سیری در رفتارشناسی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی (9)
خصوصیات اخلاقی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی

انجام نوافل و مستحبات

در احوال بزرگان و حتی ائمه معصومین (ع) اصرار و توجه خاص به انجام نوافل و مستحبات را نقل کرده‌اند و گاهی تصور می‌شود تمام اوقات شبانه روز آنها صرف انجام واجبات یا مستحبات و نوافل می‌شود و این وضعیت در ذهن کسانی که با عمق مبانی اسلام ناب محمدی(ص) آشنایی لازم را ندارند، شبهات و آسیب‌هایی را در فهم و درک آنان می‌نماید و پرسشهای بی‌پاسخ فراوانی را ایجاد می‌کند. سوال این است آیا بزرگان و اهل تقوا درگیر کارهای روزمره نیستند؟ یا انجام این همه فرایض و نوافل و مستحبات مانع از حضور و بروز اجتماع آنان نیست؟

شهید صیاد شیرازی که پرورش یافته مکتب پویای اسلام بوده و به مرد خستگی ناپذیر شهرت داشت در عین پذیرش هر مسئولیت اجتماعی و انفرادی بسیار مجدانه به مستحبات علاوه بر واجبات همت می‌گماشت، اما چگونه؟ شاید نیاز به مدیریت صحیح در وضعیت و رفتار شخصی و اجتماعی بتواند انسان را به استفاده از فرصتهای زیاد یا به عبارت امروز، استفادۀ بهینه از فرصتها رهنمون سازد.

در سیر و سفر همواره ذاکر بود و تلاش در حفظ قرآن و حدیث می‌نمود. تفکر عمیق داشت. هیچ کار بزرگ یا مهمی شروع نمی‌شود مگر با توسل به ائمه. با دو رکعت نماز و استعانت از خداوند به جلسات و کارهای خود وارد می‌شد. همواره روزه‌دار بود، از دروغ پرهیز می‌کرد و بر دروغگو و غیبت کننده تندی و اخم می‌نمود، صبوری عجیبی داشت، استمرار در تدبیر و قرائت قرآن کریم ویژگی‌اش بود، نافله‌ها را بجای می‌آورد، به زیارت و توسل به ائمه اصرار می‌ورزید، همیشه با وضو بود و… و حتی با برخی دوستان خود رقابت می‌کرد. این‌همه را در اوج فعالیت‌های ضروری شخصی و اجتماعی انجام می‌داد و از این رویه قوت قلب و نیروی بسیاری کسب می‌نمود.

این تربیت اسلام است و التزام و استمرار بر نوافل و مستحبات دارای آثار مهمی است که از آن جمله:

  1. گناهان انسان را که در طول شبانه روز احتمالاً مرتکب شده از بین می‌برد.
  2. کمبودها و نواقصی را که با غفلت انسان مسلمان در انجام واجبات به وجود می‌آید، جبران می‌کند.

ابوحمزه ثمالی می‌گوید که امام سجاد(ع) فرمود: هیچ نمازی بدون حضور قلب پذیرفته نیست و من عرض کردم: فدایت شوم همۀ ما هلاک می‌گردیم؟ امام فرمود: نه، زیرا خداوند این‌گونه عبادات را به وسیلۀ تکمیل می فرماید.

موجب نزديكي به خداوند می‌شود، همان طوری که در حدیث آمده:

صلوة النوافل قربان کل مومن

نماز نافله وسیله نزدیک شدن مومنان به خداوند است…

عمل شهید ما همچون سایر بزرگان دلیل متقنی است بر بزرگی و راست قامتی وی. به‌عبارت دیگر، همین اعمال موجب بزرگی و شرافت می‌گردد.

از پیامبر گرامی اسلام(ص) روایت است:

اشراف امتی حملة القرآن و اصحاب الیل

اشراف امت من دو گروه‌اند: حاملان (حافظان) قرآن و شب زنده‌داران.

 

عملاً شهید صیاد شیرازی همچون سایر بزرگان با استمرار و التزام به نوافل خود را کامل می‌کرد، خود را وزین می‌نمود و مرتبه تعالی را افزایش می‌داد و این جدیت را به دیگران هم منتقل می‌نمود.

آقای محسن کاظمی که همراهی آخرین مأموریتهای صیاد را نموده، در خاطراتش می‌نویسد: «همچنان صیاد پیشتاز شب بیداری است. او دیشب بیش از 2 ساعت نخوابیده است و حال نیز عبادت شبانه‌اش را به نیایش صبحگاهی پیوند می دهد.»

 

تقدیم به انجام واجبات

واجب چیست و چه ضرورتی به انجام آن یا تقدی به انجام آن می‌باشد؟ گاهی واجبات در ذهن انسان خصوصاً مؤمن ابتدا به نماز و روزه و امثال آن متبادر می‌شود؛ اما برای انسان الهی آنچه که در راستای قرب الهی است و می‌تواند متضمن سعادت وی گردد، واجب محسوب شود، به ویژه آنکه دستور یا وعدۀ صریح الهی در آن باشد و مخالف آن هرچه هست، حرام و گناه است.

محدودۀ واجبات برای شهید بزرگوار صیاد شیرازی بسیار گسترده بود. علاوه بر توجه به فرایض و واجبات مصطلح، وی در حیطۀ قرب الهی هر فعلی را واجب می‌انگاشت و مقید به انجام آن بود. از این رو واقعاً بین اعمال مستحبی و واجب او سخت می‌توان تفکیک قائل شد، اما با این‌همه در تمام واجبات متعارف هم جلوه‌ای خاص داشت.

و امام صادق(ع) نیز می‌فرماید:

اعمل بفرائض الله فکن اتقی الناس

به آنچه خدا واجب کرده عمل کن تا با تقواترین مردم باشی

 

در تمام برنامه‌های شهید صیاد زمان اقامۀ نماز، محاسبه خمس و زکات، روزه و… جای خاص داشت، همانطوری که پیامبر خدا(ص) فرمود:

اول الوقت رضوان الله و اخره عفو الله و العفو لا یکون ال من ذنب

نماز اول وقت سرشار از خشنودی خداست و در پایان وقت مشمول عفو و بخشش او  و عفو و بخشش جز دربارۀ گناه صدق نمی‌کند.

اهتمام به فرایض، بیانگر روح انقیاد و موجب تقویت اساس تقوا و ایمان و اخلاص است. نویسنده این سطور به خاطر دارد در آبان 1377 مرکز اسناد انقلاب اسلامی با شهید عزیزمان در رابطه با بازگو کردن خاطراتش گفت‌وگویی را ترتیب داده بود و با محبت و حرارت مشغول صحبت شد، اما صدای اذان نقطه پایان بود. گرچه هنوز بحث ناقص مانده بود، ولی با متانت هرچه تمام‌تر گفت:

«اگر اجازه بدهید در جلسۀ بعد این بحث را  ادامه می‌دهیم، زیرا اذان می‌گویند و باید مهیای نماز شویم.»

شهید صیاد شیرازی در خاطرات خود اشاره به قضیه‌ای می‌کند که در ارتباط با زمانی است که افسر نگهبان بوده (قبل از انقلاب اسلامی) و برای نماز مجبور به کندن کفش و لباسهای نظامی گردید و اتفاقاً فرماندۀ لشکرش به وی از بابت به اصطلاح این بی‌نظمی انتقاد می‌کند و مورد پیگرد قرارش می‌دهد. شهید می‌گوید:

«ساعت 8 صبح بود. یک دفعه دیدم افسر قضایی که می‌شناختمش و با هم دوست بودیم آمد داخل اتاق افسر نگهبانی و گفت: علی جان می‌بخشی، من را فرستاده‌اند تا برایت پرونده تشکیل بدهم برای دادگاه. گفتم: برای چه؟ مگر چه کار کرده‌ام؟ گفت: برای اینکه دیشب فرنچت را در آورده بودی. من یک دفعه ناراحت شدم و گفتم : بنویس، نگران هم نباش! بنویس می‌خواستم نماز بخوانم.»

انتهای مطلب

منبع: سیری در رفتارشناسی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، امینی، محمودرضا، 1391، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده