بخش دوم – اجرای مأموریت
ادامه وضعیت نیروهای تک ور بعد از شروع پیشروی
به فرماندهی گردان ابلاغ شد که در روانه کردن توپها تلاش نمایند، سریع اقدام شود و هر آتشباری آماده شد بلافاصله طبق هماهنگیهای قبلی در محور جنوبی اجرای آتش نماید؛ البته دیده بانان اعزامی به گردان۱۴۱ ارتباط مستقیم با آتش بارهای مربوطه داشتند به محض روانه شدن قبضه ها درخواست آتش می نمودند. با توجه به روند وضعیت در منطقه نصر۲ انهدام گردان تانک دشمن در غرب جاده در حال اتمام بود. اما این احتمال نیز وجود داشت که نیروهای احتیاط و تقویت دشمن وارد عمل شوند. در این صورت آسیب پذیری بیشتر می شد. حضور نیروهای زرهی که به صورت احتیاط پیش بینی شده بود بسیار ضروری بود . برای همین منظور حرکت و عبور گردان۲۷۵ زرهی (-) مجدداً پیگیری شد، اما نتیجه با اقدام قبلی فرقی نداشت. تا آن موقع، موقعیتهای خوبی نصیب نصر۲ گردیده بود. لازم بود حرکت و سازماندهی نیروها طوری هدایت شود که اطمینان داشته باشیم آنچه به دست آوردیم می توانیم حفظ و نگهداری نماییم. بهترین راهکار برای این منظور تشکیل خط پدافندی در خاکریز شرق جاده بود که توسط دشمن احداث گردیده بود.
وضعیت نیروها در آن موقع از روز به ترتیب زیر بود.
۱. نیروهای محور شمالی در حال پیشروی به سمت غرب بودند و هنوز به جاده خرمشهر – اهواز نرسیده بودند.
- نیروهای محور مرکزی در دو کیلومتری غرب جاده پس از انهدام گردان توپخانه دشمن متوقف و در همانجا خط پدافندی تشکیل داده بودند، اما برای پدافند کردن موقعیت خوبی نداشتند چون در زمین صاف استقرار داشتند و شديدآً آسیب پذیر بودند و در صورت پاتک دشمن قادر به مقاومت در شرایط موجود نبودند.
- .نیروهای محور جنوبی در سه کیلومتری غرب جاده خرمشهر اهواز هنوز درگیر بودند و اهداف تعیین شده تأمین نشده بود.
- نصر1 در سمت راست نصر۲ در حال پیشروی بود لیکن برای رسیدن به جاده مسافت زیادی داشت .
- نصر5 و نصر3 در سمت چپ نصر۲ درگیری شدید با دشمن داشتند و فاصله آنها تا جاده خرمشهر – اهواز بیشتر از نصر1بود.
با توجه به وضعیت های موجود، نصر۲ چندین کیلومتر در منطقه نبرد از نیروهای عمل گننده در سمت چپ و راست جلوتر بود و همین امر سبب می گردید پاتکهای دشمن در ابتدا به جبهه نصر2 افزایش پیدا کند و نصر2 متأسفانه از طرفین نیز مورد تهدید قرار گیرد. تشکیل خط پدافندی در پشت خاکریز جاده که توسط دشمن احداث گردیده بود محسناتی داشت از آن جمله:
– احداث خاکریز در کنار جاده که ارتفاع آن در بعضی جاها به دو متر می رسید سبب می گردید که نیروها در پناه خاکریز سنگر پدافندی داشته باشند و از تیر مستقیم دشمن تا حدودی در امان باشند، به عبارتی دیگر: – تردد نیروها در پشت خاکریز به آسانی صورت می گرفت و این امر از طرف دشمن دیده نمی شد.
– خاکریز و جاده علائم مشخص و قابل رویت داشتند و نیروها به راحتی قادر بودند آن را اشغال نمایند.
– خاکریز جاده در امتداد جاده خط مستقیمی را تشکیل می داد و برای پدافند و گسترش نیروها موقعیت خوبی داشت؛ چون همه نیروها تقریبا در یک جهت پدافند می کردند.
– برای نیروهای عمل کننده در سمت چپ و راست این خط کاملا شناخته شده بود و می توانستند آتشهای اجرایی را طوری تنظیم نمایند که به نیروهای خودی آسیب نرسد و از طرفی حدود پیشروی نیروهای سمت چپ و راست را تا رسیدن به نصر2 مشخص می کرد. البته معایبی نیز داشت از جمله:
سنگرهای احداث شده توسط دشمن در غرب خاکریز بود و قابل استفاده نبود. خاکریز یک خط شناخته شده برای دشمن بود با تنظیم آتش به روی آن تلفات و ضایعات زیادی وارد می شد. به هرحال اشغال خاکریز به عنوان خط پدافندی و گسترش نیروها در پشت آن تنها راه موجود بود و لازم بود برای نگهداری و حراست از آنچه به دست آمده، این کار انجام شود.
وضعیت نیروها و موقعیت آنان به لشکر گزارش شد. البته قرارگاه نصر هر لحظه خواستار موقعیت و وضعیت بود اما تا آن موقع پیشنهادی برای تشکیل خط پدافندی داده نشده بود. فرماندهی لشکر با توجه به عقب بودن نیروهای طرفین نصر۲ (ز سمت چپ و راست ) در جهت هماهنگ نمودن پیشرویهای قرارگاههای نصر تشکیل خط پدافندی را تصویب کردند و تأکید داشتند تا روشن شدن کامل هوا از طلوع آفتاب نیروهای زرهی دشمن در سه کیلومتری غرب جاده بایستی منهدم گردند.
تا ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه وضعیت ادامه داشت؛ اما بعد از آن آثار پیروزی نیروها و شکست دشمن در ارتباط بی سیمی کاملا مشخص بود و صدای تکبیر رزمندگان و شعله ور شدن تانکهای دشمن و انفجار پی در پی مهمات داخل تانکها، حاکی از انهدام و نابودی نیروهای صدام با سلاحهای آر پی جی7 و تفنگهای ۱۰۶ م م بود که رودرروی دشمن قرار گرفته بودند. به تدریج صدای تیراندازی کاهش یافت و طولی نکشید که فرمانده گروهان یکم؛ ستوان یکم کامران معینی از طریق بی سیم اعلام نمود کار گردان زرهی دشمن تمام شد.
شادروان جناب سرهنگ خسروتاش با شوق زایدالوصفی این پیام را با صدای بلند و در حالی که برای ابراز احساس خود فریاد می کشید به من گفتند، البته من بیش از سه الی چهار متر با ایشان فاصله نداشتم جناب سرهنگ شاهین راد بچه ها پیروز شدند، پیروز شدند. واقعأ خبر خوشحال کننده ای بود. کلی ما را از نگرانی نجات داد. به تدریج سایر گروهانها نیز تصرف هدف و انهدام نیروهای دشمن را اعلام نمودند. در عملیات اجرا شده در آن منطقه از دشمن اسیری گرفته نشد و کلیه نیروهای مقاومت کننده دشمن به هلاکت رسیدند و اکثر تانکها مورد اصابت قرار گرفت به طوری که لاشه های سوخته شده تا بعد از جنگ نیز در منطقه باقیمانده بودند و عبور کنندگان از جاده خرمشهر- اهواز آنها را مشاهده می کردند. باقیمانده نیروهای دشمن با روشن شدن هوا هر کدام به طریقی فرار را برقرار ترجیح داده بودند. آفتاب از افق بیرون آمده بود و آن روز آفتاب روشن تر بود و گرمایش در دشت پهناور خوزستان گزنده نبود بلکه شیرین و مطبوع بود.
همه چیز بوی پیروزی می داد. خاک گرم و سوزان دشت پهناور منطقه عملیات نصر2 که ۱۰ کیلومتر عرض داشت و رزمندگان ۱۶ الی ۱۹ کیلومتر پیش روی کرده بودند، دیگر سوزش نداشت و آغوش خود را چون مادری مهربان برای پذیرایی نیروهای نصر2 باز کرده بود. خداوند را سپاس می گوییم با این همه توفیقی که به همه ما عطا فرمود.
با تمام شدن کار در محور جنوبی باید در فکر تشکیل خط پدافندی بودیم و این امر بسیار ضروری بود؛ چون پاتکهای دشمن برای بازپس گیری مناطق از دست داده شروع می شد. گسترش نیروها در خط پدافندی بر اساس حرکت از مبدأ تعیین گردید. معمولاً روش بر این بود که نیروهای ارتش در خط پدافندی گسترش یابند و از نیروهای سپاه در خط پدافندی اول استفاده نشود، بلکه آنها در خط پدافندی دوم قرار گیرند و در موقع نیاز خط را تقویت کنند و یا به مأموریتی جانبی اعزام شوند. بر همین اساس گردان169 در شمال و گردان144 در محور جنوبی بایستی گسترش یافته و خط پدافندی تشکیل می دادند. موقعیت گردان169سؤال شد، جناب سرهنگ پور مظفری اعلام نمود که نیروها به خاکریز کنار جاده رسیدند و در حال گسترش کنار جاده هستند به ایشان ابلاغ شد از نقطه هماهنگی بین نصر1 و2 که قبلاً روی کالک لشکر مشخص شده بود به سمت جنوب سه کیلومتر از خاکریز را در طول جاده اشغال نمایید و از مصالح سنگری دشمن که در پشت خاکریز برای سنگر سازی استفاده نموده است. نیروها سنگر تهیه کنند. اقداماتی برای تخلیه اسرا از طریق جناب سرهنگ پرویز دارالصفایی رییس ستاد تیپ صورت گرفته بود.
اسرای دشمن در محور شمالی به عقب برده شده بودند. بعداً مشخص شد تعداد آنها 278 نفر بودند، دو نفر افسر و تعدادی درجه دار نیز بین اسرا حضور داشتند.
در ساعت 5 و 50 دقیقه به نیروهای عمل کننده در محور مرکزی ابلاغ شد که به عقب برگردند و در امتداد خاکریز کنار جاده خط پدافندی تشکیل دهند. عقب آمدن نیروها با توجه به موفقیتهای به دست آمده کار ساده ای نبود زیرا در آن شرایط احساس پیشروی در آنها بسیار زیاد بود و هیچ کس برای آمدن به عقب فکر نمی کند.
انتهای مطلب