ارتش در فاو(عملیات والفجر8) (39)
عملیات شفق: نگاه مشترک به عملیات هوایی و عملیات پدافند هوایی

(2) تأثیر عوامل خارجی و داخلی:
قبل از آغاز عملیات «والفجر -8» نیروی هوایی درگیر یک مرحله از جنگ شهرها شده بود که کار فوق العاده حساس فنی و دقیقی بود و این عملیات بگونه ای انجام می‌شد که دشمن نتواند بهانه ای بیابد تا در مجامع بین‌المللی ادعاهای کنوانسیون ژنو و حقوق بشر و اینگونه دست آویزهایی را که جهان غرب در اختیار او قرار می دادند، بهره برداری کند.
از سوی دیگر دشمن هم در هر زمانی که در جبهه‌های زمینی با ناکامی روبرو می‌شد، جنگ را به داخل شهرها می کشانید و یا جنگ را به خلیج فارس هدایت می کرد که کشتی‌های تجاری و نفتکش‌های عظیم برای ایران فعالیت می کردند پس اگر جزیره‌ی فاو به تصرف قوای ایران در می آمد مسیر هواپیماهای « میراژ F-1» او طولانی تر می‌شد و دسترسی او به خلیج فارس از طریق خاک کویت و عربستان می بایست صورت می گرفت که این چنین عملیات هوایی بسیار پر خطر و نا امنی بیشتر خلیج فارس و تنگه ی هرمز را در بر داشت و این به سود غرب در راستای دریافت نفت منطقه باندازه ی کافی نبود. غرب و شرق یعنی ایالات متحده و اتحاد شوروی توافق کرده بودند که دولت فرانسه به عراق سلاح بدهد. در آن زمان ژسکاردیستن نماینده ی سوسیالیست‌های فرانسه بر این کشور حکومت داشت و از نظر سیاسی هم به چپ می زد و هم به راست و این دولت از عمده ترین تأمین کنندگان سلاح در آن زمان برای عراق محسوب می‌شد و به تازگی 60 فروند هواپیمای میراژ «F-1» « EPQ-6»« EPQ-5» که نزدیک به معادل چهار اسکادران هوایی می‌شد به نیروی هوایی عراق داده بود و توانایی او را در محدود کردن پروازهای عکسبرداری هوایی نهاجا در ارتفاع بالا و بمباران‌های سنگین ارتفاع بالای نهاجا را چندین برابر ساخته بود. از طرفی با سوخت گیری و سوخت رسانی در هوا توسط این هواپیماها می‌توانستند خود را به جزایر سیری و لاوان حتی قشم هم برسانند. از دیگر رویداد‌های مهم در این عملیات که بگونه ای با وضعیت بین‌المللی نیز ارتباط پیدا می کرد تعقیب و مورد اصابت قرار دادن یک فروند هواپیمای مسافربری «اف – 27» بنام فرند شیب توسط هواپیماهای «میگ -23 » در نزدیکی فرودگاه اهواز بود که یکی از شخصیت‌های روحانی مهم بنام حجت الاسلام و المسلمین شیخ فضل اله محلاتی نماینده ی حضرت امام (ره) در سپاه پاسداران و دو نفر افسر ارشد هوایی بنام‌های سرهنگ فنی محمد رضا کشواد مدیر ماتریل در معاونت لجستیکی فرماندهی نهاجا و سرهنگ خلبان محمود خضرایی فرمانده ی مرکز آموزش‌های هوایی به اتفاق دو نفر خلبان هواپیما و 48 نفر از کارکنان نیروهای مسلح همگی به شهادت رسیدند.
از سوی دیگر رئیس جمهور عراق در سوم آبان سال 1362 علنا در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشته بود که «ما شهرهای ایران را اگر چه در عمق سرزمین آن باشند هدف قرار می دهیم و برای ما هیچ اهمیتی ندارد که بر اثر این حملات تعداد خانواده‌های بی سرپرست در ایران افزایش یابد، زیرا عراق برای ما از تمام مردان ایران با ارزش تر است.»
این بی‌پروایی زمامدار عراق از ابراز بمباران و موشکباران شهرهای ایران نشان می‌دهد ژنرال‌ها و فرماندهان ارتش عراق نیز گستاخانه تر به جنگ شهرها بپردازند و حتی ژنرال «ثابت سلطان» که یک ژنرال درجه‌ی سوم در سطح فرماندهان ارتش عراق به حساب می آمد با گستاخی فراوانی که نشان می داد آنها از عواقب کار جنگ هیچ وحشتی ندارند و ترسی از جنایتکار جنگی نامیده شدن و اینگونه موضوعات به دل راه نمی دهند. بر خلاف تمام قوانین حقوق بشر و کنوانسیون ژنو و قطعنامه‌های شورای امنیت در گذشته اعلام می دارد که «در کشور عراق دو نوع جنگ یعنی جنگ شهرها و جنگ جبهه‌ها وجود ندارد بلکه تنها جنگ وجود دارد»
این گستاخی‌هایی که بواسطه حمایت‌های بیگانگان غربی اکنون علنی شده بود، کار نیروی هوایی را بسیار سخت کرده بود.
از طرفی نیروی هوایی، مدتها در جنگ بی آمان، هواپیماهای خود را از دست داده بود و موشکهای زمین به هوا فاقد قطعات یدکی و پشتیبانی کننده بودند.
در همین سال 64 برابر با 1985 میلادی برابر گزارش نشریه ی فارین ریپورت، آقای کسینجر یک گزارش سری مبنی بر گشودن کانال ارتباطی بین ایالات متحده و ایران برای نجات جان گروگانها و بسیاری مسائل بی جواب سیاسی دیگر بین دو کشور پیشنهاداتی به رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا داده بود که یکی از این پیشنهادها ارسال قطعات یدکی اسلحه و مهمات برای ایرانیهایی که در تحریم تسلیحاتی از سوی غرب قرار دارند و محاصره ی اقتصادی نیز علیه آنها اعمال می شود ممکن بود که راهگشا باشد.
در چار چوب ضرورتهای یاد شده بالاخره آمریکا اولین بهای سیاستهای غلط خود را در ارسال قطعات یدکی به ایران پرداخت و ماجرای مک فارلین بوجود آمد که البته این ارسال سلاح و قطعات یدکی در جنگ والفجر بسیار برای نیروی هوایی مفید واقع گردید.
در خرداد ماه 1364 این ارسال اسلحه شروع شد و در اسفند ماه که اوج جنگ “والفجر – 8” بود خاتمه یافت. نیروی هوایی از خرداد ماه 1364 در دومین دوره جنگ شهرها درگیر شده بود. این کاری بود که تنها از این نیرو بر می آمد، دسترسی به عمق خاک و فضای دشمن کار دریایی یا زمینی نمی‌توانست باشد و از سوی دیگر تا آماده شدن طرح عملیات « والفجر -8» باندازه ی کافی باید دشمن را از نظر روحی روانی می‌شکستیم و از طرفی جهانیان را باید با یک قدرت برتر هوایی و انجام عملیات استراتژیک هوایی در اعماق خاک دشمن آماده می ساختیم تا یک وقت فرصت فکر کردن به جنگ‌های غیر متعارف میکروبی و شیمیایی را در سر زمانداران عراق نیاندازند و جرأت نداشته باشند سیاستمداران عراق را از عواقب یک جنگ شیمیایی – میکربی- هسته ای مطمئن سازند، اگر چه از خریدهای تسلیحاتی ارتش عراق معلوم بود که این ارتش خود را برای یک رویارویی شیمیایی در اندازه‌های بزرگ آماده می سازد اما از کشیده شدن جنگ شیمیایی به درون شهرها مثل بغداد، بصره، کرکوک، رمادی، العماره و ناصریه وحشت دارد.
اساس عملیات «والفجر8» نیز براین تفکر استوار بود که غرب باید با دیدن و لمس کردن توان نظامی و مردمی کشور ایران بفهمد که عرا ق برای او متحد خوبی نیست و میزان کمک‌های نظامی استراتژیک خود را نسبت به ارتش عراق محدود سازد.
این بخش را با فرازی از سخنان مقام معظم رهبری به پایان می‌بریم که در جمع دانش آموختگان دانشگاه افسری در سال 1369 بیان شده است و رهنمودی برای کسانی است که می‌خواهند به مصداق گذشته چراغ راه آینده از آموزه‌های جنگ تحمیلی بهره‌برداری نمایند.
”آن دوران هشت ساله‌ی جنگ و دو سال نه جنگ و نه صلح در زندگی ملت ما تجربه‌ای بسیار کم نظیر و کمیاب و آموزنده‌ای هستند.
از آنها باید درس گرفت و نباید آنها را فراموش کرد. روز به روز و ساعت به ساعت آن سالیان دشوار برای ما درس است. اما در عین استفاده از آن تجربه‌ها امروز همه‌ی ابتکار و تلاش و مدیریت مدیران نیروهای مسلح چه ارتش و چه سپاه باید در ایجاد یک نظم و ترتیب و کیفیت بخشیدن و آماده‌سازی کامل نیروهای مسلح صرف بشود تا همواره قدرت دفاعی ملت در چشم دشمنان، همچنین در چشم دوستان که از قدرت جمهوری اسلامی احساس قدرت می‌کنند در اوج قدرت باقی بماند.“

انتهای مطلب

منبع: عملیات والفجر8(ویراست دوم)، اسدی، هیبت الله، 1400، ایران سبز، تهران

 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده