندسي قرارگاه بي وقفه مشغول آماده سازي مواضع و محل هاي استقرار و احداث پل بر روي كارون بودند .

براي عبور يگان هاي قرارگاه نصر دو پل بر روي رودخانة كارون در نظر گرفته شده بود كه براي يگان هاي نصر3 يك پل اختصاص داشت . ساحل سازي اين پل در جنوب دارخوين در پيچ سلمانيه آماده شد ، امّا به دليل نزديكي اين محل به نيروهاي عراقي پل در شب عمليات بر روي رودخانه قرار گرفت و آمادة بهره برداري شد .

گروه هاي شناسايي مشترك ارتش و سپاه با عبور از رودخانة كارون و با استفاده از درختان ساحل غربي براي اختفاء ، موانع و مواضع و استعداد دشمن را شناسايي و موفّق شدند تا عمق منطقة مياني و تا جادّة خرمشهر ـ اهواز نفوذ كنند و مسيرهاي پيشروي را تعيين و مشخّص نمايند . لازم به توضيح است كه عراقي ها جادّة خرمشهر ـ اهواز را به يك دژ تبديل كرده بودند . در روي اين جادّه خاكريزي مستحكم احداث شده بود و تانك ها ، نفربرها و ضد هوايي هاي متعدّد و يگان هاي فراواني در پناه آن استقرار داشتند .

براي عبور از رودخانة كارون پل هاي پي ام پي و طرّاده هاي جي اس بي آماده شدند تا عبور محموله هاي سنگين مانند تانك از روي آن امكان پذير باشد . قايق هاي هجومي يكي پس از ديگري آماده شدند تا جابه جايي رزمندگان نيز به سرعت انجام شود و در اين راستا تعداد 40 فروند قايق جميني كه از نيروي دريايي ارتش واگذار شده بود و همچنين يك طرّاده بزرگ جي اس بي از گروه 411 مهندسي ارتش كه قادر بود وسايل سنگين مهندسي و تانك را از روي رودخانه عبور دهد به نصر3 كه من افتخار فرماندهي آن را داشتم اختصاص داده شده بود .

انتهای مطلب

منبع: از سپتون تا شلمچه، پورداراب، سعید، 1380، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده