سرهنگ سلطانینیا، یکی دیگر از خلبانان هوانیروز که در عملیات والفجر8 شرکت مؤثر داشته است میگوید:
در آن هنگام (بهمن ماه) در سال 64 که در قرارگاه بودیم، دو مورد شنود را که از نظر اطلاعاتی اهمیت داشت برای پرسنل تشریح و معرفی کردند که مورد اول گفته یکی از فرماندهان عراقی در مورد حمله ایرانیها بود که یک هفته قبل از عملیات والفجر8 ایراد شده بود، او با اطمینان گفته بود که “عبور از اروند بسیار مشکل و حداقل کار ایرانیها نیست”، اما مورد بعد این بود که یگانهای مأمور پاتک برای پس گیری فاو در توجیه عدم موفقیت خود گزارش کرده بودند: “به علت فعالیت بیش از حد هلیکوپترهای دشمن (ایران) قادر به گرفتن آرایش برای انجام پاتک نیستیم.“
در مورد گفته اول، بر خلاف اظهارات آن فرمانده عراقی رزمندگان اسلام با رعایت اصل غافلگیری و بارشادت تمام از اروندرود گذشتند و سر پلی را اشغال کردند، اقدام بعد گسترش سرپل و یا حداقل حفظ سر پل بدست آمده بود، که بدلیل شرائط ویژه و در اوج درگیری، در ساعت 0900 صبح دو فروند هلی کوپتر خودی در صحنه حضور مییابند و با فریادهای الله اکبر رزمندگان مورد استقبال قرار می گیرند. حضور به موقع آنها روحیه خسته ولی امیدوار نیروهای خودی را تازه میکند. جاده آسفالته البحار در یک لحظه راکت باران می شود و نیروهای عراقی حتی آنان که دور از منطقه درگیری در سنگرهای فرماندهی و پشتیبانی صحنـه را نظارت می کنند، از آتش رُعب انگیز کبراها در امان نمی مانند. خلبانان هلی کوپترها با شجاعت خاصی روی سر دشمن ظاهر گردیده و با مانورهای بسیار عالی،تانکها و توپهای دشمن را مورد هدف قرار میدهند.
سرتیپ2 خلبـان رحمان قضات کـه در تمام صحنههای جنگ تحمیلی، حضور فعال داشته و هم اکنون (1382) در پست معاونت هماهنگ کننده هوانیروز میباشد، درباره فعالیت هوانیروز چنین اظهار نظر میکند:
“ گرچه در تمام عملیاتها شرکت موثر داشتهایم، اما از نظر حجم وسایل پرنده، عملیات والفجر8 ویژگی خاص خود را دارد، من با درجه سروانی به عنوان لیدر پرواز در این عملیات شرکت داشته و از 48 ساعت قبل در منطقه دارخوین مستقر شدیم و از طریق زمین شناسائیهای خود را تا ساحل اروندرود آغاز کردیم، انواع بالگردهای کبرا، 214 و شنوک از پایگاههای اصفهان، کرمان، مسجد سلیمان و تهران شرکت داشتند، مأموریت پایگاه اصفهان پشتیبانی از سپاه پاسداران و پایگاههای کرمان و مسجد سلیمان در پشتیبانی از قرارگاه کربلای ارتش و پایگاه تهران به عنوان احتیاط عمل میکرد. در این عملیات انواع ماموریتهای پشتیبانی آتش، نجات، حمل مجروح، جابجائیهای پرسنل و تجهیزات و شناسائی هوائی در حد مطلوب و با برنامهریزی صحیح انجام گرفت و اضافه بر تیمهای پروازی ـ تیمهای تعمیراتی و پشتیبانی و ستاد فرماندهی شرکت داشتند که در این حجم قبل از این تقریباً بی سابقه بود.
عملیات شبانه شروع و یگانها از رودخانه خروشان اروند با موفقیت عبور و ساحل غربی به تصرف در آمد، اما با روشن شدن هوا و نیاز یگانهای تک ور به انواع پشتیبانیها، و کمبود امکانات حمل و نقل روی آب، مأموریت هوانیروز با حساسیت خاصی ابلاغ گردید، ضمن اینکه تیمهای آتش به وظیفه خود در حد گسترده عمل می کردند، کمبود تجهیزات سنگین و لزوم تدارکات ایجاب می کرد ماموریت اسلینگ هدف اجرای مأموریت به هر قیمت وارد کارزار شده و از یگانهای در خط پشتیبانی کرد همین موضوع سبب گردید که پاتکهای مکرر دشمن به شکست بیانجامید و تصرف فاو مقدور شود.
یکی از خصوصیات بارز این عملیات اصل غافلگیری آن بود. به صورتیکه تا شب عملیات اکثر نیروهای خودی هم از شروع و ساعت آن بی اطلاع بودند.
سرهنگ حسین وکیلی یکی از خلبانان کبرا عنوان مینماید:
قبل از عملیات خلبانان از راه زمین و با حضور در دیدگاهها، مناطق عملیاتی (فاو) را شناسایی و محورهای پروازی را مشخص نمودند و در یکی از این شناساییها که با حضور برادر رحیم صفوی انجام میگرفت پس از بازدید از منطقه عملیاتی جهت توجیه نقشه در سولهای وارد شدیم و پس از توجیه کامل زمانیکه از آن محل بیرون آمدیم تقریباً هوا تاریک شده بود و در این لحظه، برادر صفوی من را صدا کرد و آهسته گفت: که وقتی به مقر هوانیروز رسیدید به سرهنگ محمد انصاری (فرمانده پایگاه) بگو که خلبانان کبرا برای فردا صبح جهت مقابله با پاتکهای دشمن آماده باشند.
ما که فکر میکردیم این عملیات حداقل در چند روز آینده انجام میگیرد، از این خبر بسیار شوکه و مجبور شدیم آن شب به کمک پرسنل فنی برویم و تا صبح بالگردهای کبرا را مهمات گیری نماییم تا اول صبح آنها آماده پرواز باشند.
با روشنایی صبح تیمهای آتش هوانیروز وارد صحنه عملیات گردیده و به کمک نیروهای زمینی شتافته و با هدف قرار دادن تانکهای دشمن، پاتکهای سنگین آنها را متوقف مینمودند، خلبانان کبرا در طول عملیات و با حضور در بالای سر نیروهای رزمنده ضمن تقویت روحیه آنها نقش به سزایی را در توقف و انهدام نیروهای دشمن داشتند. نبرد آنها با تانکهای گارد ریاست جمهوری عراق و در اطراف کارخانه نمک که با هدایت شخص صدام انجام میگرفت واقعاً نبردی نفسگیر و در جلوگیری از پیشروی دشمن بسیار مؤثر بوده است.
استفاده از موشکهای ماوریک که توسط بالگردهای کبرا شلیک میگردید، یکی دیگر از نکات بارز هوانیروز در این عملیات بوده است. خلبانان کبرا، بارها با شلیک این موشک به اهداف و مراکز تجمع نیروهای دشمن در مسیر جاده فاو تا دریاچه نمک باعث انهدام و سر درگمی دشمن و سهولت در امر پیشروی نیروهای ودی را داشته است.
امکانات محدود کاری بس دشوار بود اگر امکانات محدود و موجود هم به سرعت بهدست رزمندگان نمیرسید موفقیتهای اولیه از کف میرفت. همان طوری که امیر قضات گفتند استفاده از امکانات هوانیروز تنها چاره کار بود که خوشبختانه هوانیروز با صلابت تمام آماده خدمات رسانی بود که من به عنوان یک خلبان بالگرد 214 شاهد قبول خطر و نادیده گرفتن محدودیتها به وسیله خلبانان بودم. ما انواع سلاحهای سنگین مانند جیپ یا موشک تاو و تفنگ 106 و تفنگ 57 را به آن طرف رودخانه بردیم تا سایر راههای ارتباطی برقرار گردید و دیگـر سلاحهای سنـگین به کمـک یگانهای تک ور آمدند والحمدلله شاهد موفقیت در عملیات شدیم. 1
یکی از خلبانان غیرتمند بر فعالیت چشمگیر و فراگیر هوانیروز مُهر تأیید میگذارد. او میگوید:
از گروه کرمان با بالگرد 214 به عملیات فاو اعزام شدم. در داخل جزیره آبادان در کنار سایر همکاران استقرار یافتم.
در روز اول عملیات، مأموریت یافتیم تجهیزات را به ساحل غربی اروندرود حمل کنیم. من قبل از این عملیات گرچه آموزش حمل بار خارجی را دیده بودم اما هیچگاه عمل نکرده بودم. برای اولین بار یک دستگاه جیپ همراه با موشک تاو را جابجا کردم و این تجربه اول را طوری انجام دادم که در هیچ آیین نامه ای نوشته نشده بود، من آنقدر به زمین نزدیک بودم که چرخهای جیپ روی آب رودخانه اروند تماس داشت و در همان روز اول این کار را در چند نوبت با موفقیت و اعتماد به نفس به سرانجام رساندم و در هر مورد پس از پیاده کردن خدمه و بلند شدن ملاحظه می کردم که جیپ حامل جنگ افزار برای انجام مأموریت بحرکت در میآمد و این باعث میشد تا در من یک نوع در خود احساس شعف و سربلندی بوجود آید. در یک مورد، خدمه یکی از موشکهای تاو را دیدم که بلافاصله درگیر یک تانک عراقی شده با شلیک مؤثر تانک را به آتش کشید. پرواز در ارتفاع پست از یک طرف خطر برخورد با موانع را داشت اما از طرف دیگر تا رسیدن به هدف خلبان در دید قرار نمی گیرد و درگیر هواپیماهای دشمن نمی شود. اگر تمام مأموریتهای گذشته را ورق بزنیم در هیچ عملیاتی به اندازه والفجر8، هوانیروز مجبور به حمل بار خارجی نشده بود و یا در شرایط نامساعد پرواز نداشته است، در این عملیات با توجه به ویژگی خاص آن تمام استانداردها را کنار گذاشت و با از طرفی دشمن با استقرار شناورهای خود در آبهای خور عبدالله و متکی به جزیره بوبیان کویت سعی مینمود که جناح غربی نیروهای اسلام را همواره مورد تهدید قرار دهد و با شلیک از راه دور ضرباتی را وارد نماید لذا یکی از مأموریتهای هوانیروز مقابله با این شناورها بوده است که به محض رویت آنها بالگردهای کبرا با پرواز بر روی آبهای خور عبدالله با شلیکهای خود آنها را هدف قرار میدادند.
انتهای مطلب