صلوات و درود بر ارواح طیبه شهدا و روح پرفتوح رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام شهدا حضرت امام خمینی(ره) و امیرالشهدای نیروهای مسلح شهید سپهبد علی صیادشیرازی.
هدف از این نوشتار و دلنوشته، اشارهای کوتاه به بخشی از زندگی و سیره شهید سپهبد علی صیادشیرازی است، تا یاد و خاطره آن شهید والامقام زنده نگاه داشته شود.
با اینکه 25 سال از شهادت و عروج این شهید بزرگوار میگذرد، هنوز هم یاد ایشان در اذهان مردم شهیدپرور و جان بر کف ایران و بخصوص نیروهای مسلح و ارتشیان حافظ وطن باقی مانده و باقی خواهد ماند.
بیتردید این شهید والامقام یکی از تأثیرگذارترین چهرههای معاصر ایرانی اسلامی میباشد.
شهید سپهبد صیادشیرازی تا زمان شهادت خود، خدمات و نقش ارزندهای برای ایران و اسلام و بخصوص نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ایفا نمود، که تمام افرادی که با ایشان در ارتباط بودند، آنها را به یاد دارند و با حس عزت، راه آن شهید را ادامه خواهند داد.
یکی از میراث شهید سپهبد علی صیادشیرازی که پس از شهادتش همچنان به قوت خود باقی مانده و استوار در این راه ایستاده، «هیئت معارف جنگ» است که در سال 1373 با پیشنهاد شهید و تصویب مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) تأسیس گردید و همچنان بر عقاید و سیره رفتاری آن شهید والامقام تأکید دارد و به طور مؤثر و فی سبیل الله در حال انجام مأموریت خود میباشد.
در این نوشتار، سعی میشود تا با نظر برخی از بزرگان و صاحبنظران حوزه جنگ و دفاع مقدس، که در مورد شهید سپهبد علی صیادشیرازی است، بیشتر آشنا شویم.
سعی شده تا در خلال نظرات گوناگون از صاحبنظران، از دید نگارنده هم به موضوعات پرداخته شود. باید در نظر داشت این نگاه و زاویه دید نگارنده، از سمت و سوی شخصی است که جنگ را ندیده و لمس نکرده است، اما به لطف الهی، با فضای انقلابی حاکم بر جامعه اسلامی ایران رشد کرده و اینک شاید یکی از مدافعان این تفکر انقلابی باشد.
«وَ مَنْ یقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتَلْ أَوْ یغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً»
نیمنگاهی به زندگی شهید سپهبد علی صیادشیرازی پس از انقلاب:
از مهمترین اقدامات او پس از انقلاب اسلامی، میتوان به تهیه طرحهای عملیاتی اشاره کرد که منجر به آزادسازی شهرهای سنندج و پادگان مریوان و بانه و سقز و سردشت در استان سرافراز کردستان از دست اشرار شد. او توانست با تشکیل ستاد عملیات مشترک ارتش و سپاه، پس از 21 روز مقاومت ارتشیان و سپاهیان مدافع، سنندج را به طور کامل از تصرف نیروهای ضدانقلاب خارج نماید. پس از اجرا و تحقق این طرحها، شهید صیادشیرازی با ارتقاء درجه و با درجه سرهنگ تمامی به فرماندهی عملیاتی غرب کشور منصوب شد. وی در آخرین ماههای ریاست جمهوری بنیصدر به دلیل برخورداری از روحیه انقلابی و مقابله با خیانتهای او، از سِمَت مذکور عزل شد و تا زمان فرار مفتضحانه وی به فرانسه، به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری مینمود.
پس از خلع بنیصدر، در تاریخ 09/07/1360 با تصویب حضرت امام(ره) به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و در این گام، برای ایجاد هماهنگی میان ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک بین ارتش و سپاه را راهاندازی نمود و فرماندهی آن قرارگاه را عهدهدار شد و در مدت پنج سال فرماندهی نیروی زمینی و فرماندهی عملیاتهای مشترکی مثل طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس، منشأ پیروزیهای بسیاری در دوران دفاع مقدس بود.
سرتیپ (وقت) صیادشیرازی در سال 1367 در مقابل عملیات فروغ جاویدان منافقین که در آن مرزهای غربی ایران عزیزمان از سوی منافقین مورد هجوم و تجاوز قرار گرفت، توانست ضربات سنگین و جانکاهی را طی عملیات مرصاد بر پیکره لشکر منافقین وارد نماید و طومار منافقین را برای همیشه در هم بپیچد و بسیاری از آنان را به درک واصل نماید. فرماندهی ایشان در این عملیات در آسمان و داخل هلیکوپتر214 بسیار دقیق و حسابشده بود که نمونهای از نبوغ ایشان در فرماندهی است.
ایشان در سال 1368 بنا به درخواست رئیس کل ستاد نیروهای مسلح و با موافقت و حکم فرماندهی معظم کل قوا، به سِمَت معاونت بازرسی ستاد کل و در شهریور سال 1372 به جانشینی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب گردید.
ایشان در روز شنبه 21 فروردینماه 13778، در حوالی خانهاش مورد سوءقصد قرار گرفت و به فیض شهادت نائل گردید. به گفته شاهدان، مرد تروریست و ضارب در لباس پاکبانی در حوالی خانه ایشان کمین کرده بود و تیمسار را که دارای رأفت و مهربانی نسبت به مردم بود، هنگام خروج و به بهانه دادن نامه به ایشان، به طور ناجوانمردانه به رگبار بست.
منافقین که کینه شهید صیادشیرازی را در عملیات مرصاد بر دل داشتند، پس از شهادت ایشان، طی بیانیهای اعلام کردند که انتقام عملیات مرصاد را گرفتیم.
دلایل منافقین برای ترور شهید والامقام ارتش جمهوری اسلامی ایران از نظر نگارنده، حول سه محور جمعبندی شده است:
- نقش وی در کنترل قائله کردستان.
- نقش شهید در دفاع از تمامیت ارضی ایران، بویژه در دفاع مقدس.
- خنثی کردن عملیات فروغ جاویدان منافقین.
شهید سپهبد علی صیادشیرازی همواره بر وحدت بین نیروهای مسلح تأکید داشته و در عمل هم این همبستگی بین ارتش و سپاه را ثابت کردند و در جهت تحقق این امر در جبهههای نبرد نیز این مهم را سرلوحه کار خویش قرار دادند و قرارگاه مشترک بین ارتش و سپاه را تشکیل دادند. این قرارگاه پس از رسیدن به مقام فرماندهی نیروی زمینی ارتش در دستور کار قرار گرفت.
شهید سپهبد علی صیادشیرازی از نگاه بزرگان ارتش و سپاه:
فراوان دیدیم که ایشان با لباس شخصی به نماز جمعه میآمدند و اغلب در میان مردم در میدان فلسطین مینشست. همین برخوردهای صمیمانه که با مردم کوچه و بازار داشتند، تماماً گویای این واقعیت است که چهره ایشان مردمی و اسلامی بود.
در بُعد خانواده، انصافاً ایشان خودش را ساخته بود. باید در اینجا از آن روحیه عالی و ممتاز و فداکار ایشان در خانواده ذکر کرد.
ایشان یک انسان معتقد به اخلاق الهی در بُعد اسلامی بودند، که بر کسی پوشیده نیست. لیکن لازم است تا مروری بر صفات نیکوی ایشان بکنیم:
- مطیع محض ولایت و فرماندهی کل قوا
- ایمان به هدف
- صداقت و راستی
- سعه صدر
- شجاعت و قاطعیت
- پاسداری از احکام شرعی
- نرمش و قاطعیت
- پرهیز از دنیاطلبی و مقامطلبی
- روحیه خستگیناپذیر
- رازداری
- آگاهی از مسائل روز و فریب دشمن
- معنویت
شهید صیادشیرازی از خانواده بسیار مؤمنی بود. او نجیب، اهل نماز و شب زندهدار بود.
عشق به خدمت و رهبری در او موج میزد.
***
عملیات آزادسازی خرمشهر نیز یکی از عملیاتهایی بود که امیر سرافراز ارتش حزبالله در آن نقش مهمی ایفا نمود، که در اینجا برخی از نتایج این عملیات را بررسی میکنیم.
- تغییر توازن سیاسی به نفع ایران
- تقویت توان نظامی ایران
- شکست سیاسی و نظامی رژیم بعثی عراق
- از دست رفتن برگ برنده عراق
- ایجاد تهدید برای عراق
- موضعگیری در جوامع بینالمللی
- تقویت روحیه مردم
- تقویت روحیه شهادتطلبی
- بازگشت امنیت به مناطق جنوبی کشور
- افزایش هماهنگی بین نیروهای ایرانی (ارتش و سپاه) در قرارگیری ارتش صدام در موضع ضعف
شهید صیادشیرازی در همان ساعات اولیه آزادسازی خرمشهر، به صورت تلفنی با حضرت آقا تماس گرفتند، که رهبر معظم کل قوا در تاریخ 03/03/1384 در دیدار با خانواده شهدا به ذکر آن خاطره به شرح زیر پرداختند:
«از سوم خرداد، همان ساعت اولی که رزمندگان ما خرمشهر را گرفته بودند، مرحوم شهید صیادشیرازی به من تلفن کرد ـ بنده آن وقت رئیس جمهور بودم ـ و گزارش اوضاع جبهه را میداد. میگفت الآن هزاران سرباز و افسر عراقی صف بستهاند برای اینکه بیایند ما دستهایشان را ببندیم و اسیر شوند. قدرت معنوی یک ملت این است. فقط خرمشهر نیست ـ خرمشهر یک نماد است ـ کربلا5 ما هم همینطور بود، والفجر8 ما هم همینطور بود، فتوحات دیگر ما هم همینطور بود. عملیات خیبر و بدر و مجموعه هشت سال دفاع مقدس ما هم همینطور بود. البته ناکامی و شکست هم داشتیم و شهید هم دادیم؛ میدان مبارزه است.
شاید امروز هم بعضی خیال کنند که عملیاتی مثل عملیات بیتالمقدس، فقط یک هجوم انبوه انسانی بود. اینها سخت در اشتباهند. در جنگ نظامی، دهها عامل در کنار هم دانش نظامی را به وجود میآورد و استعداد و نبوغ نظامی را نشان میدهد. این اتفاق، در عملیات فتح خرمشهر روی داد که شهید صیادشیرازی یکی از کارگردانان اصلی این عملیات بود.»
از دید نگارنده، یکی از رسالتهای مهم امروز جوانان این مرز و بوم، زنده نگاه داشتن یاد و خاطره شهدا و قدم برداشتن در راه شهدای انقلاب اسلامی است و این مهم زمانی به سرانجام میرسد که ازخودگذشتگی و روحیه جهادی و اسلامی را در خود افزایش داده و معارف دفاع مقدس را سینه به سینه به فرزاندانمان منتقل نماییم.
همانطور که در ابتدای این نوشتار یاد شد، هیئت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیادشیرازی در زنده نگاه داشتن و تحقق این هدف استوار حرکت میکند و هر سال دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش و سربازان زیادی را با این دیدگاه و طریق سعادت آشنا مینماید، که این هم یکی دیگر از میراثی است که شهید صیادشیرازی در میان نسل جوان باقی گذاشته است.
عبارت باقیات الصالحات در واقع همان عمل نیکی است که شخص پس از خود بر جای میگذارد. نگارنده معتقد است این کار تأثیرگذار شهید سپهبد صیادشیرازی متأثر از اعتقاد به همین عبارت باشد.
امروزه عرصه جنگ و جهاد تغییر کرده و بحمدالله با امنیت موجود در کشور و فضای امن کشور، عرصههای جهادی متفاوتی برای جوانان وجود دارد، که به عقیده نویسنده، یکی از راههای ورود به این عرصهها عمل به سیره شهداست.
شهید سپهبد علی صیادشیرازی گنجینه عظیمی از علم، معرفت، تقوا، اخلاص، عمل صالح، مسئولیتپذیری، شجاعت، شهامت، ایثار و امید و حرکت و تواضع بود.
شهید صیادشیرازی نمونه کامل ولایتپذیری بود.
شهید صیادشیرازی مایه وحدت و هماهنگی همه نیروهای مسلح بود.
یکی از زیباترین تعابیر، کلام امیرالمؤمنین(ع) در حق مالک اشتر است، که شهید صیاد نمونه این کلام مولا در عصر حاضر است:
مَالِکٌ وَ مَا مَالِکٌ! وَ اللّهِ لَوْ کَانَ جَبَلاً لَکَانَ فِنْداً، وَ لَوْ کَانَ حَجَراً لَکَانَ صَلْداً، لاَيَرْتَقِيهِ آلْحَافِرُ، وَ لاَ يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ
(مالک، اما چه مالکى! به خدا سوگند اگر کوه بود يکتا بود و اگر سنگ بود سرسخت و محکم بود. هيچ مرکبى نمىتوانست از کوهسار وجودش بالا رود و هيچ پرندهاى به قله آن راه نمىيافت.)
شهید سپهبد قاسم سلیمانی با استناد به همین حکمت 443 امیرالمؤمنین(ع) شهید صیاد را چنین توصیف میکند و میگوید: اگر سنگ بود، سنگ برّندهای بود و اگر کوه بود، آن تک قله برافراشتهای بود که بر همه قلل مختلف مسلط بود.
شهید صیاد در محضر علمای عظام، ازجمله آیات الهی بهاءالدینی و مظاهری تلمذ مینمود و همواره به نصایح آن بزرگواران عمل میکرد. ازجمله یادداشتهای شهید صیاد در محضر آیتالله مظاهری این بود که: «انسان باید پایبند چیزی نباشد، ریاست، پول، خانه، لباس، زن و بچه و… دلبستگی به هرچه، برای انسان یک بند میشود و رهایی از آن، کاری مشکل.»
جانفشانی او در راه اسلام در قبل از انقلاب اسلامی و شهادتطلبی او در مبارزه با ضدانقلاب و در دفاع مقدس نشان داد که شهید سپهبد علی صیادشیرازی بزرگمردی بود که دنیا در برابرش بسیار کوچک بود.
او مصداق این توصیف حضرت علی(ع) در حکمت 289 است، که میفرماید:
کَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ وَ کَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ
(در گذشته برادرى الهى و دينى داشتم (که وصفش چنين بود): آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه مىداد کوچکى دنيا در نظر او بود.)
بخشی از پیام امام خامنهای فرماندهی معظم کل قوا در پی شهادت سپهبد علی صیادشیرازی
«سرزمینهای داغ خوزستان و گردنههای برافراشته کردستان، سالهای شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاکنهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهههای دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و ازخودگذشتکی او حفظ کرده است. خطر مرگ کوچکتر از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است که در دل نورانی شایستگاه جایی بیابد. کوردلان منافق بدانند که با این جنایتها، روز به روز نفرت ملت ایران از آنان بیشتر خواهد شد و خون مردان پاکدامن و پارسا همچون صیادشیرازی و شهید لاجوردی بدنامی و سیاهرویی آنان را در تاریخ و در دل این ملت همیشگی خواهد کرد.»
ایشان همواره خود را پیرو راه رهبر معظم انقلاب میدانستند و تا زمان شهادت ایشان نیز این رابطه حسنه حفظ شد و حضرت امام خامنهای هم پس از شهادت ایشان لقب «امیر جهاد با نفس» را به ایشان اعطا کردند.
بخشی از وصیتنامه شهید سپهبد علی صیادشیرازی
در این بخش، به جملاتی کوتاه از وصیتنامه شهید اشاره میشود:
خداوندا، این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی. خدایا تو خود میدانی که همواره آماده بودم آنچه را که خود تو به من دادی، در راه عشقی که به راه دارم، نثار کنم؛ اگر این نبود، آن هم خواست تو بود.
پروردگارا، رفتن دست توست. من نمیدانم چه موقع خواهم رفت، ولی میدانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آنقدر با دشمنان قسمخوردهات بجنگم تا به فیض شهادت برسم.
نتیجهگیری
به اعتقاد نگارنده، برای اینکه از سیره زندگی امیر جهاد با نفس شهید سپهبد علی صیادشیرازی بهره بگیریم، آن است که تمام سعی و تلاش خود را بکنیم تا همانند ایشان در هر راهی و در هر لباسی بکوشیم تا فقط برای رضای خدا کار کنیم. در یک کلام، باید همچون امیر سرافراز ارتش خالصانه و بااخلاص کار کرد.
انتهای مطلب