سخنرانی و مصاحبه
یکی از مهمترین فعالیتهای شهید بزرگوار، انجام سخنرانی و مصاحبه بود و به قدری زیبا به تبیین مسائل میپرداخت که همه مجذوب وی میگردیدند. نگارنده باور دارد اگر روزانه چندین سخنرانی و هر روز به طور مستمر باید انجام میداد، در هر سخنرانی موضوعات جدیدی را مطرح میکرد.
بیان خاطرات جنگ، نمایانگری رشادت و شجاعت رزمندگان و بسیجیان از زبان کسی که خود در هر جنگ و مبارزهگری سبقت از دیگران ربوده بود، بسیار جذاب بود.
از آنجایی که برخی افراد متأسفانه در سخنرانیها همواره با طرح موضوعاتی موجب بروز اختلاف و گاهی شکاف در جامعه میگردند، همت والای شهید در مجموعه سخنرانیها و مصاحبهها اطلاع رسانی شفاف از زحمات و فعالیتهای همه کسانی بود که به دور از هیاهوی سیاسی و جناحی کولهبار مبارزه بر دوش گرفته و از جان و مال خود در خدمت رسانی به مردم دریغ نمیورزند و دشمن را تا سر حد گردنکشیاش به عقب مینشانند.
زیبایی و اخلاص گفتار شهید صیاد موجب گردیده بود که در همۀ زمینهها انتظار سخنرانی از وی فراهم گردد. در مساجد و حتی در نشستهای تخصصی و علمی و همۀ صحنهها حضوری چشمگیر و فعال داشت و برنامه ریزان صحنه اطلاع رسانی و تبیین افکار گوی سبقت را از دعوت از صیاد میربودند و مسئولان دفتر و تنظیم اوقات شهید همواره از این نظر به دلیل فراوانی و حجم درخواستها با اشکال مواجه میشدند.
مراودات مردمی
سرکشی به منازل خانوادۀ شهدا و مجروحان جنگی و کسانی که گرفتاریهایی در مسائل داشتند، از طرف شهید صیاد قابل توجه بود. در عین حال، یکی از فعالیتهای او پاسخگویی به مراجعات مردمی بود.
اگرچه حوزۀ اختیار و مسئولیتش در رابطه با مسائل مردم انطباق نداشت، ولی کسی را از مراجعه به خود باز نمیداشت و معتقد بود مردم به هر حال ما را ستون میدانند و در ذهن آنها تفکیک مسئولیتها و حوزۀ فعالیت خیلی معنا ندارد، بلکه مسئول را مسئول میدانند و به میزان وجود مشکل، انتظار پاسخگویی دارند.
از طرفی، حضور در برنامههاي مردمی و محبت وی به آنان، سبب میشد مردم وي را مقبول و معتبر بدانند و باور کنند که او حلال مشکلات است. البته با اعتباری که بین مسئولان پیدا کرده بود، در صورت درخواست یا تماس با هر یک از مسئولان مورد استقبال قرار میگرفت و بدینسان منشأ اثر قرار گرفته بود. پسر شهید در این رابطه میگوید: بعد از شهادت پدر، نامههای زیادی به منزل، سرازیر شد. این نامهها در زمان حیات پدر هم به منزل میآمد، ما فکر میکردیم که نامهها اداری است و دربارۀ آنها کنجکاوی نمیکردیم، اما پس از شهادتشان متوجه شدیم که این نامهها از سوی خانوادههای بیسرپرست یا مستضعفی است که پدر به آنها کمک مالی میکرد. ما بعد از سالها تازه متوجه شدیم که پدر دو سوم حقوقشان را صرف این خانوادهها میکردند.
حضور در مجامع اجتماعی
حضور بارز شهيد در رابطه با كودكان استثنايي اگرچه به دليل كافي روحي و رواني بود، اما نگرش و حوزه فعاليت وي جنبه عام پيدا كرده بود و تا جايي كه همواره با تماسهاي فراواني كه با مسئولان داشت به دنبال ايجاد و تأسيس سازمان كودكان استثنايي در كل كشور بود. وي همواره از امكانات خود و مسئولان بهره ميجست و تلاش ميكرد كساني كه در موضوع مؤثرند به همكاري جلب نمايد و اين پيگيري تا جايي بود كه براي مراحل تأسيس و شكلگيري سازمان مورد نظر، طرح و برنامه داشت و در جلسات مختلف سخنراني نسبت به اين مسئله حساسيت نشان ميداد. وي معتقد بود:
«همه حضار گرامي عنايت داشته باشند كه اينجانب به دو دليل سخن ميگويم: دليل اول به عنوان يكي از اولياي كودكان استثنايي كه بيانگر نقش خود در تربيت اين حضرات معصوم است، دليل دوم به عنوان يكي از مسئولان كوچك جامعه و كسي كه قادر به همكاري با كارشناسان دلسوز و مسئولان انساندوست و متعهد و متخصص با هدف ايفاي نقش اوليا در رشد كودكان استثنايي است.»
انتهای مطلب