نبردي سرنوشت ساز در جريان بود . عراقي ها شلمچه ، خرمشهر و در نهايت ، بصره را در خطر سقوط مي ديدند و لذا ديوانه وار حمله مي كردند ، امّا قادر به شكست اراده رزمندگان نبودند و در حالي كه نيمي از روز گذشته بود بيش از 50 تانك آنان در آتش مي سوخت . دعا مي كرديم شب فرا برسد تا فرصت تجديد قوا پيدا كنيم . بعد از ظهر آن روز« 17/2/61 » حدود يك ساعت تبادل آتش سنگين « نبرد توپخانه ها» ادامه يافت . هواپيماهاي عراقي مداوم منطقه را بمباران مي كردند . محل قرارگاه قبلي نصر3 كه ساعتي قبل آنجا را تغيير داده بوديم چند بار بمباران شد كه خوشبختانه كسي در آن محل نبود در مقابله با هواپيماهاي دشمن پدافند هوايي خودي يك فروند از هواپيماهاي دشمن را هدف قرار داده و منهدم كرد و خلبان آن به اسارت ما درآمد .
ساعت 1400 پاتك مجدّد ارتش عراق از شمال شلمچه به طرف يگان هاي نصر3 و نصر4 آغاز شد . در پناه آتش گلوله هاي تانك و تيربارهاي آن مي خواستند خودشان را به خاكريزهاي محل استقرار نيروهاي خودي برسانند . تانك ها تا فاصلة300 متري ما پيشروي كردند امّا رزمندگان با قبول شهادت و يا مقاومت تا آخرين توان ايستادگي مي كردند . تعدادي از فرماندهان گروهان ها در اين مرحله به شهادت رسيدند و معاونين آنها عهده دار هدايت افراد شدند .
هر چه دشمن نزديك تر مي شد ، شجاعت و اتّحاد و ايثار ، تجلّي بيشتري مي يافت . نبرد در اين مرحله از عمليات بيت المقدس را مي توان نمونه اي بارز از فداكاري و ايمان به آرمان الهي و معنوي رزمندگان به شمار آورد . نيروهاي عراقي علي رغم حجم سنگين آتش و گلوله باران شديد ، در برابر چنين ارادة تسليم شدند و عقب نشيني اختيار كردند .
عراقي ها يك بار ديگر ساعت 1630 دقيقه مبادرت به پاتك نمودند . امّا اين بار هم به نتيجه اي نرسيدند . آنان ناتوان و درمانده شده بودند . امّا براي رزمندگان ما هم رمقي نمانده بود . تدارك آب و مهمّات بسيار دشوار و تشنگي بر همگي غلبه كرده بود . نيروي هوايي و هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي ايران نيز وارد عمليات شدند ، امّا بمباران هواپيماهاي دشمن هم ادامه داشت كه يك فروند هواپيماي عراقي در منطقة ما منهدم و سرنگون شد .
در هنگام پاتك زرهي دشمن ، وقتي كه تانك هاي آنان به خاكريز ما نزديك شده بود ، يك گلولة تانك از درب سنگر پرسنل ركن 1 و 4 قرارگاه نصر3 به داخل سنگر وارد شد و به گوني ديوارة سنگر اصابت كرد.« اين سنگر متعلّق به عراقي ها بود كه به تصرّف ما در آمده بود » خوشبختانه گلولة تانك عمل نكرد و سه نفر پرسنل ستادي قرارگاه نصر3 سالم امّا با بدني پر از خاك از موضع خود خارج شدند .
با ادامة مقاومت رزمندگان و گذشت زمان و انهدام تعداد زيادي از تانك هاي دشمن وضعيّت ميدان نبرد به نفع نيروهاي خودي تغيير يافت . يگان هاي ما تا ساعت1700 موفّق شدند عمليات الحاق خود را با يگان هاي همجوار به انجام برسانند و رزمندگان قهرمان قرارگاه نصر تا شروع تاريكي به كلية اهداف خود رسيدند . تأمين مرز ، حفظ جناح جنوبي ، انهدام ادوات زرهي دشمن ، به اسارت گرفتن تعداد زيادي از نيروهاي آنان و به دست آوردن غنايم فراوان از جمله موفقيت هاي رزمندگان در اين مرحله بود . از صحنه هاي ديدني اين عمليات ، سقوط 50 دستگاه تانك و نفربر عراقي هنگام فرار در كانال شرقي ـ غربي بود كه توسط خود آنان احداث شده بود .
با موفقيت كامل رزمندگان در مرحلة دوّم عمليات بيت المقدس ، ارتش عراق كه از پاتك هاي متوالي خود نتيجه نگرفت ، از دو جنبه احساس خطر كرد : سقوط بصره و تنومه و همچنين آسيب پذيري لشكرهاي 5 مكانيزه ، 6 زرهي و 9 زرهي مستقر در منطقة عمومي جنوب بستان تا حميديه ، سه لشكر مذبور اقدام به عقب نشيني كردند و از شلمچه تا كوشك و طلائيه در دژ مرزي مستقر شدند . نيروهاي عراقي از مواضع جديد نيز اقدام به اجراي چند پاتك نمودند كه موفقيتي نصيب آنان نشد .
انتهای مطلب