رضایت مردم
یکی از نشانههای شهید صیاد شیرازی، جلب رضایت مردم بود و شاید پس از اطاعت رهبری و تقواپیشگی ایجاد رابطهای نزدیک با مردم را میتوان از خصوصیات رفتار مدیریتی و شخصی وی دانست و این وضعیت را در تمام سخنرانیها، جلسات، دیدارها، بازدیدها و رفتار و کردارش میتوان مشاهده کرد و باید قبول نمود بهجز تبعیت از سیرۀ انبیا و ائمه این رفتار میسور نمیباشد.
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نمونۀ بارزی هستند که در عین حال قدرت و قوت، متانت و توانمندی جسمی و روحی، مانند سایر مردم رفتار مینمود، در حقیقت وضع طوری بود که رئیس یک ملت نه تنها در مقابل خدا و قانون خاضع بود، بلکه مردم را مجذوب خود میکرد.
به نظر میرسد یکی از بهترین راههای جلب رضایت مردم، فتح قلوب آنها با رفتار و کردار است که مسئولان باید انجام دهند. باید مسئولان در حوزۀ مسئولیت خود کاری کنند که مردم آنها را از صمیم قلب دوست بدارند، یعنی به مردم محبت نمایند، آنها را با خود همراه گردانند و خدمتگزار آنها باشند. در اموری که لازم است آنها را مشارکت دهند و با تواضح و فروتنی با آنها برخورد کنند. یکی از مهمترین راههای عدم نفوذ دشمن به ویژه در مسئولیتها و ساختارهای حکومتی، پشتیبان بودن مردم است و این مسئله ممکن نخواهد بود مگر آنکه مردم از مسئول محبت ببینند.
وقتی مرحوم شهید رجایی میخواستند وزیر دفاع را انتخاب کنند، ظاهراً از هر کسی سؤال میکردند شهید صیاد شیرازی را معرفی نموده و این در حالی بود که برای تأمین امنیت کشور و نیروی انتظامی هم همین پیشنهاد داده شده بود. برای مسئولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش و حتی پیشنهاد رئیس ستاد هم نوعاً صیاد را معرفی میکردند. شهید رجایی فرمود:
«مگر ممکن است برای هر کاری سؤال میکنم، صیاد معرفی شود! یک نفر نمیتواند این همه کارها را توأم انجام دهد و دارای این همه توانایی باشد، ولی مثل اینکه آقای صیاد توانسته بر قلب مردم حکومت کند و محبت همه را جلب نماید.»
واقعاً همین طور بود. شهید صیاد بیتردید هرگاه فرصت مناسبی پیش میآمد به اجتماعات مردمی میرفت و مردم را به حضور در صحنه دلگرم میکرد. در تمام بازدیدها که از پادگانها انجام میداد، از سرباز تا سرهنگ و از برادر عادی بسیجی تا پاسدار مسئول دلجویی و احوالپرسی میکرد و گاهی اتفاق میافتد که به شهید صیاد راحتتر از مسئولان دیگر در سلسله مراتب پایینتر امکان مراجعه بود و مهمتر اینکه مردم برای اموری که در حوزۀ مسئولیت ایشان هم نبود، به وی مراجعه میکردند و باور داشتند که او میتواند مشکلگشا باشد.
شهید صیاد به دلایل روحی و علمی در بسیاری از صحنهها و مسائل وارد میشد و از این نظر بهعنوان مسئولی خدوم هرچه را احساس مینمود میتواند در حل مشکلات جامعه و مردم مؤثر باشد مطرح میکرد.
امام خمینی(ره) معتقد بودند اگر مردم سادگی و خدمتگزاری از مسئولان ببینند، فطرتاً علاقهمند به آنها میشوند و میفرمایند:
«اسلام سردارهایش هم توی مردم هستند. پیغمبر اسلام(ص)، خب سردار همه بود، بزرگ همه بود، توی مردم بود، با مردم میآمد مینشست، توی مسجد مینشست مثل سایر مردم. حضرت امیر سلام الله علیه آن وقت که حاکم علیّه مملکتی بود که چندین مقابل ایران بود، مصر بود، حجاز بود، عراق بود، ایران بود، سوریه بود، یمن بود، همه اینها در سیطرۀ او بود، مثل سایر مردم میآمد با مردم مینشست، معاشرت میکرد برای اینکه از مردم نمیترسید، ظلم نکرده بود به مردم تا بترسد، خلافی نکرده بود که از مردم بترسد. برای مردم بود، مردم او را حامی خودشان می دانستند».
به نظر نگارنده، وضعیت صیاد در خدمتگزاری به مردم و هماهنگی با سایر مسئولان و خوشقلبی و توجهات خاصی که به ارزشهای اسلامی و انقلابی داشت و از طرفی دشمن ستیزی که داشت و فقط خدا را مد نظر داشت و توجه ویژهای که به محرومان مینمود یا تواضعی که نشان میداد، طوری بود که برای هر کاری مورد حمایت قرار میگرفت.
با آنکه به ظاهر یک فرد سیاسی نبود، حتی در صحنۀ سیاست مانند نمایندگی یا هرگونه انتخاب مردم، مورد توجه و قبول قرار میگرفت و بیدریغ از مقبولیت بسیار بالایی برخوردار بود و این مسئله را در سخنرانیها و مراجعات به وی و مراجعات وی به مسئولان میتوان یافت که همه جا مورد استقبال و علاقه قرار میگرفت و دارای محبوبیتی ویژه بود.
انتهای مطلب