فصل دوم – تجزیه و تحلیل عملیات های عمده از دیدگاه توان رزمی
- نحوۀ کاربرد توان رزمی در عملیات کرخه (تک مورخ 23/7/59 لشکر 21)
الف – بررسی نحوۀ کاربرد عوامل فیزیکی توان رزمی
(۱) یگان های مانوری:
(الف) زمانی می توان قدرت رزمی را به طور مؤثر بکار برد که اطلاعات نسبتا” جمع و کافی از جو و زمین و دشمن در اختیار باشد. بررسی های انجام گرفته حاکی از آن است که به علل گوناگون لشکر ۲۱ فاقد اطلاعات لازم برای تصمیم گیری منطقی در خصوص – موتر توان رزمی بوده است.
(ب) برابر آنچه که در صفحه ۱۶۳ بخش اول بیان شده. لشکر ۱۰ زرهی عراق در روز ۵۹/۷/۲۲ با تیپ های ۴۲ زرهی و ۲۴ مکانیزه در خط و تیپ ۱۷ زرهی در احتباط. به ی در منطقه سرپل کرخه تک کرده و تا ساعت ۲۲ همان روز این تک ادامه داشت. بنابراین استعداد نیروهای دشمن در منطقۀ مزبور در زمان تک لشکر 21 (ساعت 7 صبح روز 23/7/59) حداقل شامل ۷ گردان تانک و ۵ گردان مکانیزه یعنی جمعاً 12 گردان مانوری با شرایط روحی یک نیروی پیروز و وضعیت تجهیزاتی کامل بوده است.
در منطقۀ ارتفاعات ابو صلیبی خات لشکر ۱ مکانيزه عراق مستقر بوده است. این لشکر احتمالاً تیپ های 1و ۲۷ مکانیزه را در خط و تیپ ۳۴ زرهی را در احتیاط قرار داده، بنابراین. استعداد دشمن در روی ارتفاعات ابو صلیبی خات حداقل ۷ گردان مکانیزه و ۵ گردان تانک (۱۲ گردان مانوری) بوده است.
بنابر فرض بالا که بر مبنای اطلاعاتی که بعد از تک لشکر ۲۱ بدست آمده، مجموعا” استعداد دشمن در کل منطقه عمومی دزفول – شوش با احتساب لشکر ۱ مکانیزه عراق حداقل ۲۴ (۲۴ = ۱۲+۱۲) گردان مانوری بوده است. به این استعداد ۲ گردان شناسایی می اضافه می شود.
(پ) نیروهای خودی در تک مورخ 23/7/59 شامل لشکر ۲۱ پیاده حمزه بوده که برابر آنچه که در صفحه ۱۶۲ بخش اول بیان گردیده این لشکر فقط ۶ گردان مانوری (به اضافه یک گردان سوارزرهی) را برای تک به هدف های مربوطه در اختیار داشته است.
تیپ 1 شامل 1 گردان پیاده و یک گردان تانک چیفتن مأموریت داشت در امتداد محور اصلی پای پا به دشت عباس، تک کند و تپه علی گره زد را تصرف نمایید. گروه رزمی ۴۹۱ تاک مأموریت داشت در امتداد سه راه قهوه خانه – پل روفائیه، تک کند و تپه های ابو صلیبی خات را تصرف نماید.
تیپ ۳ شامل سه گردان پیاده مأموریت داشت، تپه های شاوریه و بلتا را تصرف نماید.
گردان سوار زرهی لشکر مأموریت حفاظت جناح چپ لشکر را به عهده داشته است.
(ت) با توجه به موارد بالا ملاحظه می شود که:
اگر فرض شود که گردان های مانوری خودی با استعداد کامل بوده باشند که نبوده اندو سطح آمادگی رزمی آنها نیز مناسب بوده که البته نبوده، نسبت توان رزمی ملموس خودی در کل 6 به 24 یعنی یک به چهار بوده است یا به عبارتی دیگر توان رزمی دشمن چهار برابر توان رزمی خودی بوده است.
پرسش: آیا تصمیم به تک در چنین شرایلی، منطقی بوده است؟
پاسخ: مسلماً خير!
اکنون وارد جزئیات بیشتری می شویم. تیپ ۳ با سه گردان پیاده مأمور و تپه های شاوریه و بلتا بوده. اگر فرض شود که یک تیپ از لشگر ۱۰ زرهی عراق در این منطقه به نحوی از انحاء حضور داشته است. ملاحظه می شود، نسبت توان رزمی ملموس خودی به دشمن یعنی ۳ به ۴ بوده است. بنابر این، گذشته از موارد مربوط به کسر وسایل سازمانی و تجهیزات و شکل زمین که فاقد جاده برای تدارک این یگان ها بوده. توان رزمی دشمن، نسبتا” بر توان رزمی تیپ ۳ بر تری داشته است. البته در عمل، هیچگونه حرکتی به سمت هدف انجام نداد و در واقع نقشی در کاربرد توان رزمی لشکر ایفاء ننموده و به هدر رفته است. به عبارت دیگر، كل عملیات لشکر صرفا” به توان رزمی تیپ اوگروه رزمی ۲۹۱ تانک که مجموعا” ۳ گردان بوده است، متکی گردیده.
تیپ ۱ باد و گردان مانوری می بایستی به سمت تپه علی گره زد تک کند و آن را تصرف نماید و این در حالی بوده که حداقل یک تیپ دشمن شامل ۴ گردان مانوری در مواضع پدافندی در مسیر حرکت این تیپ، قرار داشته است. به ویژه دشمن با استقرار جنگ افزارهای ضدتانک خود در جنوب مسیر حرکت تیپ ۱، آن را از پهلو تهدید می کرده است. بنابراین، گذشته از مسایل مربوط به کسر سازمان یگان های خودی، نسبت یگان های مانوری خودی به دشمن یعنی ۲ به ۴ بوده است. پس در این جبهه هم، توان رزمی دشمن بر نیروهای خودی برتری داشته است.
گروه رزمی گردانی ۲۹۱ تانک لشکر ۷۷ ، مأموریت داشته که یک تنه به ارتفاعات ابو صلیبی خات با عرض و عمق بیش از ۱۵ کیلومتر تک کند و آن را تصرف نماید. این در حالی بوده که لشکر ۱ مکانیزه عراق شامل ۱۳ گردان مسائوری، در این منطقه استقرار داشته است. بنابراین نسبت توان رزمی خودی به دشمن یعنی ۱ به ۱۳ بوده و به عبارت دبکر، توان رزمی دشمن ۱۳ برابر توان رزمی خودی بوده است.
(ث) در تک هماهنگ شده، دستیابی به برتری توان رزمی در محل تمرکز (محل تک اصلی) امری بسیار مهم است. در محاسبات باید ابتدا این برتری را از لحاظ عوامل فیزیکی توان رزمی، لحاظ کنیم و سپس سعی نمائیم با بهره گیری از عوامل غیر فیزیکی توان رزم عواملی که در افزایش توان رزمی، مؤثر هستند (عوامل برتر ساز) تا آنجا که امکان دارد. ر موجود را بیشتر کنیم. در تک مورخ 23/7/59، تک اصلی لشکر ۲۱ پیاده به عهده تیپ 1 واگذار شده، بنابراین، محل تمرکز، منطقه تیپ ۱ بوده است. ما می بینیم که نسبت توان رزمی خودی به دشمن در این منطقه حتی یک به یک هم نبوده است.
(۲) آتش های پشتیبانی
یکی از مؤلفه های مؤثر عوامل فیزیکی توان رزمی، آتش های پشتیبانی است.
(الف) لشکر ۱۰ زرهی عراق دارای ۵ گردان توپخانه صحرایی و لشکر امکانیزه دارای 4 گردان توپخانه بود. بنابراین حداقل ۹ گردان توپخانه صحرایی عراق در منطقه حضور داشته اند. (از توپخانه های تقویتی اطلاعی در دست نیست).
در مقابل؛ لشکر ۲۱ پیاده حمزه دارای ۵ گردان توپخانه صحرایی ناقص (منها) بوده که با احتساب توپخانه های تقویتی گروه ۵۵ توپخانه، جمعا” کمتر از ۸ گردان توپخانه، عملیات الشكر ۲۱ را پشتیبانی کرده اند. لذا از لحاظ تعداد گردان ها تقریبا” تعادل برقرار بوده اما با توجه به این مطلب که کارآیی توپخانه بستگی شدیدی به سیستم آماج یابی دارد و نیروهای خودی فاقد تجهیزات الکترونیکی تجسس هدف بوده اند. لذا به میزان زیادی کارآیی این یگان ها تقلیل پیدا کرده به ویژه دیدبان های توپخانه خود با منطقه آشنا نبوده اند و فرصت کافی برای آماج یابی را در اختیار نداشته اند. در چنین شرایطی آماج های مناسب برای طرح ریزی آتش، از جمله آتش تهیه به درستی انتخاب نشده است. علاوه بر این، تک لشکر به علل مختلف از جمله استفاده از یک یا دو پل برای عبور از رودخانه کرخه، با یک ساعت تأخیر نسبت به ساعت (س) شروع شده و به همین علت زمان و مدت اتش تهیه پیش بینی شده، هماهنگ و همگام با حرکت و مانور یگان های تکور نبوده. بنابر این تاثیرات این آتش بر روی دشمن آن طور که باید و شاید کارساز نبوده. موشک های ضدتانک دشمن از نوع پایه زمینی (چمدانی) به نحوی مستقر و استتار شده بودند که دیدبان ها و خدمه تانک نیروهای خودی تان مواضع آنها نشده و در نتیجه تلفات، قابل ملاحظه ای به تانک های خودی وارد ساخته اند.
طرح ریزی و اجرای صحیح آتش های پشتیبانی، می توانست اثرات این نوع آتش ها را خنثی کند.
(ب) تعجیل در اجرای این عملیات سبب گردید هماهنگی لازم با نیروی هوایی به عمل نیاید، در نتیجه از آتش های هوایی به طور مؤثر استفاده نشده است.
(۳) یگان های پشتیبانی خدمات رزمی:
بعضی از یگان های فرماندهی پشتیبانی لشکر ۲۱ هنوز وارد منطقه نشده بودند و در نتیجه هنگام شروع عملیات، پشتیبانی آمادی یگان ها به ویژه مهمات با اشکال مواجه گردید.(۳) حدود ۲۴ ساعت یعنی از ساعت 07:00 روز 23/7 الی 05:00 روز 24/7/59 هیچگونه غذا و آب به پرسنل نرسیده است. تیپ ۳ به علت اینکه در زمین کوهستانی شمال محور پل نادری – علی گره زد مستقر بوده نتوانسته است تانکر آب با خود حمل کند و همین موضوع باعث ضعف جسمانی پرسنل و در نتیجه تقلیل توان رزمی یگان شده است.
- نتیجه: به علت در اختیار نبودن اطلاعات کافی از زمین و دشمن، مأموريت لشكر ۲۱، بدون در نظر گرفتن توان رزمی نسبی واگذار شده، بنابراین عوامل فیزیکی توان رزمی به شکل منطقی به کار گرفته نشده است.
انتهای مطلب