امانت داری و عدالت
هر فردی کاری به عهده دارد و مسئول آن کار است تا آن را به درستی و راستی حفظ کند و با جدیت و دقت نسبت به آن همراه با خلوص نیت و برای رضای خداوند توجه نماید.
یکی از واجبات بسیار مهم، وفای به عهد و راستگویی است و اتفاقاً یکی از نشانههای ایمان و عدم وجودش نفاق محسوب میشود و ملاحظه میفرمایید خداوند تبارک و تعالی صفت «امین» را برای پیامبران خود لحاظ میفرماید و در آیات بسیاری که نام و رسالت پیامبری ذکر میگردد، «انی لکم رسول مبین» را در ادامه دارد.
در روایات نیز به طور چشمگیری در این باره سفارش شده است و احادیث فراوانی نقل شده است، همان طوری که پیامبر خدا(ص) میفرماید:
لا دین لمن لا امانته له
کسی که امانت ندارد، دین ندارد.
امانتداری در ارتباط با هر کس و همه چیز است و نسبت به بدکار و نیکوکار متفاوت نیست، کما اینکه امام صادق(ع) میفرماید:
ان الله عز و جل لم یبعث نبیا الا بصدق الحدیث و اداء الامانة الی البر و الفاجر
خدای متعال هیچ پیامبری را مبعوث نکرد جز با راستگویی و ادای امانت، خواه صاحب امانت نیکوکار باشد یا بدکار.
به نظر شما مسئولیتهایی که در اختیار ما و مدیران کشور است، چه نظامی و چه غیرنظامی، امانت مردم نیست؟ در حالی که همۀ مسائل و مصالح کشور دایر مدار حقوق الهی و حقوق مردم است؟
قطعاً قبول داریم همۀ کارها و مسئولیتها امانتی است الهی و هرکسی در هرجا هست و خدمت میکند، باید امانتدار باشد، زیرا اگر خدای ناخواسته در یک گروهی اشخاص غیرامین و خائن پیدا شوند، همۀ کارها را به فساد میکشانند.
تاریخ انقلاب نمونههای مشخص و آشکاری در این رابطه دارد، چه در حیطۀ مسئولیتهای نظامی و چه مسئولیتهای غیرآن و شما و ما شاهد بودهایم که در قالب گروههای ضد انقلاب یا وابسته دشمن و حداقل متمایل به منافع غیر اسلام چه خیانتها و فسادی در قالب مسئولیت به نظام مقدس جمهوری اسلامی شده است!
شهید صیاد شیرازی به راستی امانتداری صدیق و مؤمن بود و در زمان تصدی همۀ مسئولیتها همواره در حفظ این امانت میکوشید و معتقد بود به جز ملائک ناظر بر او از سوی خداوند همۀ اعمال وی زیر نظر
امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) میباشد و باید امانت داری نماید. وی در یکی از یادداشتهای خود که مربوط به عملیات والفجر 8 میباشد و منجر به تصرف بندر فاو گردید، ضمن مطالبی مینویسد:
«… جمله دوم: ما همگی در پیشگاه خداوند مسئول هستیم. او از سریّات ما آگاه است. در پیشگاه خدا نمیشود دغل بازی کرد. مسئولیت ما سنگین است. شکست ما منجر به شکست اسلام میشود که قرنها دیگر سر بلند نمیکند. برای مقابله با دشمنان بایستی ما (چه ارتشی و چه بسیجی) واحده و قدرت واحد باشیم. اگر اینطور باشیم، پیروزیم.»
اما این امانتداری از چه طریقی و با چه شاخصهایی مشخص میگردد؟ به نظر میرسد عدالت در بعد فردی و اجتماعی رابطۀ مستقیمی با امانتداری دارد. یعنی اگر شخص مسئول در مدیریت خود عدالت اسلامی را حاکم نماید، بیشک امانتدار هم بوده است. امام خمینی(ره) در این ارتباط میفرماید:
«اسلام خدایش عادل است، پیغمبرش هم عادل است و معصوم، امامش هم عادل و معصوم است، قاضیاش هم معتبر است که عادل باشد، فقیهش هم معتبر است که عادل باشد، ….. ولات آن هم باید عادل باشند، این ولاتی که در اسلام فرستادند به این طرف و آن طرف، امام جماعت آنها هم بودهاند، باید عادل باشد، اگر عادل نباشد، اگر عدالت در بین زمامداران نباشد، این مفاسدی است که دارید میبینید، اسلحه دست اشخاص غیرصالح، اسلحه دست اشخاص ناصالح، اشخاص بیانصاف و بی عدالت.»
شهید بزرگوار در توسعۀ عدالت جنبۀ فردی و اجتماعی و مسئولیتش بسیار کوشا بود و در این رابطه هم نفیاً و هم اثباتاً جدی بود، یعنی با بیعدالتی برخورد میکرد و عدالت را رعایت مینمود.
نویسندۀ این سطور بنا به تصور دوستی دیرینه، بدون هماهنگی به دیدار شهید شتافتم. وقتی به دفتر رسیدم، انتظار داشتم با آشنایی که مسئولان از من داشتند بدون تشریفات ورود به اتاق کار را آسان نمایند؛ اما این طور نشد و متوجه دو مراجعه کننده که در نوبت نشسته بودند، شدم. دفتردار ایشان که ادب را از وی به عمق جان گرفته بود، پرسید: آقای…. میدانم شما با تیمسار دوست صمیمی هستید، ولی به نظر شما با این دو نفر که قبلاً وقت گرفته بودند چه کنم؟ گفتم: از خود تیمسار بپرسید و این کار را کرد. درب اتاق باز شد، شهید با خوشرویی و منش اسلامی وارد اتاق انتظار شد و مرا در آغوش گرفت، ولی جدی و با تبسم گفت: برادر… فکر میکنم اگر بخواهیم با هم جلسه و یا صحبتی داشته باشیم، شما خیلی معطل میشوید، زیرا عدالت حکم میکند این دو برادری را که از راه دور وقت گرفتهاند و ظاهراً کارشان طول میکشد ببینم و بعد شما را. سپس گفت: اگر فکر میکنید کار ضروری است، من پس از این دو نفر علیرغم اینکه میخواهم مطالعه کنم، در خدمت شما هستم!
انتهای مطلب