اگر توانستی بر بال فرشتگان تکیه زنی و از مردم بر مردم شوی و قدم، قلم، گفتار و حتي اشاره تو هدایتگر خلق شود و رجل الهی باشی، قطعاً و قاعدتاً از خودی خود عبور کردهای و خویش را فدا نمودهای و محبوبی را نشانه رفتهای که خالق همه هست و نیست تو است و در عین حال دنبالهرو چراغان راهنما و حافظان سرّ الهی بودهای.
این واژههای نامانوس عمومی و پراکنده سزاوار سلحشوری است غیور و وارسته که او را «صیاد» میخواندند و به حق صیاد همۀ واژهها و صفات نیکو و برجسته بود. او که قامت خود را به خدمت خلق و عبودیت خالق آراسته بود و لباس رزم بر تن نمود تا شجاعانه بر دشمن درون و برون تازد، شهره شد و در صبحگاهی که چون آفتاب در حال درخشش بود، به تیر ناجوانمردان کفر و نفاق گرفتار و فوز عظیم را سزاوار خود نمود.
اگرچه ترسیم ابعاد مردان الهی کاری است بس دشوار، ولی به اندازۀ جرعه و قطرهای که پویندگان، جویندگان و تشنه کامانی را نشان باشد، در این مجموعه تلاش شده است گوشههایی از ظرفیت و استعداد و تواناییها و آثار شهیدی مجاهد و برادری خسته ناپذیر و روحانی اهل سلوک و معنویت یعنی سپهبد علی صیاد شیرازی را بیان نماییم.
این کوشش داوطلبانه، پاسخ ناآرامی قلبی است که در عین آشنایی کامل و ارادت و رفاقت با آن شهید بزرگوار در غم شهادتش آنچنان سوخته دل شد که مهر بر لب نهاد و سکوت گزید، اما مدیون بود تا گوشه و نگاهی از او به سطور آرد و سخنی به زبان جاری سازد.
تلاش شده است در فصول این مجموعه، ضمن بیان خصوصیات فردی و اخلاقی شهید، به ظرفیتها و نگرشهای علمی و تجربی وی و همچنین شیوههای رفتاریاش در جامعه، مدیریت و مسائل نظامی، سیاسی و فرهنگی او پرداخته شود تا معلوم شود چگونه میتوان در هر حال الگو و اسوه ماند.
شهید علی صیاد شیرازی در یک نگاه
علی صیاد شیرازی، فرزند زیاد در سال 1323 خورشیدی در شهرستان دره گز خراسان در خانوادهای ساده با ریشههای عشایری و مذهبی متولد شد. پدرش نظامی بود و به ضرورت و نقل و انتقالات نظامی، رشد کودکی علی در حال مهاجرت صورت پذیرفت، اما دوران تحصیلات متوسطه را در تهران گذراند و در سال 1342 با اخذ دیپلم در دانشکدۀ افسری ادامه تحصیل داد.
در سال 1346 با تخصص توپخانه و درجه ستوان دومی وارد خدمت ارتش شد و دورههای آموزشی خود را در شیراز و اصفهان طی نمود و در سال 1350 از کرمانشاه به تهران آمد تا زبان انگلیسی را آموخته و تکمیل کند.
جدیت این نظامی در فراگیری علوم، وی را به سمت استادی در آموختههایش رساند و همین باعث گردید در سال 1351 برای تکمیل تخصص خود به آمریکا اعزام شود تا دورۀ هواسنجی بالستیک را سپری نماید. از این رو، وی در محیط نظامی، افسری شاخص و متخصص بود.
علی صیاد شیرازی از جوانی نسبت به امور دینی حساس بود و از طرفی با روحیهای جستوجوگر و بیقرار بروز مینمود؛ لذا در عین حساسیت امنیتی، اصفهان او را کاملاً در فضای روشنگری و آشنایی با شخصیتهای اصیل اسلامی قرار داد و همین موجب دغدغه مسئولان نظامی و ضد اطلاعات گردید تا جایی که از واگذاری مشاغل حساس به وی و دادن اسلحه در اختیارش اجتناب ورزیده و نیز زیر ذرهبین امنیتی قرار گرفت.
علی در حالی که از قرآن و حدیث درسهایی میآموخت و در شرح تاریخ سیاسی اندیشه میورزید، با آن بیقراری ذاتی و ارتباط با چهرههای شاخص سیاسی آموختههای خود را به همکاران و سربازان و حتی مردم عادی منتقل مینمود و علیرغم مراقبت شدیدی که از وی میشد، ولی به دلیل صداقت عمیق کردار و رفتارش تأثیر فراوانی در مخاطبان خود داشت و شروع فعالیتهای انقلابی مردم در سال 1357 تلاش وی را فزونی بخشید تا سرانجام در 19 بهمن 1357 دستگیر شد، اما با پیروزی 22 بهمن، آزادی وی سرآغاز جدیدی در فعالیت وی شد.
تشکیل هستۀ مقاومت در شهر اصفهان و مسئولیت حفاظت پادگانها به عهدۀ وی بود. او زمینه ساز بازنگری سازماندهی ارتش همگام با سایر نیروهای انقلابی و غیر ارتشی شد و عملاً هستههای اولیه مقابله با تحرکات ضد انقلاب را در اصفهان و کردستان و غرب کشور فراهم نمود.
سازماندهی انجمن اسلامی پادگانهای اصفهان و تحریک و تشویق افراد گروههای مذهبی توسط وی موجب گردید انسجام خاصی بین نیروهای انقلابی ارتش شکل گیرد و در این راستا بهعنوان فردی شاخص، عملاً به سازماندهی نیروهای انقلابی برای تصدی مسئولیت ارتش پرداخت و همین اقدام وی را در مجموعه نیروهای مسلح مشهور نمود، ولی از طرفی، هجوم ضد انقلاب به شهرهای کردستان و فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر اقدام فوری ارتش و نیروهای انقلابی وی را متوجه ضرورت اقدام در این ارتباط کرد؛ لذا با گروهی از نیروهای مؤمن در بررسی مقاومت شهری اصفهان (سپاه پاسداران) و کردستان شتافت و همزمان با همرزمان گرانقدر سپاهی خود در تأمین امنیت کردستان رشادتها نمود.
اقدامات صیاد شیرازی موجب گردید مسئولیت کردستان و سپس منطقۀ غرب با ارتقای درجه سرگردی به سرهنگی رسماً به وی واگذار شد، اما رفتار جسورانه و متهورانه وی با توجه به آگاهیهای فراوانش، وی را در تصمیمسازی و تصمیمگیری نیز جسور ساخت و این ویژگی موجب گردید تا اختلافاتی بین وی و مسئولان وقت تصمیمگیر نظامی (بنی صدر رئیس جمهوری وقت کشور و نمایندۀ فرمانده کل قوا) پدیدار شود و با تنزیل دو درجه به کردستان و مسئولیت آن بازگشت. این در حالی بود که وی بر صندلی چرخدار مجروحیت جنگی تلاش خود را ادامه میداد.
روحیه استدلالی و بیقراری وی و احساس تکلیف شرعیاش در مسائل علیرغم همۀ توفیقات و رشادتها و اقدامات حیاتیاش در مجموعه تصمیمگیریهای عملیاتی غرب و جنوب کشور در جنگ عراق علیه ایران و میل باطنی موجب واگذاری مسئولیت عملیاتی فرماندهی نیروی زمینی ارتش و انتخابش به نمایندگی امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع در سال 1365 شد، اما در عین حال، همۀ تجارب و آموختههای خود را در اختیار تصمیمگیران قرار میداد و عملاً در تصمیمسازی فعالیت خود را افزایش بخشید.
با تشکيل ستاد فرماندهی کل قوا در ساختار نظامی کشور در سال 1368 به سمت رئیس بازرسی و سپس با حفظ سمت بهعنوان جانشین رئیس ستاد منصوب گردید. وی در سال 1366 به درجه سرتیپی و در 16 فروردین 1378 به درجه سرلشگری نایل گردید.
علی صیاد شیرازی با دو عمل در دوران خدمت نظامی خود یعنی سخنرانیهای خود و اطلاع رسانی دقیق و مثبت، همواره موجب تشویق مردم به حضور در همۀ صحنههای انقلاب بود و اگرچه ظاهراً فردی نظامی بود، اما ارتباط نزدیک وی با علما و بزرگان او را فردی تأثیرگذار در صحنههای غیرنظامی نمود؛ لذا با توجه به آشنایی وی به مسائل فرهنگی، سیاسی و مدیریتی همواره مسئولان و تصمیمگیران حوزههای مربوطه را مورد تذکر و توجه آموختهها و دانستههای خود قرار میداد و از نقد ناصحانه نیز پرهیز نداشت. فعالیتهای گروهی او، مراوده با همۀ علما و شخصیتهای برجستۀ کشوری و لشگری و حوزهای، سخنرانیها و اظهار نظر در مسائل گوناگون به طور مکتوب و شفاهی، او را فردی مدیر، کارآمد، مخلص، متدین، متعهد و عارف و مجاهدی شجاع و دلسوز و تأثیرگذار در همۀ صحنهها ساخت و بدین ترتیب از جمله افراد نظامی بود که در زمان خود همهنگری و فرانگری داشت و دارای محبوبیتی عام در بین آحاد مردم گردید.
انتهای مطلب