عملیات والفجر9 (26)
اسفند 1364 در غرب مریوان

قسمت ششم – تجزیه و تحلیل عملیات والفجر 9

 

اصل غافلگیری: ضربت زدن به دشمن در زمان و مکانی که انتظار و آمادگی آن را ندارد و باعث آشفتگی او خواهد شد، اصل غافلگیری گویند. همیشه بهترین نتیجه از نبرد، وقتی حاصل می‌شود که سایر اصول با اصل غافلگیری همزمان به کار بسته شوند. غافلگیری با حفظ ‌‌اسرار نظامی، اختفاء و اطلاع کافی از دشمن و تنوع در طرح‌های عملیاتی به دست می‌آید.

شرح موضوع: اینکه بگوییم در این عملیات، اصل غافلگیری رعایت شده است، خود را

فریب داده‌ایم، وقتی آن همه نیرو وارد منطقه می‌شود و تا چند روز قبل از آغاز عملیات، این رفت‌وآمدهای فوق‌العاده ادامه دارد و از طرفی منطقه از عقب تا جلو، آلوده به نیروهای مسلح ضدانقلاب است که با ارتش و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی عراق ارتباط دارند، چگونه می‌توان باور نمود که دشمن اطلاع پیدا نمی‌کند؟ اما معمولاً در بعضی از عملیات‌ها در کتاب‌ها نوشته‌ایم که دشمن آنچنان غافلگیر شد که تعدادی از نیروهای اسیر شده با زیر شلواری بودند. این حرف دلیل بر غافلگیری نمی‌شد. نیروی خط مقدم دشمن معمولاً ضعیف بود و آنان با مسلح نمودن زمین جلوی لجمن خود، این ضعف را جبران می‌کردند. و به نظر می‌آید، مأموریت داشتند در این حالات عقب‌نشینی نمایند و از طرفی عمده قوای خود را برابر قواعد کلاسیک در عقب نگه می‌داشتند و بعد از تک ما، عمده قوا را وارد میدان نبرد می‌نمودند که ما آن را پاتک دشمن می‌گفتیم. در این پاتک‌ها هم معمولاً دشمن موفق بود. در فاصله زمانی عملیات عمده قوا، نیروهای تقویت هم را وارد میدان نبرد می‌کرد. زمانی پاتک‌ها موفق نمی‌شد، که

قوای ما هم قوی بودند و می‌توانستیم دور عملیات را با پشتیبانی و تقویت نیروها حفظ کنیم.

 

این که در شب عملیات با چند هزار نفر نیرو به دشمن تک کنیم و عددی حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر اسیر بگیریم، نمی‌توانیم ادعای موفقیت مطلوب داشته باشیم. همین اعداد نشان می‌دهد که در عملیات خود موفقیت  مورد نظر را کسب نکرده‌ایم.

در عملیات والفجر ۹، نیروهای ما اطلاعات دقیق از جو، زمین و دشمن نداشتند. عملیات فریب در سوابق این عملیات که اثرگذار بوده باشد، دیده ‌نشد. چالاکی و سرعت در حرکت به واسطه شرایط زمین و جو و نیز وجود نیروهای پیاده، دیده نشد.

با توجه به مطالب بالا، می‌توان گفت که در عملیات والفجر ۹، اصل غافلگیری رعایت نشده و باعث آشفتگی دشمن نشده است.

اصل سادگی: مشخص و ساده بودن دستورات و طرح‌های نظامی را اصل سادگی گویند. طرح‌ها باید واضح، روشن و بدون اشتباه باشد. یک طرح که ساده و خوب تهیه شده باشد ممکن است منجر به موفقیت شود و بالعکس یک طرح کامل و مشروح که در آن اصل سادگی رعایت نگردد، شاید منجر به شکست گردد. حذف سادگی تنها در مسئله طرح‌های عملیاتی و نظامی مطرح نیست، بلکه این اصل شامل سادگی سازمان، ارتباط و سلسله مراتب فرماندهی نیز می‌شود.

شرح موضوع:  طرح عملیاتی سپاه در عملیات والفجر ۹ تاکنون انتشار نیافته است  که با مشاهده آن بتوان اظهار نظر نمود. سپاه پاسداران تاکنون ده‌ها کتاب درباره عملیات‌های هشت سال جنگ منتشر نموده است، مطالب آنها نیز بیشتر متکی بر بیان تاریخ شفاهی فرماندهان و تحلیل و توصیف می‌باشد. در هیچ کدام از این کتاب‌ها، اعداد معتبر و اسناد عملیاتی سپاه، شامل طرح‌ها و دستورات عملیاتی و پیوست‌های آنها درج نشده‌اند. مسلماً اگر آن طرح‌ها و اسناد و اعداد معتبر در دسترس بود، امکان اندازه‌گیری، محاسبه و بررسی عملیات‌ها، برابر قواعد علمی نظامی، دقیق‌تر، بیشتر، بهتر و علمی‌تر میسر می‌شد.

در عمل، با توجه به سوابق عملیات والفجر ۹ متوجه می‌شویم که دستورات صادره به یگان‌ها، عملی و منطقی نبوده است. به عبارتی می‌توان گفت، با ساده پنداری، عملیات وقوع یافته تا رعایت اصل سادگی به معنای علمی نظامی.

تجزیه‌و تحلیل عملیات والفجر ۹ از دیدگاه توان رزمی

توان رزمی: قدرتی است که در اختیار فرمانده یک یگان بوده و می‌تواند از این قدرت برای از بین بردن دشمن و انجام مأموریت در میدان رزم استفاده نماید. توان رزمی ترکیبی از عوامل فیزیکی ( آتش‌های سازمانی و غیرسازمانی، عناصر رزمی، عناصر پشتیبانی رزمی، عناصر خدمات رزمی) و روحی (انضباط، روحیه، حمیت قسمتی، قدرت رهبری، آموزش، عادات، رسوم، مذهب و ایدئولوژی) و سایر عوامل (کنترل و هماهنگی، آسیب‌پذیری و قبول خطر، اطلاعات، پوشش و فریب، عملیات ایذایی و ممانعت، عملیات روانی، جنگ‌های الکترونیکی، آب‌وهوا و جو و زمین ) می‌باشد.

کتاب «اصول و قواعد اساسی در رزم» به قلم سرتیپ 2 ستاد نصرت‌الله معین وزیری، انتشارات مرکز آموزش و پژوهش شهید صیاد شیرازی، ۱۳۸۶ صفحه ۱۴

قدرت نظامی= کمیت نیروها + کیفیت نیروها(مادی و غیرمادی) + تدبیر و رهبری نیروها

شرح موضوع

الف- بررسی عوامل فیزیکی توان رزمی در عملیات والفجر ۹

1- یگان‌های مانوری: با توجه به استعداد خودی و دشمن که در این کتاب ذکر شده است، تعداد یگان‌های مانوری خودی کمتر از دشمن و متناسب با تعداد یگان‌های دشمن نبوده است. در سوابق موجود هم چندان اطلاعات دقیقی وجود ندارد که بتوان با اندازه‌گیری دقیق‌تر و مقایسه چند گردان خودی با چند گردان دشمن عدد معتبر ارائه داد. در عمل نیز برتری تعداد یگان دشمن مشاهده شد. در بحث مربوط به جو، زمین، دشمن، خودی در صفحه‌های قبل نیز در این مورد مطالبی ارائه شده است.

۲- آتش‌های پشتیبانی: آتش‌های پشتیبانی لازم و کافی در این عملیات وجود نداشته است. توپخانه‌های دو تیپ لشکر ۷۷ و تیپ ۵۵ در منطقه جنوب، در اختیار عملیات والفجر ۸ بودند و به منطقه عملیات والفجر ۹ آورده نشدند.

۳- یگان‌های پشتیبانی رزمی: مهندسی رزمی، عملکرد قابل ملاحظه‌ای از آن در عملیات والفجر ۹ در سوابق دیده نمی‌شود. هوانیروز با توجه به امکانات موجود، در عملیات والفجر ۹ فعالیت قابل توجهی داشته است. اما در هر حال بویژه در مورد بالگرد های رزمی، به اندازه کافی نبوده و امکان بیشتر از آن نیز احتمالاً وجود نداشته است.

۴- یگان‌های پشتیبانی خدمات رزمی: آثاری از عملکرد گروهانها و گردان‌های بهداری در سوابق دیده نمی‌شود. معلوم است این یگان‌ها وجود نداشته‌اند. بیمارستان صحرایی هم نامی از آن در سوابق دیده نمی‌شود و وجود نداشته است.

 نتیجه: با توجه به مطالب بالا نتیجه گرفته می‌شود که کاربرد عوامل فیزیکی توان رزمی در عملیات والفجر ۹، ضعیف بوده است.

انتهای مطلب

منبع: عملیات والفجر 9، کامیاب، محمد و همکاران، 1400، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده