رفتارشناسی صیاد در مدیریت و مسئولیت
ساده زیستی
ظاهراً هرچه مسئولیت بالاتر و خطیرتر میشود، باید زندگی مدیر و مسئول سادهتر شود و این موضع در سیره پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم اجمعین مشاهده میشود. شنیدهاید که وقتی کسی وارد مجلس میشد، در حالی که پیامبراکرم(ص) با اصحاب و مردم نشسته بودند، اگر پیامبر را نمیشناخت، معلوم نمیشد کدامیک پیامبر هستند؛ صدر و ذیل نداشت.
حضرت علی(ع) وقتی مردم با وی بیعت کردند، بیل و کلنگش را برداشت و به سراغ کاری رفت که انجام میداد. آنجا یک چشمهای را میخواست حفر کند. خودش با دست خودش حفر کرد. وقتی آب در آمد، تبریکش گفتند. گفت: که این تبریک را برای ورثه بگو، قلم و کاغذ را بیاور، قلم و کاغذ را آوردند، همان وقت [آن را] وقف کرد.
شهید صیاد شیرازی در زندگی خود نه تنها بهعنوان پدر و مرد زندگی، بلکه بهعنوان یک دلیر، فرمانده و سردار بزرگ اسلام دارای تشریفات خاصی نبود. مانند دیگران کار میکرد، غذای ساده میخورد. سر یک سفره با امیر و سردار و سرباز غذا میخورد. اگر احیاناً در مسافرت یا بازدید غذای خاصی تهیه میشد، ضمن انتقاد تلاش میکرد همۀ اطرافیان از آن غذا بخورند. زندگی وی مانند یک کارمند عادی بود و خانوادهاش هم بیش از یک حقوق عادی کارمندی توقع بیشتری از وی نداشتند و ساده زیستی را باور کرده بودند، زیرا ایشان جز حقوق نظامی هیچ منبع درآمد دیگری نداشت. حتی دربارۀ حقوق مسلم خود مثل مرخصی استحقاقی هم از مقام معظم رهبری کسب تکلیف میکرد.
یادداشت زیر از شهید نشان دهندۀ نحوۀ زندگی او و بهره جستن از امکانات دولتی است:
«… اکنون در وضعیتی قرار دادم که احساس میکنم به ازای رسیدن به مسکن بهای گرانی را دارم میپردازم، آن هم ثمرۀ همۀ مجاهدتهای فی سبیل اللهی که اگر خداوند آن را قبول فرماید که قلبم رضایت نمیدهد چنین شود. لذا با توجه به اینکه خدا میداند نه تنها خود را لایق چنین عنایتی از جمهوری اسلامی نمیدانم، بلکه همچنان مدیون هستم تا روزی که نفس در بدن دارم، عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم. قاطعانه اقدام فرمایید که:
ساختمان نیمه کار مسکن این جانب را از طرف بنیاد شهید تحویل گرفته و فقط مخارجی را که اضافه بر وام واگذاری (مبلغ 400 هزارتومان) هزینه شده است، سنوات به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم. این بزرگترین محبتی است که در حق ما روا میدارید و قبلاً کمال تشکر را دارم.»
شهید اگرچه بسیار منظم و تمیز بود، ولی پوشاک بسیار ساده میپوشید و سطح زندگیاش خاص و ویژه نبود. در نحوۀ معاشرت با دیگران متواضع بود. نویسنده که عمری را با شهید از نزدیک آشنا بود، سراغ ندارد وارد مجلسی شده باشد و پاییندست و بالادست را سلام ندهد و حتی نبوسد. از مردم عادی و سطح پایین و در محیط نظامی از درجهدار و سرباز بیشتر دلجویی میکرد و در حفظ بیتالمال میکوشید.
وقتی الزاماً از خودرو سواری میبایست استفاده کند، ترتیبی داده بود که برای تأمین نیازمندیهای منزل از پیکان سواری شخصیاش استفاده شود و حتی راننده در خارج از وقت اداری با پرداخت حقوق خاصی از جانب ایشان با وی همکاری میکرد. این وضعیت زیستن وی بود؛ پس کسی نمیتواند ادعا کند به دلیل آنکه او مدیریت و مسئولیت داشته در زندگیاش جلوهگری نموده است.
متأسفانه در جامعۀ اسلامی مشاهده میشود برخی از مسئولان یا خانوادههای آنها به مسائل مادی گرایشهای عجیبی پیدا کردهاند و این چیزی نیست جز آنکه آنها درک صحیحی از نیازها، ضرورتها و احکام و اخلاق اسلامی ندارند و مایل هم نیستند از الگوهایی مانند صیاد شیرازی استفاده کنند، اما باید بدانند مردم تحمل آنها را نخواهند نمود.
انتهای مطلب