نصر بزرگ (11)
قرارگاه نصر2 در عملیات بیت المقدس

بخش دوم اجرای مأموریت

ادامه وضعیت نیروهای تک ور بعد از شروع پیشروی

وضعیت نیروها در ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه ، ۱۰ اردیبهشت ۶۱ به شرح زیر گزارش شد: گردانهای عمل کننده در روی هدف مشارع گزارش نمودند تانکهای دشمن منهدم گردید تعدادی از نیروهای دشمن به اسارت در آمدند برای تخلیه اسرا خودرو و محافظ بفرستید.

عوامل دژبان و خودروهای پیش بینی شده برای تخلیه اسرا توسط رییس ستاد تیپ جناب سرهنگ دارالصفایی به محل اعزام گردید. استوار یکم فرهادی سرپرستی تیم اعزامی را بر عهده داشت.

گردانهای144 و حبیب بن مظاهر اعلام نمودند که گردان130 م م توپخانه دشمن را در غرب جاده خرمشهر اهواز منهدم کرده اند. تعداد ۸ عرّاده توپ سالم به غنیمت گرفته شده و تعدادی از نیروهای دشمن به اسارت در آمده است و بقیه نفرات و تجهیزات منهدم گردیده اند . برای تخلیه اسرا در خواست کمک نمودند. جناب سرهنگ دارالصفایی برای تخلیه اسرا اقدامات لازم را انجام داد، لیکن برای تخلیه توپهای130 م م در سطح تیپ خودرو نبود (چون این نوع توپها خیلی سنگین هستند و برای کشیدن آنها خودرو مخصوص لازم است) دستور داده شد مراتب از طریق توپخانه لشکری که مجهز به خودروهای مورد نظر است اقدام گردد.

در ساعت ۴ و ۴۰ دقیقه گردانهای141 و سلمان فارسی گردان زرهی دشمن را که در سه کیلومتری غرب جاده استقرار داشتند محاصره نمودند. درگیری شدیدی بین نیروها به جود آمد؛ زیرا دشمن از تک نیروهای خودی با اطلاع شده بود و با تمام توان از موقعیت خود پدافند می کرد.

به گردان۱۶۹ و حمزه ابلاغ شد یک گروه از نیروها به استعداد ۱۰ نفر برای حفاظت اسرا در مشارع باشند. در مورد اعزام خودرو و عناصر دژبان اقدام شده است به محض رسیدن آنها به منطقه اسرا تحویل عناصر اعزامی داده شوند، بقیه گردان پیشروی نمایند و در پشت خاکریز شرق جاده برای پدافند گسترش یابند و تا دستور بعدی در همانجا استقرار یابند.

به گردان۱۴۴ و حبیب بن مظاهر ابلاغ شد پس از انهدام توپخانه دشمن، منطقه را پاکسازی کنید و در همانجا خط پدافندی تشکیل دهید و پیشروی ننمایید؛ چون نیروهای چپ و راست منطقه مسئولیت نصر۲ هنوز به جاده نرسیده بودند در صورتی که گردانهای موصوف ۲ کیلومتر به غرب جاده پیشروی داشتند.

به فرمانده توپخانه کمک مستقیم ابلاغ شد آتشهای درخواستی را در سرتاسر منطقه به غرب جاده خرمشهر اهواز هدایت کند. با بررسیهای صورت گرفته توسط فرماندهی گردان۳۱۳ توپخانه جناب سرگرد مناف پور، خط آتش هماهنگ شده چهار کیلومتر به غرب جاده پیشنهاد شد و من آن را تأیید کردم.

هوا در حال روشن شدن بود و نسیم صبحگاهی از خلیج فارس با طراوت خاصی به سمت شمال در حال وزیدن بود؛ شعله های آتش و دود حاصله از سوختن لاشه تانکهای دشمن منطقه را فرا گرفته بود. صدای انفجار گلوله ها و مهمات به جا مانده از دشمن در سرتاسر منطقه به گوش می رسید. فریاد تکبیر رزمندگان هر لحظه وحشت توام با زبونی نیروهای دشمن را چند برابر می کرد و آنان در مقابل این دلاورمردان، برای کشته نشدن التماس می کردند. و اسارت را برای خود موفقیت بزرگی می دانستند و در تسلیم شدن در مقابل اراده پولادین نیروها از یکدیگر سبقت می گرفتند. من نگران وضعیت گردانهای ۱۴۱ و سلمان فارسی در محور جنوب بودم  زیرا هوا رو به روشنایی بود و نیروهای احتیاط هنوز از پل عبور ننموده بودند [گردان ۲۷۵ تانک (-) و گردان ابوذر]. برای اینکه نیرویی در جهت تقویت گردانهای درگیر در دست داشته باشیم با برادر متوسلیان تصمیم گرفته شد که گردان ابوذر به وسیله قایق های تندرو به ساحل رودخانه بروند و از آنجا توسط کامیون تا نزدیک ترین موقعیت، برای کمک و تقویت نیروهای درگیر در محور جنوبی حضور داشته باشند قرار بر این شد من سریع خودم را به منطقه درگیری برسانم و برادر متوسلیان در اعزام گردان ابوذر دستورات صادره را پی گیری و کنترل نمایند تا بموقع نیروی احتیاط به منطقه برسد. خودروهای فرماندهی گردانها و تیپ عصر روز قبل توسط طراده جی.اس.بی به ساحل دور رودخانه برده شده بود. من به وسیله قایق از رودخانه عبور کردم و با یک دستگاه جیپ و بی سیم چی به سمت منطقه درگیری حرکت کردم. هوا هنوز آنچنان روشن نبود که بدون چراغ حرکت کنیم و از جهتی فاصله با دشمن زیاد بود با چراغ روشن حرکت کردیم. زمین صاف بود و مانعی برای عبور خودرو وجود نداشت نیم ساعت طول کشید تا به جاده رسیدیم. هوا تا حدودی روشن شد اما دود حاصله از شعله انفجار تانکها منطقه را فرا گرفته بود و در بعضی جاها چند قدمی بیشتر دیده نمی شد.

شادروان جناب سرهنگ خسروتاش را در پشت خاکریز با بی سیم چی مربوطه دیدم. وضعیت را جویا شدم. اظهار داشتند درگیری ادامه دارد، نیروها قبل از اینکه دشمن اطلاع پیدا کند وارد موضع آنها شدند و در تاریکی درگیری ادامه دارد. انفجار تانکها و شعله های حاصله منطقه را روشن کرده است. خدمه های آر.پی.جی هفت در این درگیری موفقیت را تضمین کرده اند. از طرفی هنوز احتیاط گردان وارد عمل نشده است. به ایشان اطمینان داده شد در صورتی که مقاومت دشمن ادامه یافت نیروی احتیاط تیپ نیز وارد عمل خواهد شد و در عین حال موفقیت سایر نیروهای عمل کننده را به اطلاع ایشان رساندم و این امر سبب خوشحالی ایشان شد. هوا رو به روشن شدن بود، سپیده صبح افق شرق را به تدریج روشن و روشن تر می کرد. گردان ۲۷۵ تانک (-) هنوز از پل عبورنکرده بود. وضعیت نشان میداد که پس از روشنایی کامل هوا و طلوع آفتاب آسیب پذیری نیروها در مقابل نیروهای زرهی دشمن بیشتر خواهد شد، چون در زمین صاف خوزستان هیچ مأمنی جهت استفاده نیروهای پیاده وجود ندارد. خدمه تانک که از آتش بیشتر و برد زیادتر برخوردار است در مقابل تیر مستقیم از حفاظت برجک تانک استفاده می کند و در برابر ترکش توپخانه در داخل تانک در امان میباشد. قادر است نیروی مهاجم را عقب براند و از مسافت دور آنها را زیر آتش بگیرد. امتیاز خوبی برای نیروهای عمل کننده در منطقه وجود داشت و آن استفاده از خاکریزهای احداثی دشمن در شرق جاده خرمشهر اهواز بود. وضعیت نیروها به قرارگاه نصر اعلام شد و مراتب عدم عبور گردان۲۷۵ از پل برقرار شده به اطلاع فرماندهی لشکر رسید و درخواست گردید تقدم عبور به گردان موصوف داده شود تا در مقابل نیروهای زرهی دشمن در صورت نیاز از نیروی زرهی استفاده شود. فرماندهی لشکر فرمودند به تیپ۴ زرهی ابلاغ شود که حق تقدم عبور را در سطح تیپ به گردان۲۷۵(-) بدهند . درخواست من که انتظار داشتم به عبور گردان ۲۷5 تانک (-) در سطح لشکر حق تقدم داده شود برآورده نشد؛ البته انتظار من هم زیاد با واقعیت اوضاع جور نبود؛ زیرا زمان بندی عبور نیروها که طبق برنامه پیش بینی شده بود به هم می خورد چه بسا یگانهای دیگر نیز مشکلاتی مشابه ما را داشتند. مورد دیگری که در صحنه نبرد در دست فرمانده است گردان توپخانه کمک مستقیم است که با اجرای آتشهای درخواستی و بنا به دستور نیروهای پیاده را پشتیبانی و تقویت می کند و حضور و فعالیت آن در پیشروی و در پدافند سرنوشت ساز است. وضعیت گردان توپخانه سؤال شد گردان از پل عبور نموده بود و در حال اشغال مواضع بود.

انتهای مطلب

منبع: نصر بزرگ، سرتیپ شاهین راد، فرض الله، 1384، عرشان، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده