عمليات تأخيري و پدافندي تيپ2 لشكر92 زرهي در غرب رودخانه کرخه
شامل پاتک در پل کرخه و تصرف سر پل-47

بررسي و تجزيه و تحليل
عمليات تأخيري و پدافندي يگان‌هاي لشكر 92 زرهي در غرب دزفول و شوش
(شامل پاتك تيپ 2زرهي در پاي پل كرخه و تصرف سرپل)

در اين روز مجدداً ارتش متجاوز عراق چاه نفت شماره 7 واقع در نزديکي سميده را زير آتش گرفت و يگان‌هاي خودي عکس¬العمل نشان دادند. برج ديدباني پاسگاه مرزي صدام حسين را با گلوله توپ تانک منهدم کردند.
در 25 شهريور، بار ديگر نيروهاي متجاوز چاه¬هاي نفت شماره 1و7 اطراف سميده را زير آتش گرفتند. با نيروهاي زميني به آنها نزديک شدند. همچنين چاه نفت شماره 59 نزديك پاسگاه بيات نيز مورد تهديد واقع شد. يگان‌هاي متجاوز به پاسگاه طاوسيه، در منطقه مرزي بين فکه تا بستان حمله کردند. گروه رزمي 37 يک واحد پياده و تانک و خمپاره انداز به کمک مدافعان پاسگاه فرستاد. اين يگان پس از خنثي کردن تجاوز دشمن، در ساعت 06:00 روز 26 به مواضع اوليه در ارتفاعات تينه مراجعت کرد.
فرماندهي تيپ 2 زرهي در طرح عملياتي خود، گروه رزمي به عنوان احتياط تيپ را در پاي پل مستقر کرد. لشکر به تيپ دستور داد احتياط خود را به جلو ببرد و در معبر علي‌گره‌زد واقع در شرق دشت عباس مستقر سازد. ضمناً لشکر به تيپ دستور داد سازمان دفاع را طوري گسترش دهد که بتواند تمام معابر نفوذي منطقه تيپ را بپوشاند.
در روز 25 شهريور در معبر بيات نيز درگيري نسبتاً شديدي بين نيروهاي خودي و دشمن از ساعت 08:00 آغاز شد و تا ساعت 18:00 ادامه يافت. در اين درگيري، توپخانه دو طرف نيز وارد عمل شدند.
در 26 شهريور درگيري در منطقه مرزي بيات و سميده و فکه و پاسگاههاي بين فکه تا غرب بستان شديدتر شد. گروه رزمي 37 وارد عمل شد و برآورد کرد که نيروي کافي براي مقابله با نيروي دشمن از سميده تا سوبله در طول 50 کيلومتري مرز را ندارد. زيرا استعداد اين گروه شامل تانک ام 47 و 5 دستگاه تانک ام 60 يعني جمعاً 11 دستگاه تانک بود که 3 دستگاه آن نيز تعميري بود. لذا اين گروه رزمي درخواست يک گروهان تانک کرد. لشکر دستور داد گروهان تانک چيفتن اعزامي از لشکر پياده تهران که در احتياط لشکر بود، زير امر گروه رزمي 37 قرار گيرد.
نظر به اينکه درگيري در فکه شديد بود، لشکر به تيپ 2 دستور داد سرگرد بيرانوند که به منطقه آشنايي کامل داشت، با يک واحد تانک از گروهان تانک اعزامي از تهران به فکه برود و با يگان‌هاي مدافع اين محل همکاري کند. آرايش حمله دشمن، برابر گزارش سرگرد رامين بين پاسگاه فکه و دويرج بود. يک گردان تانک دشمن با آرايش حمله، به مرز نزديک مي¬شد. براي برهم زدن آرايش رزمي دشمن درخواست پشتيباني هوايي شد. لشکر اطلاع داد 6 فروند هواپيماي خودي وارد عمل خواهد شد. از توپخانه نيز استفاده شود و دشمن منهدم گردد. به علت شدت درگيري 21 سورتي هواپيما از عمليات اين منطقه پشتيباني کرد. دشمن تمام پاسگاههاي مرزي را مورد حمله قرار داد. در تمام مدت روز 26 شهريور درگيري ادامه داشت. گزارشي از سقوط پاسگاه طاوسيه رسيد. سرگرد رامين با يک دسته تانک به طاوسيه رفت و آن را اشغال نمود. ولي هنگ ژاندارمري سوسنگرد اعلام کرد، که نظر به اينکه اين پاسگاه زير آتش شديد دشمن است، آن را تخليه خواهد كرد. در اين جريانات فرماندهي گروه رزمي در آبادي شيخ و يبيس واقع در کرانه شرقي دويرج مقابل معبر سميده مستقر بود. در ساعت 20:00 عناصري از دشمن براي تصرف تپه¬هاي شرقي پاسگاه فکه حمله کردند ولي عقب رانده شدند. لشکر به گروهان تانک اعزامي از تهران دستور داد، تا ساعت 07:00 روز 27 شهريور در دوسلک زير امر گروه رزمي 37 قرار گيرد. به تيپ 2 دستور داد، هر کمکي که مي¬تواند به گروه رزمي 37 بکند.
عمليات روز 26 شهريور با درگيري‌هاي شديد محلي تمام شد. از ساعت 05:00 روز 27 شهريور، مجدداً فعاليت دشمن آغاز شد. توپخانه دشمن در تمام منطقه شروع به تيراندازي کرد و با عناصر مانور به يونيت شرکت نفت دهلران حمله کرد. نيروهاي خودي عکس¬العمل نشان دادند. در ساعت 11:30 هواپيماهاي ما به واحد دشمن در اين منطقه حمله کردند و تلفات قابل ملاحظه¬اي به دشمن وارد کردند. ژاندارمري خوزستان اطلاع داد ارتباط پاسگاه فکه قطع شده، پاسگاه دويرج در حال سقوط است. تيم تانک اعزامي از تهران به منطقه استقرار گروه رزمي 37 حرکت کرد و آن را تقويت نمود. طبق گزارش تيپ 2 در عمليات روز جاري 2 نفر از پرسنل تيپ مجروح شدند، تيپ گزارش داد به پشتيباني بيشتري نياز دارد.
با توجه به حوادث روز 26 و 27، حمله عمومي دشمن قطعي به نظر رسيد، و در 28 شهريور به کليه يگان‌ها دستور آماده باش کامل داده شد. لشکر دستور داد در حدود مقدورات، در معابر خطرناک مين‌گذاري شود. سرپرست تيپ 2 زرهي يک سرگرد مخابرات بود، زيرا به علت حوادث کودتاي نافرجام، فرمانده سازماني تيپ (سرهنگ زرهي ستاد باوندپور) شرکت در کودتا در زندان بود. با تشديد جنگ، اين افسر احساس کرد قدرت اداره يک تيپ زرهي را ندارد. لذا شخصاً گزارش کرد که براي هدايت يک تيپ زرهي در منطقه نبرد، نياز به يک افسر زرهي ستاد ديده مي¬باشد. پيشنهاد تعويض خود را نمود. ولي اعزام افسر فرماندهي تا 5 مهر ميسر نگرديد. در آن روز نيز کار از کار گذشت و تيپ با از دست دادن قسمت عمده وسايل خود، به شرق کرخه عقب¬نشيني کرد.
در پهلوي راست (شمال غربي) تيپ 2 زرهي، تيپ 84 پياده مستقر بود که مسئوليت منطقه عملياتي از موسيان تا دهلران و مهران را عهده¬دار بود. پاسگاه‌هاي بيات و چيلات در محدوده مسئوليت تيپ 84 بودند. ولي ژاندارمري موسيان و دهلران، هر گونه نيازمندي را از تيپ 2 زرهي درخواست مي¬¬کردند. فرماندار دهلران نيز، مسائل عملياتي را با لشکر 92 زرهي اهواز مطرح مي¬کرد. عناصر تقويتي براي اين پاسگاه‌ها نيز از تيپ 2 زرهي اعزام شده بود. تيپ 2 به لشکر گزارش کرد مسئوليت اين منطقه را روشن سازد. زيرا طبق طرح عملياتي حُر، اين منطقه خارج از منطقه مسئوليت تيپ 2 زرهي مي¬باشد. لشکر به تيپ 2 پاسخ داد، فعلاً تيپ 84 در کردستان درگير است. تا آمدن عناصر آن تيپ به منطقه دهلران، مسئوليت منطقه دهلران نيز با تيپ 2 زرهي خواهد بود. ضمناً تکليف گروه رزمي اعزامي از تهران مبهم بود. از يک طرف لشکر در طرح عملياتي حر اين گردان را به عنوان احتياط خود منظور کرده بود. از طرفي به تيپ 2 دستور داده بود آن را در علي‌گره‌زد مستقر سازد. لذا تيپ از لشکر خواست وضعيت اين يگان را روشن سازد. لشکر پاسخ داد، اين گردان احتياط لشکر است و بنا به دستور لشکر وارد عمل خواهد شد. در روز 28 شهريور صحنه نبرد نسبتاً آرام بود. حوادث مهم مرزي رخ نداد. ولي تبادل آتش توپخانه برقرار بود. گروه رزمي 37 درخواست يک آتشبار توپخانه 175 ميليمتري نمود.
در روز 29 شهريور اعلام آغاز نبرد عمومي بيشتر مشهود شد. يک گردان تانک دشمن در حوالي پاسگاه صدام واقع در غرب سميده مستقر شد. نيروهاي خودي به تحکيم مواضع پرداختند. از يگان پدافند هوايي در اختيار لشکر 2 دسته براي تيپ 2 و گروه رزمي 37 اعزام شد. يک گروه مين گذار به معبر فکه اعزام گرديد، تا آن محل را مين گذاري کند. گردان 283 سوار زرهي مواضع خود را در خط پوشش، اشغال و تحکيم کرد. گروهان سوم اين گردان در ساعت 20:00 با دشمن درگير شد. فرمانده گردان 283 به لشکر گزارش کرد، وضعيت وحدت فرماندهي در منطقه روشن نيست. معلوم نيست در اين منطقه چه کسي فرماندهي را به عهده دارد. به همين علت معلوم نيست کدام يگان توپخانه بايد از نيروي پوشش پشتيباني کند. در گيري در پاسگاه سميده از ساعت 14:30 شروع شد و در 18:30 خاتمه يافت.
گروه رزمي 37 وضعيت گسترش خود را چنين اعلام کرد: 2 دسته تانک چيفتن از سميده تا فکه، يک دسته تانک و پياده در پاسگاه فکه، 2 دسته پياده بين فکه تا پاسگاه دويرج و 2 دسته تانک در پاسگاه دويرج. با اين وضع عناصر اين گروه رزمي به صورت نيروي پوشش از سميده تا دويرج در عرض حدود 30 کيلومتر گسترش يافته بودند. بدون اينکه در عقب اين نيروي پوشش مواضع سد کتتده¬اي به وسيله يگاني اشغال شده باشد در نتيجه در اين منطقه از 3 رده اصلي پدافندي که رده تأمين، رده مقدم دفاع و رده احتياط مي¬باشد، فقط يک رده آن هم ناقص وجود داشت، زيرا رده تأمين خود نيز بايد شامل نيروي پوشش و پاسدار رزمي باشد، كه حقيقت فقط پاسدار رزمي بود.
نظر به اين که وضعيت گردان اعزامي از تهران روشن نبود، لشکر به تيپ 2 و گروه رزمي 37 اطلاع داد، اين گردان احتياط لشکر در آن منطقه است. از مرکز زرهي خواسته شد، تانکهاي بيشتر براي گروه رزمي 37 اعزام کند، تا گروهان تانک گروه رزمي 138 اعزامي از تهران تعويض و به گردان 138 ملحق شود.با توجه به گسترش تمام عناصر گروه رزمي 37 به صورت پاسدار رزمي در خط مرز، لشکر به گردان 138 احتياط دستور داد به دوسلک تغيير مکان کند و مواضع سد کننده¬اي در اين منطقه اشغال نمايد.
از مسائل جالب و دردناک، وضعيت عدم آموزش و آمادگي رزمي يگان‌هاي موجود بود. يک نمونه آن اين است که در اين وضعيت بحراني در روز 29 شهريور، گردان 283 سوار زرهي به لشکر گزارش کرد که دسته موشک تاو اين گردان هنوز تيراندازي آموزشي اجرا نکرده و عملياتي نمي¬باشد. از لشکر اجازه خواست براي بررسي ميزان آمادگي دستگاه پرتاب و سالم بودن موشک‌ها و آموزش، تيراندازي آموزشي را در منطقه نبرد اجرا کند. حداقل با هر قبضه، يک موشک تيراندازي نمايد. لشکر به گردان سوار زرهي پاسخ داد بهتر است اين آزمايش را با تيراندازي به تانک‌هاي دشمن اجرا نماييد. اين گونه تدابير نادرست سبب شد، در اوايل جنگ از اين جنگ افزار به نحو صحيح استفاده نشود و موشک‌ها به هدف اصابت نمي‌کردند. دشمن از اين سوء استفاده کرد و آن را به صورت حربه تبليغاتي به کار برد. تا آن حدي که عدم کارايي موشک‌هاي تاو به اطلاع اغلب عناصر اطلاعاتي کشورهاي مختلف رسيد. و اين موضوع جنبه بين¬المللي پيدا کرد. گردان 283 آزمايش موشک را در معبر سميده و در نبرد با دشمن اجرا کرد.
در 30 شهريور 2 دستگاه تانک ام 47 و 2 دستگاه تانک ام 60 اعزامي از مرکز زرهي شيراز به منطقه عملياتي دزفول وارد شد و در اختيار گروه رزمي 37 قرار گرفت. تعداد تانک‌هاي اين گروه به 15 دستگاه رسيد (کمتر از يک گروهان تانک). گروه رزمي 37 درخواست يک آتشبار 175 م‌م کرد. در منطقه اين گروه از ساعت 07:45 درگيري شروع شد و درخواست پشتيباني هوايي گرديد. ولي گروه رزمي گزارش داد تا ساعت 14:00 پشتيباني هوايي انجام نگرفته است.
لشکر به يگان‌ها ابلاغ کرد از حداکثر مقدورات در دسترس خود استفاده کنند. پشتيباني هوايي نيز در حدود مقدورات به عمل خواهد آمد. براي تقويت روحيه پرسنل، لشکر از گروه رزمي 37 تقدير کرد. فشار دشمن در فکه شديد بود. به نحوي که سرگرد رامين فرمانده يگان مستقر در اين محل پيشنهاد کرد اجازه داده شود به مواضع بعدي عقب¬نشيني کنند. اين پيام اولين اثر نااميدي رزمندگان اين منطقه در مبارزه با دشمن بود. ضمناً بايد توجه داشت که در فکه فقط يک دسته تانک و پياده مستقر بود. درگيري از ساعت هفت صبح شروع شده بود و تا پايان روز به شدت ادامه داشت و حتي در طول شب نيز آتش دشمن به شدت به منطقه چاههاي نفت و مواضع شناخته شده يگان‌ها اجرا مي‌گرديد.


عمليات پدافندي كرخه – شوش

انتهای مطلب

منبع: تیپ2 لشکر92 در آغاز جنگ تحمیلی، حسینی، سید یعقوب، 1392، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده