تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ (66)
بخش دوم – تحلیل عملیات های عمدۀ سال اول جنگ در صحنۀ خوزستان

فصل دوم – تجزیه و تحلیل عملیات های عمده از دیدگاه توان رزمی

(۲) عملیات اطلاعات و حفاظت اطلاعات:

(الف) عملیات اطلاعاتی:

اطلاعات از جو و زمین و دشمن به فرمانده کمک می کند تا نیروهای در دسترس را صورت منطقی و مؤثر، در محل و زمان مناسب به کار برده و برتری رزمی را بر دشمن کسب ماید. داشتن اطلاعات خوب و مفید، باعث می شود که در لحظه و مکان مناسب، برتری بر شمنی که مقدوراتش بیش از ما باشد ممکن و عملی گردد.

منطقه عمومی دزفول و شوش، جزء منطقه مسئولیت لشکر ۹۲ زرهی بوده و لشکر ۲۱ پیاده هیچگونه آشنایی با این منطقه نداشته و به علت تعجیل در اجرای تک، فرصت کافی برای شناخت منطقه و کسب اطلاعات صحیح از دشمن، در اختیار نداشته است.

اطلاعات موجود بسیار ناچیز بوده و هیچگونه اطلاعات مفیدی جهت طرح ریزی عملیات، وسط نزاجا در اختيار لشکر ۲۱ قرار نگرفته است. اطلاعات محدود که توسط افسران تیپ ۲ رهی دزفول به لشکر ارائه شده بود، بسیار ناقص و کمتر با واقعیت تطبیق داشت. اصولا” دشمن بیش از حد حقیر شمرده شده بود. ساده اندیشی درباره دشمن به نحوی بود که تصور می شد دشمن قادر به هیچگونه مقاومتی نیست و با یورش اولیه، مبادرت به عقب نشینی و فرار خواهد نمود.

لشكر ۲۱، از روز ۲۰ مهر ماه شروع به شناسایی منطقه عملیات کرده. این شناسایی به علت محدودیت زمانی، فقط تا رده فرماندهان تیپ و بعضی فرماندهان گردان از ارتفاعات شمالی منطقه و بسیار مختصر از طریق دوربین دو چشم با راهنمایی عناصر تیپ ۲ دزفول که به منصفه آشنایی داشتند انجام گرفته است. بدیهی است این طرز شناسایی نمی تواند راهگشای مشکلات شود و قطعا” به انتخاب یک راه کار منفلقی نخواهد انجامید.

شاید بتوان چنین عنوان کرد که مهم ترین علت ناکامی تک لشکر ۲۱ پیاده در مورخ 23/7/59 ضعف اطلاعات از دشمن بوده است که دراثر عدم کارآیی سیستم اطلاعات خودی و تعجیل در اجرای عملیات صورت گرفته است. بدیهی است در چنین شرایطی، توان رزمی به طور مناسب به کار برده نمی شود. اگر ردۀ بالاتر از وضعیت دشمن آگاهی داشت چنین مأموریتی را به لشکر 21 واگذار نمی کرد.

(ب) حفاظت اطلاعات:

حضور لشکر ۲۱ در منطقه عمومی دزفول، عبور تیپ 3 لشگر ۳۱ از پل نادری و است در تپه های شمالی منطقه در روز ۲۱ مهرماه ۵۹ و سایر جابه جایی ها، سبب جلب توجه دش به این منطقه شد. عدم توجه مسئولین به حفاظت گفتار و نبود سازمانی که بر حفاظ۔ اطلاعات کنترل و نظارت داشته باشد، باعث گردید دشمن از زمان تک لشکر ۲۱ اطلاع کافی داشته باشد و به همین دلیل در روز 22/7/59 به منظور برهم زدن سازمان نیروهای تکورما دشمن مبادرت به تک مختل کننده نمود یا شاید با انجام نوعی شناسایی با رزم قصد داشته است نسبت به گسترش نیروها و جنگ افزارهای نیروهای خودی اطلاعاتی کسب کند.

بدیهی است وقتی دشمن از نیت نیروهای خودی مطلع شود، قادر می گردد مقدورات خود را در بهترین شرایط بر علیه نیروهای خودی به کار برد، به همین علت بود که دشمن با گسترش مناسب جنگ افزارهای ضد تانک خود (موشک های مالیوتکا با سکوی زمینی) در مسیر پیشروی تیپ ۱ لشکر ۲۱، بیشترین خسارات را به تانک های چیفتن خودی وارد ساخت.

کوتاه سخن، در شرایط مساوی و حتی نامساوی، پیروزی از آن نیرویی است که اطلاعات بیشتر و دقیق تری نسبت به طرف مقابل داشته باشد. اطلاعات مهم ترین عامل تولید توان رزمی محسوب می گردد. فقدان اطلاعات مناسب، سبب کاربرد نادرست توان رزمی در این عملیات گردیده است.

سان تزو در مورد ارزش اطلاعات گفته است. “هرگاه خود و دشمن را نشناختی، شکست سختی در انتظار شما است.”

(۳) تأثير مانور:

(الف) لی چوانک چینی گفته است:

هنگامی که عده ها موفق می شوند خود را در موقعیت مناسبی نسبت به دشمن قرار دهند، بزدل دلیر می شود و هنگامی که اوضاع یأس آور است، دلیران سیمای بزدلان را به خود خواهند گرفت.”

مانور در عین حالی که به عنوان یکی از اصول جنگ محسوب می شود، جزء یکی از عوامل مؤثر در تولید و افزایش توان رزمی نیز به شمار می آید. تاریخ پر از وقایعی است که در آن یک نیروی ضعیف تر به خاطر انجام مانور حساب شده توانسته است، در محل مورد نظر، توان می برتر را ایجاد و بر دشمن قوی تر پیروز گردد.

(ب) مانور انتخاب شده لشکر ۲۱ به دلایل زیر نمی توانست برتری فوق را ایجاد کند:

«1» دشمن هوشیار بود و آماده دفاع شده بود. با احتمال زیاد عناصری از خودی که توسط دشمن در روز ۲۲ مهر به اسارت گرفته شده بودند. اطلاعات لازم را در اختیار دشمن قرار داده بودند.

«۲» مسیر حرکت و پیشروی نیروهای خودی به ویژه تیپ الشكر ۲۱، برای دشمن روشن بوده است.

«3» استعداد و توان رزمی گروه رزمی ۲۹۱ تانک در حدی نبود که بتواند نیروهای موجود در مسیر حرکت و همچنین نیروهای مستقر در ارتفاعات ابو صلیبی خات را که حداقل تیپ ۱ لشکر ۱ مکانیزه عراق بوده منهدم یا خنثی نماید به ویژه فاقد هر گونه اطلاعات از استعداد، گسترش و موقعیت دشمن بوده است.

«4» آرایش حرکت و پیشروی نیروهای زرهی تیپ ۱ در روشنایی روز به نحوی بوده که خود در موقعیت آسیب پذیری نسبت به دشمن قرار داشته و در دشتبانی آتش جنگ افزارهای ضدزره دشمن قرار گرفته و این در شرایطی بوده که این جنگ افزارها به وسیله عناصر پیاده خودی خنثی نشده اند.

«5» به علت تأخیر در ساعت تک، آتش تهیه پیش بینی شده با مانور نیروها همگام نبود.

«6» سرلشکر ۲۱ هیچگونه حرکتی به سمت هدف مربوطه انجام نداده در صورتیکه حرکت این تیپ می توانست عقبۀ نیروهایی را که به تیپ 1 ضربه می زدند تهدید نماید.

«7» علت ضعف در آماج یابی، هدف ها به طور مؤثر زیر آتش قرار نگرفته اند.

 (۴) پوشش و فریب تاکتیکی:

تاریخ نظامی مملو از وقایعی است که طی آن یک نیروی قلیل تر در اثر کاربرد فریب تاکتیکی، بر یک نیروی به مراتب بیشتر و قوی تر از خود پیروز شده است.

در تک مورخ 23/7/59 لشگر ۲۱، به علل مختلف از طرح پوشش و فريب در جهت در افزایش توان رزمی خودی بهره برداری نشده است.

(۵) سد موانع:

عراق با بهره برداری از سیستم سد موانع ضمن ایجاد امنیت برای یگان های خود، نسوان رزمی نیروهای خود را افزایش داد. استفاده از خاکریز در دست باز اولین بار توسط نیروهای عراقی به عمل آمد. نیروهای خودی هیچگونه پیش بینی برای حفاظت نبروها در مقابل آتش جنگ افزار های دشمن انجام نداده بودند. این وضعیت سبب تحمل تلفات و تضعیف توان رزمی نیروهای خودی گردید.

(۶) عملیات روانی:

با طرح ریزی و اجرای عملیات روانی، می توان در روحیه. عقاید، ایمان، احساسات، وضع و رفتار افراد دشمن و مردم بی طرف یا افراد خودی، نفوذ کرد

همزمان با تهاجم ارتش عراق به جمهوری اسلامی، عملیات روانی دشمن علیه مردم و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شروع شد. قبل از تک لشکر ۲۱. رادیو عراق به مردم دزفول اعلام کرد که “شهر را تخلیه کنید تا ما به حساب پاسداران و ارتشیان برسیم”

در تاریخ 19/7/59  مردم شهر دزفول، دسته دسته و با جمعیت انبوه در اطراف پادگان دزفول اجتماع نموده و فریاد می کشیدند و شعار می دادند که ارتش چرا تصمیم نمی گیرد و بعثیهای مزدور را هر چه زودتر از منطقه خارج نمی کند.

به طور حتم مسایل بالا در تضعیف روحیه مسئولین ارتش تأثیر منفی بر جای می گذاشت و آنها را به جای پرداختن به برآوردهای منطقی، به اعمال عجولانه که سرانجام مناسبی نداشت وادار می کرد.

هنگامی که روحیه فرمانده و افراد تحت امرش سقوط کند، متعاقب آن توان جنگیدن آنها نیز سقوط خواهد نمود.

(۷) عملیات جنگ الکترونیک:

هیچگونه مدرکی دال بر استفاده نیروهای خودی از عملیات سنگ الکترونیک، در مداره. مربوط به تک لشکر ۲۱ یافت نشد. عملکرد دشمن نیز همانند سایر اطلاعات برای ما روشن نیست.

(۸) آب و هوا و جو:

در حالیکه عراق از لحاظ زرهی و توپخانه بر نیروهای خودی برتری داشت، منطق حکم می کرد که لشکر ۲۱ با استفاده از تاریکی، این برتری ها را خنثی می نمود و عملیات را در شب انجام می داد.

(9) زمین:

سون تزو در مورد بهره برداری صحیح از زمین چنین گفته است:

“به طور کلی نیرویی که پیش از حریف، زمین را اشغال می کند و در آنجا به انتظار دشمن می نشیند، در موضع قدرت قرار می گیرد و طرفی که دیرتر از حریف می رسد و با عجله و شتابزدگی به قبول جنگ کشانیده می شود، از همان اول در موقعیت ناتوانی قرار می گیرد و از ابتدای امر ضعیف شده است.”

با توجه به موارد فوق اگر لشکر ۲۱ عملیات را در شب انجام می داد و با استفاده از نیروهای پیاده از ارتفاعات شمال محور پای پل – عین خوش که تانک کارآیی کمتری در آنجا داشت وارد عمل می شد، با وجود کمبود نیرو، ممکن بود نتیجه مناسبی بگیرد.

نتیجه گیری: در عملیات کرخه (تک مورخ 23/7/59 لشکر ۲۱) به عللی که در پاراگراف های بالا به آن اشاره شد، توان رزمی در سطح ضعیفی به کار گرفته شده است.

انتهای مطلب

منبع: تحلیلی بر وقایع صحنه عملیات خوزستان در سال اول جنگ، معین ورزی، نصرت الله، 1385، ساحادم، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده