ح ـ تاکتیکهای جدید
عملیات والفجر8 برای رزمندگان در یگانهای پدافند هوائی یک آزمون و تجربهای موفقیتآمیز در مقابله با نیروئی با تکنولوژی برتر بود که استکبار جهانی در اختیار دشمن قرار داده بود. اما اندیشه، ابتکار، خلاقیت، جسارت و ازخودگذشتگی رزمندگان در سامانه پدافند هوائی نتیجه غیر، قابل انکاری را رقم زدند تا جائی که هم به نیروی هوائی دشمن خسارات قابل توجهای وارد گردید و هم حامیان صدام را از نظر روانی آنچنان منقلب نمود که روزی نبود به طریقی ضعف و زبونی خود را به گونهای توجیه نکنند یک روز مدعی بودند که کره شمالی با تکنولوژی شوروی سابق پدافند هوایی ایران را باز سازی نموده و روز دیگر مدعی خرید تجهیزات ضد هوایی جدید ایران از روسیه از طریق لیبی و دیگران بود و عملیات والفجر8 برای پدافند هوایی ارتش شروع فصل جدیدی برای چگونه جنگیدن بدون اتکاء به دیگران و متکی به خود بودن به شمار میآید.
ستاری، مبتکر تحول در سامانه پدافند هوایی:
در هر جنگی معمولا تعدادی به عنوان قهرمانان جنگ از بین نیروهای خودی نمایان می شوند در این عملیات اندیشههای دفاعی افسری جوان، موقعیت کنترل فضای منطقه ی عملیات را دگرگون ساخت و او کسی نبود جز سرهنگ منصور ستاری خواص، او سیستم دفاع هوایی منطقه نبرد یا صحنهی نبرد را طراحی کرده و سیستم پدافندی را با ترکیبی از موشکهای زمین به هوای هاگ و با استفاده از توپهای ضد هوایی سی و پنج میلی متری اورلیکن به صحنه ی عملیات آورد. تاکتیکی که طراحان عملیات زمینی در آن درمانده بودند و برای همه غیر قابل باور بود. وی با بردن سایتهای موشک هاگ به وسط میدان نبرد و رو در رو قرار دادن آنها در مقابل هواپیماهای مامور پشتیبانی نزدیک هوایی دشمن، کار را به جایی رسانید که شاید ارزشهای دفاع هوایی صحنه را که از جمله وظایف و نیازمندیهای نیروی زمینی میباشد، متجلی و متعالی ساخت، او نه از این جهت قهرمان جنگ «والفجر8» بود که اندیشه او موجب سرنگونی تعداد زیادی هواپیما شد، بلکه از این دیدگاه بود که کاستیها را با بهرهگیری از پتانسیلها و تواناییهای پنهان یک نیرو جبران کرد و سرنوشت شکستها را و ناکامیها را در عملیات گذشته به یکباره در پیروزی چشمگیر و خیره کنندهای به نمایش گذاشت.
این افسرکاردان و مبتکر، بعدها به درجه سرتیپی رسید و فرمانده نیروی هوایی ارتش شد و نشان داد که یک نظامی حرفه ای به عدههای دشمن به عنوان عوامل پیروزی آفرین نمینگرد بلکه به بهره وری نیروها و ابزار و ادوات نظامی تکیه دارد. استفاده از موشکهای هاگ با سکوهای پرتاب ثابت در میدانی که امکان عقب نشینی و پیش روی در هر لحظه متصور است شجاعت حرفه ای می خواهد، او در حقیقت قرارگاه رعد را با موفقیتی روبرو ساخت که توانایی نهاجا رادرانجام عملیات معجز آسا را به رخ دوست و دشمن کشید.
سرلشکر شهید منصور ستاری، در هنگام نبرد «والفجر8» سرهنگ بود و قهرمان جنگ شد. او از مبتکرین بردن موشک “هاگ” به میدانهای نبرد زمینی بود. او نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را که با از دست دادن تعداد قابل ملاحظه ای هواپیما و خلبان، قدرت دفاعی واقعی خود را به شدت از دست داده بود، در این عملیات دوباره احیا کرد. تنها با اندیشه ی دفاعی صحیح و متکی بر دانش نظامی و حرفه ای خود این کار را کرد. نام سرتیپ منصور ستاری در جنگهای تاریخی کشور ایران به عنوان یک قهرمان زنده، همیشه جاوید خواهد بود و اگر در این عملیات او نبود شاید پیروزیها در این حد تجلی نمیکرد. تخصص او کنترل شکاریها در رادارهای تاکتیکی بود. ولی او در حقیقت افسر نخبهای بود که درس بزرگی به ارتش عراق داد. درسی به یاد ماندنی و تاریخی.
خ- اقدامات تاکتیکی:
در بخش پدافند، دشمن با استفاده از سیگنالهای راداری پدافند هوایی بویژه رادارهای موشکهای پدافندی به محض روشن شدن، زده میشدند. قرارگاه رعد به این موضوع پی برد و برای مقابله با این برتری جزئی دشمن اقدامات تاکتیکی به شرح زیر انجام داد:
(1) با استفاده از رادار مادر در بندر امام خمینی(ره) و خاموش نگه داشتن سایر رادارها از طعمه شدن بیشتر سایتهای موشکی به عنوان اصلیترین سلاح پدافندی نهاجا ممانعت به عمل آمد.
(2) یکی از اقدامات اساسی و فنی و ابتکاری برای افزایش قابلیتهای پدافند هوایی گذاشتن موشک هاگ به جای فنیکس روی هواپیمای اف14 میباشد تا برد پدافند هوایی به دو برابر برسد، از این رو مشاهده میکنیم تمامی اقدامات سرهنگ منصور ستاری به لطف و عنایت پروردگار مؤثر افتاد و بخشی ازهواپیماهای دشمن بوسیله سامانه پدافند هوایی ایجاد شده ساقط شدند، و این درسی فراموش نشدنی است که تا میتوانیم به خود اتکا داشته باشیم، زیرا همیشه این امکان وجود دارد که دیگران آنچه را در اختیار ما گذاشتهاند به سادگی در اختیار دشمن ما قرار دهند.
(3) تجهیز ارتش عراق به تجهیزات آفندی هوایی روز دنیا و فرسودگی سامانههای پدافندی ما باعث گردیده بود که در چند عملیات قبل از والفجر8 پدافند هوایی قادر به انجام وظیفه خود به گونه قابل قبول نگردد. که در تجزیه و تحلیلهای به عمل آمده متخصصین پدافند هوایی به این نتیجه رسیدند که با روشهای کلاسیک تعریف شده در آییننامهها و دستورالعملها نمیتوان رو به روی چنین دشمن مجهز به تکنولوژی روز دنیا ایستاد به همین دلیل تصمیم گرفته شد به هیچ وجه از روش مشخص شده قبلی استفاده نگردد اصول جدیدی تعریف شد که بر مبنای آنها سناریوی جنگ با هواپیماهای دشمن به پدافند هوایی از منطقه خاصی تدوین گردید. این تاکتیک بر چند اصل استوار بود:
اصل اول ـ جابهجاییهای فوق العاده سریع و برق آسا
اصل دوم ـ مخفی ماندن از دید دشمن و اجتناب از تمام مواردی که باعث شناسایی گردید.
اصل سوم ـ فریب دشمن از نظر فیزیکی ـ الکترونیکی و حرارتی همزمان و منطبق با واقعیت با ایجاد سایتهای فریب.
با چنین زمینه فکری منطقه و هدفها و چگونگی اجرای عملیات والفجر8 حدود سه ماه قبل از شروع عملیات به قرارگاه تازه تأسیس رعد ابلاغ گردید. قرارگاه با رعایت هر چه دقیقتر اصول طبقه بندی اطلاعات در سه محل جدا از هم در چهار زمینه مشغول فعالیت شد به گونهای که گروهها از چگونگی فعالیت یکدیگر اطلاعی نداشتند.
تیم اول ـ آماده نمودن تجهیزات و سامانههای پدافندی اصلی و حذف وسایل اضافه و تمرین برای حرکت و جا به جایی سریع با کمترین امکانات.
تیم دوم ـ آماده نمودن تجهیزات و سامانههای فریب با تلاش برای هر چه بیشتر و واقعی تر بودن آن از نظر شکل ظاهری حرارت ایجاد شده و نشت امواج الکترونیکی.
تیم سوم ـ آماده شدن برای پشتیبانی فنی و تعمیرات و سایر نیازمندیها به صورت کاملاً متحرک و کارا.
تیم چهارم ـ سایت یابی و آماده نمودن مواضع به گونهای که انجام مأموریت امکان پذیر باشد و کمترین تغییرات در زمین به وجود آید بین مواضع اصلی و فریب هیچ تفاوتی نبود برای هر جنگافزار سه موضع تهیه شده بود.
انتهای مطلب