بایندر در نگاه دیگران
روایت دریادار دوم علی اکبر اخگر[1]:
سال 1350 با ناخدا بایندر فرمانده ناو زال که بعدا به البرز تغییر نام داد، آشنا شدم. وی تبحر، آگاهی و دانش بسیاری داشت. با درجه پائینتر، ارتباط دورادوری با او داشتم. سال 1354 به عنوان رئیس ستاد منطقه نیروی دریایی انتخاب شد و در این دوره تبحرش در کار دریایی بسیار شاخص، مفید و موثر بود. بعد انقلاب به ستاد مشترک ارتش رفت اما بعد از سال 1360 حملات عراق به شناورهای ایرانی روی دریا شدت گرفت؛ به همین دلیل قرارگاه دریا ساحل «دال. سین» تشکیل شد. حضور افسران سه نیروی هوایی، دریایی و زمینی هماهنگی و همبستگی بیشتری به وجود آورد تا در اجرای عملیات پدافند در خلیج فارس مابین حوزههای نفتی، جزایر و حتی کشتیهای تجاری هماهنگی خوبی به دست بیاید. این کار نیازمند مدیریت بالا، بسیار دقیق و حرفهای بود که خوشبختانه ناخدا بایندر به خوبی این کار را انجام داد و تا سال 1363 این ستاد را به انسجام لازم رساند.
بعد از بازنشستگی و رفتن وی به شرکت ملی نفتکش هم کماکان در مسائل دریایی به عنوان یک صاحب نظر ملی به همه مشاوره و مشورت میداد. در دهه هفتاد با دانشگاه دفاع ملی در سطح دکترای دفاعی در کشور تعامل همیشگی داشت و در تدوین دائره المعارف 18 جلدی دریایی نقش اساسی ایفا کرد که در جلد اول من هم به سفارش او مقالاتی تدوین کردم؛ اما کار دیگر بایندر تالیف کتاب معروف استراتژی بزرگ کالینز بود. این کتاب یک ترجمه و تالیف دقیق، علمی و حسابشده بر کتاب کالینز بود. به طورکلی در چند جنبه شخصیت بایندر برجسته و قابلبررسی است. در بحث فرماندهی او نقش بسیار پر رنگ و موثری داشت. یک بحث و جنبه مهم دیگر شخصیت ناخدا بایندر مدیریت و بحث دیگر دانش و تخصص بالای اوست که باید همواره به آن اشاره داشته باشیم. اثرات مثبت او در جنبههای مختلف و تاثیرش در علم و دانش دریایی همیشه ماندگار خواهد بود.
روایت دریادار دوم جانباز ناصر سرنوشت[2]:
برای اولین بار در سال 1353 که مشغول خدمت در بندر عباس روی ناوشکن پلنگ بودم در حین ماموریت ناوگروه اعزامی به عمان به همراه ناوشکن ببر و فرامرز در عملیات
ظُفار با جناب بایندر آشنا شدم. در آن زمان من بعنوان افسر مخابرات ناوشکن پلنگ در صحنه بودم وایشان عملیات را از روی ناوشکن ببر هدایت و اجراء میکردند. (بعنوان طراح و مجری بمباران ساحلی ظُفار) که عملکرد و زمان بندی و دقت تیر وهماهنگی بین واحدهای شناور و پروازی هوادریا کاملاً نشان دهنده یک مدیریت دریائی درست ودقیق داشت و مجری آن کسی نبود جز ناخدا بایندر.
علاقه و پشتکار و دانش وی را در تمام مراحل کاری شاهد بودم که دریا قسمتی از خون و وجود وی شده بود بدلیل اینکه روزیکه در شروع جنگ تهران بمباران شد بلافاصله درخواست اعزام به منطقه را بصورت گزارش به ایشان دادم گفت کارتو اینجا خیلی خوب است. و نمیخواهم بروی ولی جوانی و باید بری دریا کار یادبگیری و حالا که داوطلبانه میروی آرزوی توفیق و پیروزی را برایت دارم.
دوماه بعد که من در عملیا تمروارید روی ناوچه پیکان مورد اصابت موشک قرار گرفتم
ناخدا تبریزی بوی گفته ((سرنوشت)) پس از اصابت موشک و انهدام ناوچه پیکان نفرات را نجات و بالا داده است ولی خودش در اثر حملات میگ های عراقی در صحنه به هلکوپتر ها جامانده و شهید شده بلافاصله گفته بود نه! اگر سرنوشت بود و زنده میماند و وقتی که پس از 2 روز نجات یافتم و برای معالجه به تهران اعزام شدم بدیدنم آمد و بسیار از او آموختم چون پس از درمان 2 ماهه با تائید ایشان و دستور ناخدا مدنی نژاد جانشنین نیرو جزو تیم اعزامی جهت آوردن سه ناوچه موشک انداز خنجر ونیزه و تَبَرزین از فرانسه قرار گرفتم.
از سال 60 تا 64 که فرماندهی این ناوچه را بعهده داشتم با عملکرد ناخدا بایندر در سمت فرماندهی دال سین برای اسکورت کاروان ها بیشتر وبیشتر آشنا شدم پشتیبانی و درایت و حمایت ناخدا بایندر را دورادور در کلیه این عملیات ها احساس می کردم که این نشانه خردمندی و بلند طبعی وی بود و هرجا که لازم بود از راهنمایی های ایشان برخوردار می شدم.
دانش و تبحر وی در علوم دریائی توام با متانت و شخصیت بارز وی باعث شده بود تا در کلیه قلب های افسران دریائی ارشد و مادون جایگاه خاصی پیدا کند و همیشه مورد احترام بود.
علوم دریائی در این بزرگ مرد جزو لاینفک وجودش شده بود و دوره های مختلفی که دیده بود و سختی های دریائی که کشیده بود از این مرد دریائی، انسان بزرگ ساخته بود که می توان گفت بی همتا بود و ایکاش بیشتر بما فرصت و زمان میداد تا از وجودش و دانشش بهره بگیریم.
در هر زمینه ائی صاحب نظر بود و یا دوستان دانشمندی داشت و هرگونه سئوالی میکردم اگر هم نمیدانست میگفت که کدام کتاب یا مرجع را بررسی و مطالعه کنم.
در 6 سال خدمت خودم در بندر عباس اوقات بیکاری ام پس از پایان خدمت کار روزانه به غواصی و شنا و استفاده از قایق های بادبانی در ناوگان میگذراندم و خود شاهد اضافه کاری هر روز وی بودم که حضورش باعث ادامه کار در بقیه و بهبود وضعیت عملیاتی کلیه واحد های شناور گردیده بود و هیچگاه خستگی در چهره این دریانورد مشاهده نمی شد.
حرکت و خدمت وی حتی در زمان بازنشستگی برای رده بندی و تعیین کلاس واحدهای شناور چوبی (لنچ ها) بی نظیر بود واحد های دریائی کوچک چوبی و فلزی که از استاندارد های دریائی بی بهره بودند را استاندارد و مرتب و منظم و دارای شناسنامه و هویت نمود و ایمنی دریانوردی را برایشان توجیه و سیستم دریائی ایجاد نمود که بسیار بسیار قابل تقدیر و یک عمل جاودان گردید.
تهیه و تدوین دایره المعارف دریائی و کتب دیگر مرتبط با دریا و سایر مقاله هائی که در مجله دریانوردی سازمان بنادر و کشتیرانی به چاپ می رساند همه حاکی از علم و دانش بالای این بزرگ مرد دریا دارد که یک دریائی وارسته و نمونه و جاودان باشد.
عملکرد وی از زمان دانشجویی و طی دوره های مین جمع کنی با انگلیسی ها آن
هم انگلیسی هائی که بطور کلی سعی در پایین کشیدن خارجی ها دارند و او در این آموزش ها وتمرین ها و مانورها برتری خود را به انگلیسی ها نشان می داد و لازمه آن تلاش بی وقفه و مبارزه بود چون خودم درانگلیس تحصیل کرده ام و میدانم چقدر مشکل است ادامه این راه که جای بسی تحسین و مرحبا گفتن دارد.
حتی پس از انهدام نیروی دریائی دشمن سیادت دریائی ما و بازنگهداشتن کلیه آبراههای کشور و بنادر و صدور نفت و ورود کالا و فرآورده با راهنمائی و عملکرد وی در فرماندهی دال سین (دریا ساحل) از سال 61 الی 65 و با اسکورت کاروان ها مشهود و به وقوع پیوست و در حقیقت مقابله با نیروهای دریائی پیمان ناتو و سرگردان در خلیج همیشه فارس خود سیاست خاصی نیاز داشت که بازهم این دلاور مرد دریا بود که مدیریتی درخشان را ارائه نمود.
اطلاعات و وقوف وی از کلیه حوادث تاریخی دریائی و قرار گرفتن در برهه ائی از زمان که خود تغییرات بسیاری را ناظر بود و مطالعه کتب تاریخی توسط وی برداشت صحیح و بجا از این وقایع همیشه باعث سربلندی وی و حتی عدم قشر گرائی وی نیز باعث محبوبیت اش گردید.
بطوریکه این اطلاعات را لازمه کار خود می دانست نه مانع و همیشه هم از سظح اطلاعاتی بالائی برخوردار بود حتی رده بندی بکلی سری و دسترسی به اسناد و مدارک طبقه بندی شده بالای نیرو داشت که چنین رده بندی و امکان دسترسی را به همگان واگذار نمی کردند.
دریادار دانه کار که با وی کار می کرد همیشه وی را تائید می کرد و کلا ایشان انسانی والا و مورد احترام دوستان و همکاران دریائی بود.
جا دارد درود بفرستیم به روان پاک این بزرگ مرد که در دوران خدمت خود در نیروی دریائی از آموزش گرفته تا عملیات و سایر ارگان های دریائی همیشه سرآمد و مایه سربلندی دریانوردان و همکاران بود و خاندان بایندر را باید ستود که همگی هدفی بجز خدمت به کشور و میهن عزیز را نداشته اند و باعث افتخار بوده اند.
ناخدا بایندر در تاریخ دریائی ایران نقش عمده و بسزا و مهمی داشت و چنان عمل کرد که راهش ادامه دارد و همیشه به وی درود می فرستیم.
1- دریادار دوم علی اکبر اخگر در 14 تیرماه سال 1328 در اصفهان متولد شد. سال 1347 به نیروی دریایی پیوست و در یگانهای شناور نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت کرد. وی مدتی فرمانده ناو موشکانداز جوشن بود و تا زمان بازنشستگی به سال 1381 در یگانهای عملیاتی منطقه شمال غرب خلیج فارس فعالیت داشت. وی هماکنون در حوزههای تحقیقات دریایی و دفاعی فعال است.
1- دریادار دوم جانباز ناصر سرنوشت: درسال 1350 به نیروی دریائی پیوست و بلافاصله به دانشکده دریائی دارتموث انگلستان اعزام و پس از طی دوره های دریائی در سال 1353 به کشور مراجعت و به ناوشکن پلنگ بعنوان افسر مخابرات اختصاص داده شد. سال 53 و 54 با شرکت در مانور میدلنگ و جنگ ظفار باعث کسب دانش و مهارت های دریائی خوبی شد و بعنوان افسر مخابرات جهت طی دوره عالی مخابرات دریائی به کشور انگلستان عزیمت و پس از کسب رتبه اولی مراجعت به ناوشکن فرامرز در بندر عباس تخصیص داده شد. سال 55 و 56 ضمن خدمت بر روی ناوشکن فرامرز یک دوره غواصی ناو در انزلی را طی نمود و به عنوان افسر دوم عملیات و ضد زیر دریائی ارتقاء یافت. در پایان همین مرحله برای خدمت بر روی زیر دریائی نهنگ انتخاب و به کشور آمریکا اعزام شد. در سال 58 به کشور مراجعت و به ناو هنگام اعزام شد. در تابستان سال 59 به تهران مامور و به عنوان افسر رابط نداجا در ستاد مشترک ( مرکز فرماندهی – اطاق جنگ) اعزام شد. با شروع جنگ بلافاصله داوطلبانه به بندر عباس ( محل خدمت اولیه) عزیمت نمود. از ابتدای جنگ تحمیلی تا پایان جنگ در عملیات های مختلف از جمله شهید صفری مروارید – اشکان – گشت دریائی با هلکوپتر – خدمت روی ناوچه های موشک انداز خنجر و نیزه و فرماندهی ناوچه شمشیر – اطلاعات رزمی منطقه – غواصی نیرو و مدیر زیر سطحی نیرو حضور داشت. در سال 1373 بعلت صدمات وارده فیزیکی جانباز شناخته شد و طبق این قانون بازنشست شد. بلافاصله با ایجاد یک شرکت تعاونی غواصی نسبت به نجات غرق شده های کانال خوره موسی واروند رود اقدام نمود که همچنان ادامه دارد
انتهای مطلب