از سپتون تا شلمچه-29
تلاش براي تصرّف شلمچه و محاصرة خرمشهر

منطقة شلمچه در تاريخ 22/2/61 مملو از نيروهاي زرهي، مكانيزه ، پياده ارتش عراق بود . آنان در خط مرزي از شمال تا جنوب و تا شلمچه و نهر خيّن دژي مستحكم به صورت پله اي احداث و در پشت اين دژهاي پله اي ، نيروهايي مركب از پياده ، زرهي ، نفربر، تانك و ضد هوايي مستقر كرده بودند. در مقابل اين دژ كانالي به عرض تقريبي 8 متر پر از آب وجود داشت . در جلوي اين كانال رديف هاي متوالي ميدان مين داير شده بود . اين ميدان مين به عمق 500 متر در مقابل و جناح راست ما قرار داشت و اطراف آن را انبوهي از سيم هاي خاردار به شكل هاي مختلف « تا شونده ، فرشي ، ايذايي» پوشانده بود .

وضعيّت استقرار نيروهاي عراقي طوري بود كه به راحتي مي توانستند اين موانع را به دقّت كنترل كنند . علاوه بر اين موانع ، بشكه هاي مواد منفجره به نام فوگاز در كنار هم و چسبيده در داخل زمين كار گذاشته بودند كه به وسيله سيم ارتباط و از طريق سيم مركزي قابل انفجار بود . عمق موانع در شمال  نهر خيّن « مرز مشترك ايران و عراق» بيش از اينها بود . (به نقشه شماره10 در صفحه بعد مراجعه شود)

جادّة شلمچه خرمشهر نيز به صورت دژي در آمده بود كه شمال و جنوب آن به فاصلة بك كيلومتر داراي موانع مختلف و مواضع پدافندي بود . تيربارهاي مجهّز به خصوص توپ هاي پدافند هوايي23 ميليمتري در خط دفاعي شلمچه كه با حجم انبوه آتش در نبرد زميني هم قابل استفاده است ، تهديد ديگري براي رزمندگان در حين پيشروي به شمار مي رفت .

حال بايد پرسيد رزمندگان چگونه بايد از اين همه موانع عبور كنند؟ علاوه بر تلاش بي وقفه ، شجاعت ، فداكاري و ايثار و كاربرد تاكتيك هاي ويژه در شب و از همه مؤثّرتر  توكل به خداوند و ايمان و اعتقاد راسخ رزمندگان مهمترين عامل موفقيت آنان بوده است . امّا در هر صورت عبور از اين همه موانع و ايجاد معبر در آن كاري بسيار حسّاس و دشوار به نظر مي رسيد .

علاوه بر مواردي كه بيان شد ، عراقي ها بر روي اروند از مقابل ابوالخصيب و روبه روي جزيرة بوارين پلي نصب كرده بودند كه ادوات زرهي خود را از طريق آن به داخل منطقه اعزام مي داشتند و ما از وجود آن          بي اطلاع بوديم . گذشته از اينها از مرز به سمت بصره حدود 25 كانال آب    « شمالي ـ جنوبي» براي كشاورزي و آبياري نخلستان ها و همچنين يك كانال بزرگ ماهيگيري به طول28 كيلومتر و عرض بيش از 500 متر از نهر دوئيجي تا نهر كتيبان احداث كرده بودند ، محدودة پاسگاه زيد و بوبيان را هم آب انداخته بودند تا بدين ترتيب از پيشروي نيروهاي ايراني به داخل خاك خود جلوگيري كنند . با توجّه به موانع و استحكامات مزبور اجراي عمليات و تصرّف شلمچه و ادامة حركت به طرف بصره غير ممكن به نظر مي رسيد .

بر اين اساس زبده ترين واحدهاي ارتش و سپاه براي حمله در اين مرحله در نظر گرفته شد . از جملة اين واحدها لشكر21 حمزه ، تيپ55 هوابرد شيراز ، يك تيپ از لشكر92 زرهي ارتش و تيپ هاي عاشورا و 25 كربلا از سپاه را مي توان نام برد . كلية اين نيروها تحت فرماندهي قرارگاه مشترك نصر « به فرماندهي سرهنگ حسني سعدي و برادر حسن باقري» قرار داشتند امّا مشكلات و پيچيدگي عمليات سبب شد كه اين نيروها قادر به تأمين شلمچه و محاصره خرمشهر نگردند .

انتهای مطلب

منبع: از سپتون تا شلمچه، پورداراب، سعید، 1380، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده