نصر بزرگ (5)
قرارگاه نصر2 در عملیات بیت المقدس

بخش اول اقدامات قبل از عملیات

نگاه اجمالی به عملیات های گذشته

 

تعویض تیپ40 پیاده سراب

براساس هماهنگیهای صورت گرفته با تیپ40 پیاده سراب ، تعویض در سه روز با اعزام سه سریال در هر مرحله یک سوم نیروها انجام می گردید . حرکت نیروها از منطقه تجمع به صورت راهپیمایی تاکتیکی در روز انجام می شد . نیروها در منطقه جدید در محل پیش بینی شده گسترش داشتند و پس از شروع تاریکی نیروی معادل خود را از خط پدافندی تعویض می نمودند .

تعویض و جابه جایی سه روز به طول انجامید و شب ۱۹ فروردین ۶۱ فرماندهی در خط پدافندی شرق کارون به عهده من بود، بدین ترتیب پس از گذشت ۱۰ روز از خاتمه عملیات فتح المبین ، تیپ ۲ در محل مأموریت جدید استقرار یافت .

برابر دستور العمل ابلاغ شده ، تیپ40 سراب سنگرهای استراحت و دیده بانی را در خط پدافندی سالم و دست نخورده به تیپ2 تحویل داد و از بقیه تسهیلات و امکانات ایجاد شده توسط آن تیپ در منطقه پدافندی چیزی برده نشد .سیمهای ارتباط دهنده در مسافت ۴۰ کیلومتر خط پدافندی جمع آوری نشد و معادل آن را از تیپ ۲ تحویل گرفتند و این کمک و همکاری در استقرار تیپ ۲ در خط پدافندی اثر بسیار مثبتی داشت؛ به طوری که استقرار نیروهای جدید در خط پدافندی پس از تعویض خاتمه یافت و مشکل مصالح سنگر و برقراری ارتباط وجود نداشت.

رودخانه کارون مانع خوبی برای طرفین درگیر بود . در بعضی جاها عرض رودخانه به ۳۰۰ متر می رسد و عمق رودخانه طوری است که حتما برای عبور از آن قایق لازم است . البته افرادی که شنا خوب بلد هستند می توانند از رودخانه عبور کنند.

ارتش عراق با توجه به همین مانع بزرگ و با نگرش به اینکه ارتش جمهوری اسلامی ایران برای عبور نیروهامی باید بر روی رودخانه کارون پل بزند و احتمالا در بررسیهای خود به این نتیجه رسیده بود که زدن پل برای ما امکان ندارد و از طرفی با زدن پل و عبور از رودخانه نهایت سر پلی گرفته می شود و پشتیبانی نیروهای سر پل مشکل است ؛ با این تصور در تاکتیک خود انهدام نیروهای سر پل را مد نظر قرار داده بود . برهمین مبنا فقط تا مسافت ۱۰ الى 12 کیلومتر در شمال شهر آبادان و رمشهر نیروهای عراقی به رودخانه نزدیک شده بودند و در ساحل رودخانه خط افندی داشتند ؛ اما مابقی کنار رودخانه خالی از نیرو بود و نیروهای عراقی در عمق 8 تا ۱۰ کیلومتری غرب رودخانه کارون مواضع داشتند ، مواضع اشغالی نیروهای عراقی به هم پیوسته نبود و به صورت جدا از هم و حالت پایگاهی داشت.(نقشه شماره ۴) استقرار نیروها در شرق رودخانه کارون ، با توجه به اینکه مسافت زیادی از ساحل غربی آن خالی از نیروهای عراقی بود دو حسن مهم داشت :

  1. امکان اعزام گشتیهای شناسایی در قسمت شمالی میسر بود.
  2. نیروهای گسترش یافته در خط پدافندی با ایجاد سنگرهای دیده بانی با ارتفاع زیاد قادر بودند تا مسافت زیادی در عمق دشمن دیده بانی نمایند.

علاوه بر اینکه وجود یک دکل مخابراتی به ارتفاع ۶۰ متر سبب می گردید که دیده بانان با دوربینهای قوی ضمن شناسایی وسیع منطقه، آتشهای توپخانه را به نقاط حساس و محل فعالیتهای دشمن هدایت کنند. البته موضوع استفاده از دکل مخابراتی ، خالی از خطر نبود . چون سه روز پس از استقرار نیروها در خط پدافندی و استفاده از دکل مذکور ، بالگردهای عراقی با پرتاب راکت تلاش زیادی برای انهدام یا غیر قابل استفاده نمودن آن کردند؛ اما موفق نشدند و استفاده از آن رفتن بالای دکل، توسط نردبانی که به یک طرف دکل جوش داده بودند انجام می شد که در موقع بالا رفتن تا ارتفاع ۲۰ متری لرزش و حرکت جانبی آن زیاد محسوس نبود، اما از آن بعد به تدریج احساس می شد که بدنه دکل در حال نوسان است و شدت آن در ارتفاع ۵۰ متری و ۶۰ متری بسیار زیاد بود و در بالای آن سکویی به وسیله تخته های چوبی و صفحه ورقهای آهنی ساخته شده بود. زمانی که شخصی روی آن سکو قرار می گرفت روی آن سکو قرار می گرفت به نظر می رسید که دکل همانند شاخه های درخت با نیروی وزش باد به سمت چپ و راست خم میشود. تیمهای دیده بانی در اثر رفت و آمد زیاد به موضوع عادت کرده بودند و مشکلی نداشتند. مشكل آن ها زمانی شروع میشد که نیروهای عراقی به وسیله آتش توپخانه و یا راکت و تیر بالگرد، دکل را مورد اصابت قرار می دادند. در این حالت آنها قادر به هیچ گونه عكس العملی نبودند.

من سعی می کردم هر روز یا یک روز در میان سری به دیده بانان بزنم ، ضمن احوالپرسی ، مشاهداتی از وضع دشمن داشته باشم از بالای دکل در صورتی که هوا غبار آلود نبود شهر بصره نیز دیده می شد، نیروهای عراقی از شرق بصره تا شمال آبادان را داشتند و تردد آنها در جاده های موجود در منطقه دیده می شد. البته از نظر استعداد و نوع سلاحها به جز تانک به صورت محدود مابقی قابل محاسبه نبودند. هوای منطقه در اکثر اوقات غبار آلود بود و دید ضعیف بود و این موضوع روی دیده بانی دو طرف در گیر اثر داشت.

 

 

اعزام گشتیهای شناسایی

پس از گسترش و استقرار نیروها در خط پدافندی و آشنایی آنان به منطقه اطراف و جلو در حد دیده بانی با دوربین ، مأموریت اعزام گشتی شناسایی به گردانها ابلاغ شد . تا آن موقع گردانهای در خط هر کدام دو فروند قایق برای اجرای مأموریت در اختیار داشتند. البته بعضی مواقع سربازان اهل فن از قایقها برای ماهی گیری از رودخانه نیز استفاده می کردند. گر چه این امر اکیدا ممنوع بود، اما در بعضی مواقع خبرها حکایت از ماهی گیری تعدادی از سربازان داشت.

قایقهای تهیه شده چوبی به صورت بیضی شکل و دراز بود که با پارو هدایت می شد. ظرفیت این قایقها حداکثر سه نفر بودند و برای بردن تیم شناسایی به طرف غرب رودخانه ، رفت و برگشت به تعداد مورد نیاز تکرار می شد . این قایقها از طریق اهالی دکان تامین شده بود و در اجاره گردانها بود.

طرف ساحل دور رودخانه کارون (غرب رودخانه) پوشیده از نی و درختان گز بود و نیروهای گشتی را در ساحل تأمین می کرد . البته اعزام گشتيها فقط در شب امکانپذیر بود.

اعزام کشتی برای گردانهای ۱۶۹ و ۱۴۴ به علت عدم حضور دشمن در ساحل رودخانه کارون مشکلی ایجاد نمی کرد؛ اما برای گردان ۱۴۱ که نیروهای دشمن در غرب رودخانه حضور داشتند مقدور نبود. فقط گروهان سمت راست گردا می توانست تا مسافت ۳ تا ۴ کیلومتری را شناسایی کند. مأموریت شناسایی به دسته های شناسایی گردانها محول شد . این نیروها در منطقه عملیات فتح المبین نیز رشادتهای زیادی به خرج داده بودند و مورد توجه و احترام همه نیروهای گردانها بودند در ابتدای امر ، از هر دسته یک تیم سه نفری به صورت داوطلب تعیین گردید و در مسافت های کوتاه اعزام شدند .

زمین در منطقه غرب رودخانه کارون صاف و هموار و عاری از هرگونه عوارض طبیعی بود. در آن موقع از سال بعضی جاها فقط به علت جمع شدن آب در طول زمستان باتلاقی بود. شناسایی انجام شده برای دانستن نقاط باتلاقی بسیار مؤثر بود. چون در حرکت خودروها مشکل ایجاد میشد . اعزامی گشتی در چند روز اول در مسافتی که دشمن مستقر بود و هدف شناسایی آن باشد صورت نگرفت ، بلکه منظور شناسایی زمین و راههای وصولی دشمن بود.

مأموریت شناسایی ادامه داشت .مسیر اجرای مأموریت هر شب تغییر می کرد و از محورهای مختلف انجام می شد. در مسافت طولانی تر اقدام می گردید. در شب چهارم گشتیهای اعزامی از گردان ۱۶۹ که در شمال منطقه اقدام به اجرای مأموریت نموده بود. در منطقه مشارع و حدود ۸ کیلومتری ساحل رودخانه کارون حضور نیروهای عراقی را گزارش کردند. تیم اعزامی از گردان ۱۴۴ در محور مربوط، نیروهای دشمن برخورد نکرده بودند و تا مسافت ۹ کیلومتر از ساحل رودخانه به سمت غرب شناسایی انجام شده بود . گرچه از طریق دیده بانی نیز مشخص بود که دشمن خط پدافندی پیوسته ندارد؛ اما گزارشهای دریافتی نیز این موضوع را تأیید می کرد . استعداد و نوع تجهیزات ، مأموریت بعدی تیم شناسایی گردان ۱۶۹ بود که با مسئولان ارکان دوم گردان مربوطه و راهنمایی رکن دوم تیپ انجام شد.

گشتیهای اعزامی در شب پنجم ماموریت محوله را انجام دادند و با دور زدن نیروهای عراقی از سمت جنوب اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری نمودند . در گزارش نوع یگان زرهی و استعداد آن، یک گردان برآورد گردیده بود. در بقیه محورها هنوز حضور نیروهای عراقی گزارش نشده بود.

اعزام گشتیها تا تعویض گردانهای تیپ از خط پدافندی ، برای اجرای عملیات ادامه داشت. آخرین اطلاعات رسیده حاکی از آن بود که نیروهای عراقی در شرق جاده خرمشهر – اهواز خاکریز احداث نموده اند و در حال ساختن سنگر در روی خاکریز مربوطه هستند. این اقدام نشانگر این بود که در آینده نزدیک دشمن در شرق جاده اهواز – خرمشهر خط پدافندی پیوسته ای را اشغال خواهد نمود. استوار دوم اکبری جمعی گردان ۱۴۴ که جزو تیم اعزامی بود و در عملیات بیت المقدس به خیل شهدا پیوست – روانش شاد و یادش گرامی باد. پس از رسیدن به جاده خرمشهر – اهواز ، زمین را سجده کرده بود و دست به دعا برداشته بود که خداوندا به ما کمک و مساعدت فرما که هر چه زودتر شر متجاوزین را از خاک مقدس اسلامی دفع کنیم . این گزارش توسط فرمانده تیم اعزامی استوار یکم صفایی به اطلاع من رسید. مجموعه اطلاعاتی که تیپ ۲، در مدت ۷ روز با اعزام گشتیهای شناسایی ، از منطقه عملیاتی بیت المقدس به دست آورد حاکی از آن بود که در منطقه مشارع یک یگان زرهی به استعداد یک گردان استقرار دارد . در ۱۰ تا ۱۲ کیلومتری شمال آبادان نیروهای دشمن به صورت پیوسته خط پدافندی دارند.مابقی منطقه در شمال آبادان جز منطقه مشارع خالی از نیروهای عراقی است . در جاده خرمشهر – اهواز دشمن با خاکریز قصد دارد در شرق جاده خط پدافندی پیوسته ایجاد نماید . اطلاعات انه برای اجرای عملیات آینده بسیار مؤثر و باارزش بود. زیرا برای گرفتن تحمل عربی رودخانه کارون، نیروهای عمل کننده با اطلاعات به دست آمده می توانستند طرحهای مطمئن و قابل اعتمادی را به اجرا در آورند و توسعه سر پل درمرحله دوم عملیات مورد توجه قرار می گرفت.

انتهای مطلب

منبع: منبع: نصر بزرگ، سرتیپ شاهین راد، فرض الله، 1384، عرشان، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده