بخش اول – اقدامات قبل از عملیات
نگاه اجمالی به عملیات های گذشته
ابلاغ مأموریت
عصر همان روز ، پیامی از لشکر واصل شد مبنی براینکه فرمانده تیپ برای شناسایی منطقه جدید ، در ساعت 5 روز ۱۳ فروردین ۶۱ در ستاد لشکر حضور یابند. این پیام حاکی از تغییر محل تیپ به منطقه جدید بود و احتمال واگذاری مأموریت جدید وجود داشت .
در زمان تعیین شده ، به ستاد لشکر رفتم؛ معاون لشکر جناب سرهنگ بهروز سلیمانجاه تشریف آوردند، به اتفاق ایشان و رییس رکن سوم لشکر به سمت آبادان حرکت کردیم . از فرماندهان سپاه نیز برادر پاسدار باقری به ما ملحق شدند.
من به مدت یک سال پس از شروع جنگ تحمیلی در مقام فرماندهی گردان در منطقه آبادان بودم؛ به همین علت به منطقه آشنایی کامل داشتم.
در مسیر حرکت ، معاون لشکر جناب سرهنگ سلیمانجاه اظهار نمودند: «تیپ ۲ می باید در اسرع وقت، تیپ ۴۰ سراب را از خط پدافندی در شرق رودخانه کارون تعویض نماید. پس از رسیدن به منطقه شناساییهای لازم را برای محل قرارگاه تیپ و گردانهای تابعه انجام دهید. زمان محدود است، پس از مراجعت ترتیبی داده شود که عناصر اصلی گردانها نیز از منطقه بازدید نمایند تا در استقرار یگانها مشکلی پیش نیاید.»
به علت اینکه سایر تیپ های تابعه لشکر و فرماندهان آن در جمع ما حضور داشتند، موضوع نشان میداد فعلا تیپ ۲ مأموریت جدید دارد و بایستی تیپ ۴۰ سراب را در منطقه آبادان تعویض نماید .
مسافت تا مقصد زیاد بود و من می توانستم اطلاعات جدیدی علاوه بر آنچه عنوان شده است کسب نماییم. صحبت ادامه یافت و از وضع تیپ های او ۳ و سایر
نیروهای لشکر در مأموریت آینده بحث شد. جناب سرهنگ سلیمانجاه گرچه در فرمایشهای خود به آنچه اظهار می کرد احتمال می داد، اما من دریافتم که یگانهای لشکر نیز به جنوب نقل مکان خواهند کرد . تیپ ۲ اولین یگان است که در منطقه حضور پیدا می کند.
پس از رسیدن به منطقه، جناب سرهنگ سلیمانجاه به همراهی برادر باقری از ما جدا شد و به سمت دارخوین رفتند و من به ستاد تیپ ۴۰ سراب در پشت خط پدافندی در شرق رودخانه کارون رفتم .در ابتدای امر به منطقه پدافندی تیپ ۴۰ سراب بایستی آشنا می شدیم به همین منظور به سنگر عملیات رفتیم ، رکن سوم تیپ نسبت به چگونگی استقرار نیروهای تیپ و سلاحهای موجود ما را توجیه کرد و رکن دوم نسبت به فعالیتها و تهدیدهای دشمن، اطلاعاتی در اختیار من گذاشت.
خط پدافندی تیپ ۴۰ سراب از سه راهی شادگان، جاده اهواز (منطقه دارخوین) شروع میشد و تا سه راهی آبادان، جاده ماهشهر ادامه داشت .طول خط پدافندی به ۴۰ کیلومتر می رسید ، در قسمت جنوبی خط تا ده کیلومتر دشمن به رودخانه چسبیده بود و در سی کیلومتر بقیه دشمن از رودخانه فاصله داشت وخط پدافندی نیروی مقابل پیوسته نبود.
محل استقرار گردانها و ستادهای مربوطه و سایر یگانهای مأمور به طور تقریبی مشخص شد. محل ستاد تیپ دقيقة تعيين و روی نقشه همراه علامت گذاری شله
نزدیک غروب شناسایی خاتمه یافت و به اتفاق معاونت لشکر ، به طرف دزفول حرکت کردیم. حوالی نیمه شب من به قرارگاه تیپ رسیدم.
روز چهاردهم ، فرماندهان گردانها و یگانهای مأمور و رؤسای ارکان تیپ احضار و در مورد ماموریت جدید آنها توجیه شدند و ابلاغ گردید برای انجام شناسایی از منطقه آمادگی داشته باشند. عصر روز چهاردهم، دستور آگهی ماموریت لشکر ابلاغ شد. در دستور آگهی از تیپ خواسته شده بود • شناسایی های لازم را برای استقرار یگانها در محل مأموریت جدید به عمل آورد.
در ساعت ۵ روز پانزدهم ، فرماندهان گردان های پیاده ، یگانهای پشتیبانی و کمک مستقیم در قرارگاه تیپ حضور یافتند و با استفاده از سه دستگاه خودرو لندکروز ، در مسیر دزفول اهواز حرکت کردیم، مدت سه ساعت طول کشید تا از طریق شهرستان اهواز به منطقه رسیدیم . با کمک فرماندهان، معاونان گردانهای تیپ ۴۰ سراب و فرماندهان گردان ، نسبت به خط پدافندی توجیه شدند و به ترتیب گردان ۱۶۹-۱۴۱ و ۱۴۴ از شمال به جنوب برای اجرای مأموریت سازماندهی گردید. گردانها نیز در امتداد منطقه مسئولیت واگذاری جهت ستادهای گردان و بنههای رزمی محلهای مورد نیاز را انتخاب نمودند . در ساعت ۵ بعد از ظهر ، شناسایی و توجیه منطقه خاتمه یافت و از سه راهی دار خون به طرف دزفول حرکت کردیم و ساعت ۹ که پاسی از شب گذشته بود به منطقه تجمع رسیدیم .
برای اعزام نیروهای پیشرو در منطقه صحبت شده بود . شبانه به رکن سوم تیپ دستور داده شد که طی نامه ای به یگانهای تابعه ابلاغ شود که روز شانزدهم عناصر تعیین شده به منطقه جدید بروند و کارهای مقدماتی را برای ورود نیروها به منطقه انجام دهند.
نیروهای پیشرو معمولا با امکانات لازم جلوتر از یگان اصلی به منطقه ماموریت وارد می شوند. شناسایی دقیقی از محدوده منطقه به عمل می آورند، راههای ورودی و خروجی محل را دقیق مشخص می کنند و در حد امکان تسهیلات اولیه مانند منابع آب و امکانات بهداشتی ، ایجاد زمینه برای استقرار آشپز خانه ها و تهیه تعدادی از سنگرهای مورد نیاز فوری از جمله اموری است که نیروهای پیشرو انجام میدهند .
عناصر پیشرو یگانها در زمان تعیین شده به منطقه جدید اعزام گردید و از همان موقع ارتباط تیپ با عناصر اعزامی برقرار شد . وسیله ارتباطی تیپ دو دستگاه رادیو رله بود که با فرستادن یک دستگاه به منطقه آبادان در زمانهای تعیین شده ارتباط برقرار می گردید . سیستم ارتباطی عنوان شده قادر به برقراری ارتباط به صورت دائم نبود؛ زیرا ارتباط مستمر مورد نیاز نبود و از طرفی دستگاهها در اثر کارکرد مداوم فرسوده می شدند. به همین جهت هر نیم ساعت یا هر یک ساعت یکبار ارتباط برقرار می شد و پس از خاتمه کار برای برقراری ارتباط مجدد نسبت به نیاز فوری و یا حالت عادی تصمیم گیری میشد. عصر روز شانزدهم دستور العمل تعویض و جابه جایی تیپ ۴۰ سراب ، با تیپ ۱۲ الشكر ۲۱ حمزه از طریق ستاد لشکر ابلاغ شد.
در این دستور العمل تیپ ۲ مأموریت داشت از تاریخ ۱۷ فروردین ۶۱ به مدت ۲ روز، یگانهای تیپ ۴۰ سراب را در منطقه آبادان تعویض نماید.
با توجه به شناساییهای صورت گرفته و اعزام نیروهای پیشرو ، یگانهای تابعه و مأمور، آمادگی اجرای مأموریت را در روز ۱۷ فروردین ۶۱ داشتند . شبانه دستور العمل ابلاغ گردید و دستور حرکت سریالهای هر یگان مشخص شد.
انتهای مطلب