فصل دوم – تجزیه و تحلیل عملیات های عمده از دیدگاه توان رزمی
2 – نحوه کاربرد توان رزمی در عملیات نصر (کرخه کور) (15/10/59)
پ – بررسی نحوه کاربرد عوامل مؤثر در افزایش یا کاهش توان رزمی
(1) هماهنگی و کنترل:
قرارگاه مقدم نزاجا در جنوب و لشکرهای تابعه برای عملیات نصر دستورات عملیاتی تهیه کرده اند. وقتی طرح با دستور عملیاتی دارای ابهام باشد، هماهنگی و کنترل هم مشکل می شود. در دستور عملیاتی نیروی زمینی، مفاد تدبیر عملیات با آنچه که در بند دستور به یگانها عنوان شده، هماهنگی ندارد.”” تصرف پادگان حمید در مرحله یکم عملیات منظور شده در حالیکه در مرحله دوم نیز مجددا” بیان گردیده است. بهر حال به صراحت مشخص نشده که در مرحله یکم چه عملیاتی باید انجام گیرد. سرهنگ ستاد يعقوب حسینی افسر طراح و هدایت کننده عملیات اظهار نموده که نامبرده اعتقاد داشته است که عبور از کرخه کور و ادامه تک برای تصرف پادگان حمید می بایستی در مرحله دوم عملیات انجام می گرفت. اما سایر مسئولین با نظر وی موافق نبوده اند. وقتی در دستور عملیاتی تکلیف یگان ها به روشنی و قاطعیت بیان نشود، حین اجرا، اعمال هماهنگی و کنترل با اشکال مواجه می گردد. شاید بتوان گفت یکی از عوامل مهم در ناکامی عملیات نصر؛ صدور دستورات مبهم و دو پهلو بوده که منجر به ناهماهنگی در عملیات و اشکال در کنترل یگانها گردیده است.
با وصف اینکه در عملیات نصر، یک ارتباط مداوم و مطمئنی بین قرارگاه عملیاتی نیروی زمینی و لشکرهای عمل کننده برقرار گردیده و افسران رابط بین قرارگاه ها مبادله شده است اما به علت ابهام در دستورات صادره، این حسن برجسته نتوانسته است در ایجاد هماهنگی و کنترل، نقش مؤثری ایفاء نماید.
علاوه بر نیروهای نظامی، یکان هایی از سپاه پاسداران و نیروهای نامنظم شهید چمران در عملیات نصر شرکت داشتند. در مرحله طرح ریزی تلاش گردیده هماهنگی های لازم بین این رزمندگان با فرماندهان یگان های ارتشی به وجود آید اما به علت شرایط خاصی که بعد از پیروزی انقلاب در رابطه بین ارتش و مردم به وجود آمده بود. هماهنگی ها را مشکل نموده بود و به علت نامتجانس بودن سیستم ارتباطی بین نیروهای ارتشی و مردمی، فرماندهان نظامی قادر نبودند عملیات نیروهای مردمی را با عملیات خود هماهنگ نموده یا آنها را کنترل نمایند. همین امر سبب پذیرش تلفات بیش از حد انتظار برادران سپاهی گردید. نیروهای سپاهی به ۴ گروهان ۷۵ نفری تقسیم شده و هر گروهان یک روز قبل از شروع عملیات به یک گردان مانوری ارتشی ملحق شده بودند. در واقع فرصتی برای هماهنگ کردن تجهیزات و وسایل آنها با یگان های ارتشی و آشنا نمودن فرماندهانشان با یکدیگر وجود نداشت.
در عملیات نصر، هماهنگی لازم بین لشکر ۹۲ و لشکر ۱۶ زرهی آنطور که باید و شاید انجام نگرفته است. علت این بوده که لشکر ۹۲ با امکاناتی که داشته قادر به پیشروی به سوی پادگان حمید نبوده و نمی توانست کمک مؤثری در قطع عقبه دشمن، به لشکر ۱۶ زرهی بنماید.
(2) عملیات اطلاعاتی و حفاظت اطلاعات:
(الف) عملیات اطلاعاتی :
اطلاعات از جو و زمین و دشمن، به فرمانده کمک می کند تا نیروهای در دسترس را به صورت منطقی و مؤثر، در محل و زمان مناسب به کار برده و برتری رزمی را بر دشمن کسب نماید.
در عملیات نصر، لشکر ۱۶ زرهی، اطلاعات نسبتا” کافی از رده یکم پدافندی دشمن کسب کرده و نقاط قوت و ضعف این مواضع را یافته بود، اما نسبت به عمق این مواضع و رده های بعدی به ویژه استعداد و قابلیت احتیاط های دشمن و اینکه به چه شکلی وارد عمل خواهند شد، اطلاعات کافی کسب نکرده بود. اگر هم برداشت های گنگی از طرح دشمن یا گسترش وی به دست آورده بود، آن را جدی تلقی نکرد. کما اینکه سرانجام تصمیم گرفته می شود که پادگان حمید در همان مرحله اول تامین شود. که البته تصمیمی غیر منطقی و غیر عملی بوده و شاید از مسایلی منبعث گردیده که در صفحه ۱۶۹ بخش اول آن اشاره شده است.
(ب) حفاظت اطلاعات:
در ماه های اول جنگ تحمیلی، به علت انحلال سازمان ضداطلاعات ارتش، سازمانی که بر أمر حفاظت اطلاعات نظارت نماید وجود نداشت و هنوز سازمان حفاظت اطلاعات فعلی جایگزین آن نگردیده بود. حفاظت اطلاعات در سطح ملی هم آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نداشت. یکی از این مسایل سخنرانی امام جمعه وقت اهواز در نماز جمعه بود که احتمال حمله قریب الوقوع ارتش ج… را اعلام کرده است.
گرچه تغییر مکان لشکر ۱۶ زرهی از دزفول به اهواز به جای ۴ روز در ۱۲ روز انجام گرفت و این مسئله می توانست، توجه دشمن را به منطقه اهواز جلب کند، اما روند حوادث نشان می دهد که دشمن از جزئیات طرح مانور لشکر ۱۶ آگاهی لازم را نداشته است و به همین دلیل در مرحله يكم عملیات غافلگیر شد.
(3) تأثير مانور:
مانور لشکر ۱۶ زرهی در مرحله یکم عملیات نصر، نیروها را در یک مقطع زمانی کوتاه، در نوبت نسبت به دشمن قرار داده است اما به علت عدم قابلیت انعطاف وضعف قدرت مانور، صرفا” یک موفقیت زودگذر، مقطعی و ناپایداری را کسب می کند.
حرکت تیپ 1 لشکر ۱۶ از جنوب هویزه به سمت شرق و گسترش در یک دشت باز و با۔ ون عوارض محدود کننده و در شرایطی بلاتکلیف، بدون در نظر گرفتن عکس العمل دشت ہیں . اند به عنوان استقرار در موقعیتی بر تر نسبت به دشمن محسوب گردد. بلکه لشکر 16 زرهی با این حرکت، تیپ 1خود را در وضعی آسیب پذیر و ضعیف در مقابل دشمن قرار داده است. پس مانور تیپ ۱ سبب افزایش توان رزمی لشکر نشده است.
حرکت و جابه جایی تیپ 3 لشکر ۱۶ در مرحله يكم عملیات تا سایه و کور و انهدام و به اسارت گرفتن عناصر تیپ ۴۳ زرهی لشکر 9 عراق در مسیر پیشروی و استقرار در مواضع قابل پدافند ساحل شمالی کرخه کور، باعث گردیده است که علاوه بر اینکه این تیپ در موقعیتی برتر نسبت به دشمن قرار گیرد، توان رزمی نسبی لشکر نیز افزایش یابد. اما عبور تیپ 3 از رودخانه کرخه کور و استقرار نامناسب در دست باز و بدون مانع جنوب کرخه و تقلیل توان رزمی نسبی این تیپ در مقابل دشمن گردیده است.
(۴) پوشش و فریب تاکتیکی:
تاریخ نظامی مملو از وقایعی است که طی آن یک نیروی کوچک تر ، در اثر کاربرد پوشش و فریسیا تاکتیکی، بر یک نیروی به مراتب بزرگتر از خود، پیروز شده است.
با توجه به این مطلب که از مجامع غیر نظامی احتمال حمله قریب الوقوع ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام شده بود، لذا لشکر ۱۶ به منظور فریب دشمن، تاریخ و زمان حمله را طوری انتخاب کرد که حداقل، رده مقدم پدافندی دشمن، غافلگیر شوند برای این طور روز جمعه ۲۸ صفر (روز رحلت حضرت رسول اکرم (ص) روز حمله انتخاب شد تا نیروهای عراق تصور کنند که در این روز مذهبی، رزمندگان اسلام حمله نمی کنند و ساعت حمله نیر بر خلاف روش های متعارف، ساعت ۱۰ صبح انتخاب گردید، زیرا نیروهای عراقی در مواقع أتاد انتظار حمله را داشتند.
بجز مورد بالا اقدام دیگری در جهت فریب دشمن صورت نگرفته است.
(۵) سید موانع:
پیش بینی استفاده از سیستم سد موانع در هر مرحله از عملیات نصر، به خاطر باز و مسطح بودن زمین، و قدرت برتر زرهی دشمن، جنبه حیاتی داشته است تا ضمن تأمین عده ها، توان رزمی یگانها حفظ و افزایش یابد. شاید بتوان گفت که علت اصلی با یکی از علل اصلی ناکامی لشکر ۱۶ زرهی در عملیات کرخه کور، عدم پیش بینی سیستم سد موانع به ویژه در پایان روز یکم عملیات بوده است.
عراق با بهره برداری از سیستم سد موانع، توان رزمی نیروهای خود را در عین حالیکه از لحاظ عددی بیشتر از نیروهای ما بود، باز هم افزایش می داد. نیروهای خودی وسایل مهندسی کافی برای این اقدام مهم را در اختیار نداشتند.
(۶) عملیات روانی:
هیچگونه مدرکی دال بر استفاده نیروهای خودی از عملیات روانی در مدارک مربوط به عملیات نصر، یافت نشد.
(۷) عملیات جنگ الکترونیک
هیچگونه مدرکی دال بر طرح ریزی و هدایت یک جنگ الکترونیک توسط نیروهای در مدارک مربوط به عملیات نصر، مشاهده نشد. فقط در قسمت مربوط به مخابرات در ماده 5 دستور عملیاتی قرارگاه تاکتیکی نزاجا در جنوب، دستوراتی در خصوص سکوت رادیویی از ساعت (۲۴س) و رعایت مسائل امنیت ارتباط و مخابرات و امثالهم ذکر گردیده است بدون اینکه پیوستی برای آن منظور شده باشد.
(۸) آب و هوا و جو:
با توجه به این مطلب که یگانهای تک کننده خودی زرهی و مکانیزه بوده اند بنابر ایسن عملیات را در ساعاتی از روز شروع کرده اند که بتوانند از قدرت ضربت و آتش این یگان ها بهره برداری نمایند. اما به مسایل بعدی آن که عبارت بوده است از ؛ برتری زرهی دشمن، برتری جنگ افزارهای ضدزره دشمن، تجربه و آمادگی رزمی نیروهای زرهی دشمن، تحرک برتر دشمن توجه کافی نشده است
(9) زمین:
با توجه به این مسئله که دشمن از لحاظ تعداد تانک و نفربر، تنوع و تعداد جنگ افزارهای ضد تانک، آموزش خدمه تانک، تحرک و قدرت آتش های پشتیبانی بر نیروهای خودی برتری داشت و زمین باز منطقه جنوب کرخه کور به دشمن کمک می کرد تا از برتری های بالا بخوبی بهره برداری نماید، ارحج و اصلح بود که لشکر ۱۶ زرهی، خیزها، پیشروها و توقف های خود را بر مبنای همین آگاهی ها طرح ریزی و اجرا می نمود و از استقرار و توقف در زمینی که به نفعش نبود خودداری می کرد. در واقع لشکر ۱۶ زرهی با عبور از مانع کرخه کور و استقرار در دشت جنوبی این رودخانه، خود را از امتیازی که زمین به وی ارزانی کرده بود محروم نمود و آگاهانه خود را در وضعیتی آسیب پذیر نسبت به دشمن قرار داد.
- نتیجه: با توجه به مجموع مطالب بالا به این نتیجه می رسیم که در عملیات نصر (کرخه کور) توان رزمی در سطح متوسطی (متمایل به ضعیف) به کار گرفته شده است.
انتهای مطلب