به مناسبت بیست و سومین سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی
به قلم سرهنگ ستاد علی سجادی انصاری

گفتن و یا نوشتن در باره شخصیتی مانند شهید صیاد شیرازی سهل و ممتنع است؛ آسان است چرا که زندگی پربار او بدون کمترین حاشیه ای و یا زوایای پنهانی، سراسر خدمتگزاری صادقانه و خالصانه در منظر و مرعی پروردگار عالم و خلق خدا بوده است. و از طرف دیگر، دشوار است چرا که در پس همین ظاهر ساده و بی آلایش، عمقی به اعماق اقیانونس ها نهفته است که هرکسی را یارای غوص در آن نیست. و اگر نبود احساس دِین به این شخصیت والامقام، که ملتی به او مدیون است، عِرض خود نمی بردیم و زحمت دیگران نمی داشتیم که این عرصه جولانگه ناچیزان نیست.

در سالگرد شهادت این بزرگمرد اما بر خود واجب دیدم تا آنچه را که از ایشان می دانم ، اعم از این که از یاران نزدیکش شنیده ام و یا موارد کمی را که شخصاً شاهدش بوده ام با مخاطبان این سایت که مزین به نام مبارک ایشان است، در میان بگذارم.

در باره شخصیت این شهید بزرگوار از سه منظر می توان سخن گفت:

1-بعد اعتقادی و اخلاقی: شهید صیاد، مسلمانی متدین، متشرع و عامل به واجبات و تارک محرمات بود. هر آن چه را که می دانست و یاد می گرفت، برای انجام وظیفه و عمل به آنها بود و نه برای انباشتن در ذهن و حافظه تا روزی در جایی آن را برای توصیه به دیگران بیرون کشد. عاشق عبادت و بویژه نماز و بخصوص نماز اول وقت بود و ان را هیچگاه ودر هیچ شرایطی به تاخیر نمی انداخت. حتی نماز شب او هرگز ترک نمی شد و در سخت ترین شرایط خود را برای ادای آن موظف می دانست. شخصاً یکی از این موارد را در عملیات والفجر2 و در داخل خاک عراق در منطقه حاج عمران شاهد بودم که در نیمه های شب، قمقمه آبی از یک برادر بسیجی گرفت و در زیر آتش خمپاره اندازهای دشمن که هر از گاهی خمپاره ای در نزدیکی ما اصابت می کرد، به نماز شب ایستاد..

او اهل اخلاص و تقوی بود، به ذخایر دنیوی کمترین تمایلی نداشت، تا آنجا که وقتی اطلاع پیدا کرد؛ همرزمانش بدون اطلاع او قطعه زمینی از بنیاد شهید برایش گرفته اند و حتی کار ساخت آن را تا حدودی پیش برده اند، بدون درنگ زمین را به بنیاد پس داد!!. به زیر دستانش توجه ویژه داشت. در عین اقتدار وداشتن عزت نفس و اعتماد به نفس بالا، متواضع بود و تکبر در روحش جایی نداشت. ولایتمدار و پیرو صادق امام( ره) و رهبری بود، و تخلف از اوامر آنان را گناهی نا بخشودنی می دانست.

2-از بعد حرفه ای و تخصصی

شهید صیاد، دانش نظامی بالایی داشت و دوره های نظامی متعددی را در داخل و خارج کشور طی کرده بود و در اکثر انها حائز مقام اول شده بود. او در دوره رنجر مقام اول را کسب کرده بود و نیز در دوره هواسنجی بالستیک توپخانه در آمریکا به رغم داشتن رقبای آمریکایی، اما تواسته بود رتبه یکم دوره را کسب کند. دارای تدبیر قوی نظامی و شجاعت در تصمیم گیری بود به نحوی که سه عملیات افتخار آفرین و تاریخ ساز دوران دفاع مقدس( طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس) در دوره فرماندهی ایشان بر نیروی زمینی ارتش و فرماندهی عملی وی بر جنگ، طرحریزی و اجرا شد. .بسیار وقت شناس و از هر نظر منضبط بود. در تمام امور از کوچک تا بزرگ برنامه مشخص و زمانبندی شده داشت . پشتکارش فوق العاده بود و هیچ کاری را تا رسیدن به هدف نیمه کاره رها نمی کرد. اساساً، برای کار کردن شب و روز برایش مفهومی نداشت. در زمان فرماندهی برنیروی زمینی و جنگ، با شجاعت تمام در صحنه نبرد حاضر بود و در بسیاری موارد و بویژه در مواقع بحرانی در خط مقدم حضور پیدا می کرد و شخصاً از نزدیک میدان رزم را مشاهده و وضعیت را از نزدیک و درصحنه ارزیابی می کرد. در شبانه روز وقت بسیار کمی را به خوابیدن و استراحت اختصاص می داد و اساساً، برای کار کردن شب و روز برایش مفهومی نداشت و در یک کلمه کم خور، کم خواب ولی پرکار بود.

3-مقاطع زندگی شهید  صیاد از نظر خدمتی را می توان به شرح زیر تقسیم بندی کرد:

الف-دوران پیروزی انقلاب. شهید صیاد فعالیت چشمگیری در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی داشت. او به رغم شناخته شدن به عنوان یک افسر منضبط، با دانش بالا و توانمند، برای پیروزی انقلاب اسلامی هم از هیچ کوششی دریغ نمی کرد. مجموعه این فعالیت ها موجب شد تا در روزهای پایانی منجر به پیروزی انقلاب ، بازداشت شده و پس از پیروزی انقلاب آزاد شود.

ب- نقش شهید صیاد در وقایع داخلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مجموعه ای از مخالفین و معاندین در قالب ضد انقلاب، فعالیت های تخریبی گسترده ای را علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند تا جایی که تعدادی از این گروه ها داعیه تجزیه طلبی داشتند و درصدد تجزیه بعضی از مناطق کشور، بویژه در استان های کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه بودند. در شرایط نابسامان ان دوره، شهید صیاد شیرازی نقش چشمگیری در مبارزه با این تحرکات خائنانه ایفا کرد و توانست با همکاری سپاه پاسداران و نیروهای مردمی این فعالیت های مخرب را سرکوب و خنثی کند.

پ-شهید صیاد و جنگ تحمیلی: نقش شهید صیاد در دوران جنگ تحمیلی بدوراز هر گونه مبالغه و اغراق بی نظیر است. شهید صیاد که در اوایل سال دوم جنگ به فرماندهی نیروی زمینی ارتش برگزیده شد، توانست با بهره گیری از تجربیات ارزشمندی که از دوران سرکوب ضد انقلاب به دست آورده بود و با ایجاد همدلی و هماهنگی بسیار زیاد با سپاه پاسداران و بسیج مردمی و هدایت مدبرانه نیروی زمینی ارتش که نقش محوری را در جنگ برعهده داشت، و با بکارگیری افسران متخصص و مجرب این نیرو در طرح ریزی و عملیات های آفندی بزرگی مانند طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس، فتوحات بی نظیری را برای قوای مسلح کشور به ارمغان آورده و کمر ارتش بعثی عراق را در هم شکند. شهید صیاد در روزهای پایانی جنگ تحمیلی نیز که منافقین متوهم در صدد نفوذ به داخل کشور و به زعم خود سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بودند، به رغم نداشتن مسئولیت مستقیم در مناطق عملیاتی به منطقه غرب کشور شتافت و با هدایت نیروهای پراکنده موجود از سپاه و ارتش و بویژه به کارگیری به هنگام نیروی هوایی و هوانیروز،طومار منافقین را در هم پیچید و نیروهای آن نگون بختان را در مرصاد الهی تار و مارکرد.

ت-شهید صیاد پس از خاتمه جنگ و با داشتن فراغ بال بیشتر با دور اندیشی بی نظیر، در صدد حفظ آثار و تجربیات گرانبهای دوران دفاع مقدس و انتقال آنها به نسل های بعدی یویژه در ارتش جمهوری اسلامی برآمد و با پایه گذاری هیئتی تحت عنوان هیئت معارف جنگ که بعد از شهادت ایشان به نام او مزین گردید، خدمت بزرگ دیگری به میهن اسلامی و ملت بزرگ ایران ارائه کرد.

هیئت معارف جنگ به یمن نیت خالصانه آن شهید عزیز به مثابه شجره طیبه ای که از زمان تشکیل تا کنون به صورت روز افزون توسعه و تعالی پیدا نموده، موفق شده است میلیونها نفر از جوانان این کشور را چه در دانشگاه های افسری و چه در آموزشگاه های درجه داری و مراکز آموزشی وظیفه با تاریخ مشعشع دوران دفاع مقدس آشنا نموده و این گنجینه گرانبها را به آنان منتقل و روح سلحشوری، شهادت طلبی و دفاع از کیان کشور را در آنان بارور و تقویت نماید.

شاید شنیدن یک جمله از دشمن برای همه آن چیزی که گفته شد و هزاران ناگفته دیگر کفایت کند؛ وقتی که صدام حسین رئیس رژیم بعثی عراق دور روز بعد از ترور ناجوانمردانه شهید صیاد می گوید« ای کاش این ترور در سال های اول جنگ رخ می داد.»

این شهید سرافراز ارتش اسلام، پس از عمری مجاهدت خالصانه، سرانجام در صبحگاه روز 21 فروردین1378، به آرزوی قلبی خود که همانا شهادت در اه خدا بود رسید، و با ترور ناجوانمردانه منافقین کورباطن، با چهره ای خونین به دیدار معبود شتافت. یادش گرامی و نامش در خاطره ها جاودانه بادً

حسن ختام این مطلب را به گوشه ای از وصیت نامه آن شهید عزیز اختصاص می دهیم:

« خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال ازعشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار داده ای. خدایا! توخود می دانی که همواره آماده بوده ام، آن چه را که خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم، اگر جز این نبودم، ان هم به خواست تو بود. پروردگارا! رفتن در دست توست، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت، ولی می دانم که از تو باید بخواهم که مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده ات بجنگم تا به فیض شهادت برسم. سرباز کوچک اسلام؛ علی صیاد شیرازی»

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده