(1) پایگاه رزمی پشتیبانی اصفهان
پایگاه اصفهان که به نام پایگاه مادر خوانده میشود با دارا بودن حداکثر استعداد بالگرد و به عنوان تنها پایگاهی که بالگرد شنوک را در اختیار دارد، در عملیات والفجر8 با حداکثر ظرفیت بالگرد(42 فروند) و بیش از 600 نفر نیروی متخصص(خلبان، فنی) و بالاترین حجم پرواز به شرح زیر شرکت نمود:
(2) پایگاه هوانیروز کرمان
پایگاه کرمان با ماموریت پشتیبانی مستقیم از قرارگاه کربلا (پشتیبانی از تلاش پشتیبانی) با استعداد 27 فروند انواع بالگرد (12 فروند214، 8 فروند کبرا، 3 فروند 206 و 4 فروند شنوک) در عملیات والفجر8 شرکت فعال داشت.
(3) پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان
شرکت این پایگاه در عملیات به علت نزدیکی پایگاه به جبهه جنوب برای پشتیبانی از سایر نیروهای هوانیروز مستقر در مناطق عملیاتی بود و در طول عملیات بهصورت آماده در پایگاه انجام وظیفه میکردند. این پایگاه با 21فروند بالگرد (6 فروند بالگرد کبرا، 8 فروند بالگرد 214، 3 فروند بالگرد 206 و 4 فروند بالگرد شنوک) در این عملیات شرکت داشت.
(4) پایگاه تهران
این پایگاه که مدیریت و فرماندهی هوانیروز را به عهده داشت با اعزام یک فروند جت فالکن و یک فروند فرندشیپ در عملیات والفجر8 شرکت نمود.
خلاصه شرح فعالیتها
برابر آمارهای منتشره هوانیروز اقدام به جابجائی دهها دستگاه خودرو جیپ حامل موشک تاو، تفنگ 106 م.م و تفنگ 57 م.م نموده است که از نظر سرعت و تعداد، رکورد جدیدی بجای گذاشته است. در این عملیات در مجموع 3938 ساعت پرواز در 3890 سورتی انجام گرفته است که در این پروازها 2058 نفر مجروح تخلیه گردیده و 1642 نفر از رزمندگان در منطقه جابهجا شده و 330 تن مهمات حمل گردیده است.
جدول پیوست که خلاصه فعالیت هوانیروز را در 10 روز اول عملیات منعکس میکند، به خوبی نشان میدهد این یگان تا چه اندازه فعال بوده و چه نقش تعیین کنندهای را در عملیات فاو ایفا کرده است. شاید همین جدول کافـی باشد کـه بگوییم اگـر تنها هوانیروز در این عملیات شرکت نداشت، هرگـز موفقیت افتخار آمیز تسخیر فاو و تثبیت پیروزیهای کسب شده در 24 ساعت اول عملیات به وقوع نمیپیوست.
نقش هوانیروز (به روایت تاریخ شفاهی و اسناد)
شنیدن فرازهایی از زبان خلبانان درگیر در خط مقدم جبهه یا نقل تحلیلهای نظامی بوسیله صاحب نظران به ما کمک میکند تا بیشتر در جریان فعالیتهای انجام شده بوسیله این یگان پر صلابت و توانای نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در عملیات والفجر8 قرار گیریم و گوشههای دیگری از تلاش برای رسیدن به موفقیت قطعی در این عملیات را بیان کنیم.
نویسندگان و تحلیل گران در کتاب فاو تا شلمچه می نویسند:
قرارگاه رعد به فرماندهی سرلشکر شهید بابائی پشتیبانی هوائی عملیات را به عهده داشت و برادران هوانیروز نقش برجسته ای در ترابری و پشتـیبانـی آتـش نـزدیک در منـطقه فاو ایفا میکردند.
و یا در بخش پیشروی خودی، (انهدام دشمن) از کتاب نبرد فاو که وقایع جنگ در فاو را لحظه به لحظه منعکس میکند آمده است:
در اوج درگیری، در ساعت 0900 صبح دو فروند هلی کوپتر خودی در صحنه حضور مییابند و با فریادهای الله اکبر رزمندگان مورد استقبال قرار می گیرند. حضور به موقع آنها روحیه خسته ولی امیدوار نیروهای خودی را تازه میکند. جاده آسفالته البحار در یک لحظه راکت باران می شود و نیروهای عراقی حتی آنان که دور از منطقه درگیری در سنگرهای فرماندهی و پشتیبانی صحنـه را نظارت می کنند، از آتش رُعب انگیز کبراها در امان نمی مانند. خلبانان هلی کوپترها با شجاعت خاصی روی سر دشمن ظاهر گردیده و با مانورهای بسیار عالی،تانکها و توپهای دشمن را مورد هدف قرار میدهند.
سرتیپ2 خلبـان رحمان قضات کـه در تمام صحنههای جنگ تحمیلی، حضور فعال داشته و هم اکنون (1382) در پست معاونت هماهنگ کننده هوانیروز میباشد، درباره فعالیت هوانیروز چنین اظهار نظر میکند:
“ گرچه در تمام عملیاتها شرکت موثر داشتهایم، اما از نظر حجم وسایل پرنده، عملیات والفجر8 ویژگی خاص خود را دارد، من با درجه سروانی به عنوان لیدر پرواز در این عملیات شرکت داشته و از 48 ساعت قبل در منطقه دارخوین مستقر شدیم و از طریق زمین شناسائیهای خود را تا ساحل اروندرود آغاز کردیم، انواع بالگردهای کبرا، 214 و شنوک از پایگاههای اصفهان، کرمان، مسجد سلیمان و تهران شرکت داشتند، مأموریت پایگاه اصفهان پشتیبانی از سپاه پاسداران و پایگاههای کرمان و مسجد سلیمان در پشتیبانی از قرارگاه کربلای ارتش و پایگاه تهران به عنوان احتیاط عمل میکرد. در این عملیات انواع ماموریتهای پشتیبانی آتش، نجات، حمل مجروح، جابجائیهای پرسنل و تجهیزات و شناسائی هوائی در حد مطلوب و با برنامهریزی صحیح انجام گرفت و اضافه بر تیمهای پروازی ـ تیمهای تعمیراتی و پشتیبانی و ستاد فرماندهی شرکت داشتند که در این حجم قبل از این تقریباً بی سابقه بود.
عملیات شبانه شروع و یگانها از رودخانه خروشان اروند با موفقیت عبور و ساحل غربی به تصرف در آمد، اما با روشن شدن هوا و نیاز یگانهای تک ور به انواع پشتیبانیها، و کمبود امکانات حمل و نقل روی آب، مأموریت هوانیروز با حساسیت خاصی ابلاغ گردید، ضمن اینکه تیمهای آتش به وظیفه خود در حد گسترده عمل می کردند، کمبود تجهیزات سنگین و لزوم تدارکات ایجاب می کرد ماموریت اسلینگ (حمل بار خارجی) برای جابجایی انواع سلاحهای ضد تانک، (تفنگ 106 م.م و تفنگ 57 م.م) انجام گیرد که هوانیروز از این جهت، رکورد جدیدی از نظر تعداد پرواز و سرعت عمل بهدست آورد، با شروع پاتکهای عراق و بمبارانهای هوائی تخلیه مجروح و جابجائیهای سریع پرسنل و تدارکات نیز شدت یافت. تا جایی که با آمار میتوان ادعا کرد که در چند روز اول عملیات که هنوز روی اروند پلی وجود نداشت، هوانیروز و قایق 80% از تدارک مورد نظر را جابجا کردند، اگر اغراق نکرده باشم هوانیروز مانند تاکسی تلفنی عمل میکرد. آنهم در شرایطی که تقریباً برتری هوائی با دشمن بود، کار ساده ای نبود و فقط با قبول خطر و روحیه شهادت طلبی و عزم راسخ برای پیروزی امکان پذیر بود، که چنین صفاتی در خلبانان رشید هوانیروز وجود داشت.
بدون تردید و جدای از این که من یک خلبان هوانیروز هستم، اگر هوانیروز نبود و چنین آماد رسانی گسترده ای انجام نمی گرفت و تیمهای آتش کبرا نقش خود را در پشتیبانی آتش ایفا نمیکردند، عملیات به نتیجه افتخار آمیز نمی رسید، زیرا عقبه خودی قطع شده بود و حتی پلهای روی رودخانه بهمنشیر هم به وسیله هواپیماهای عراقی تخریب شده بودند، یگانهای تک ور عموماً پیاده و با تجهیزات سبک بودند و پاتکهای سنگین دشمن هم آغاز شده بود و هیچگونه تانک یا سلاحهای ضد تانک موثری هم در ساحل غربی وجود نداشت در نتیجه آنچه میماند، حرکت از راه هوا و سرعت عمل است که تنها در امکانات هوانیروز است.
انتهای مطلب