استراتژي نظامی (راهبرد) عراق در حمله به ایران چه بود؟

میتوان گفت عراق در طول هشت سال جنگ با ایران چهار راهبرد نظامی را پیگیري میکرد. نکته ظریفی که باید به آن دقت کرد این است که هر راهبرد نظامی را که عراق کنار میگذاشت و راهبرد بعدي را انتخاب میکرد، معنیاش این بود که در راهبرد قبلی شکست خورده و امکان ادامه آن برایش میسر نمیباشد. اولین راهبرد نظامی عراق پیروزي در یک جنگ برقآسا بود. صدام حسین با الهام از جنگ شش روزه اسرائیل علیه اعراب، با 192 فروند هواپیماي جنگی اقدام به بمباران فرودگاهها و پایگاههاي نیروي هوایی ایران کرد و در نظر داشت با این حمله ناگهانی و غافلگیرکننده و با نابود کردن نیروي هوایی ایران بزرگترین حربه راهبردي ایران را از کار بیندازد. اما شکست راهبرد جنگ برقآساي عراق توسط نیروي هوایی ارتش جمهوري اسلامی ایران کلید خورد. درست بعدازظهر همان روز، یعنی زمانی که فقط دو ساعت از حمله عراق گذشته بود، هواپیماهاي جنگنده ما چند پایگاه هوایی عراق را بمباران کردند و فرداي آن روز در عملیات غرورآفرین کمان99 تعداد 140 فروند هواپیماي جنگنده نیروي هوایی پایگاهها و نقاط حساس عراق را بمباران کردند، لذا این اولین جرقهاي بود که صدام فهمید در محاسباتش اشتباه کرده است. /22 سایه هاي نور دومین موردي که باعث شد او بفهمد در راهبرد نظامیاش شکست خورده، توقف کامل ارتش عراق در پاي پل کرخه بود که میخواست با عبور از رودخانه کرخه شهرهاي دزفول و اندیمشک را تصرف کند. توقف 34روزه در پشت دیوارهاي خرمشهر سومین مورد درك این شکست بود. آخرین ضربهاي که در این مقطع به ارتش عراق وارد شد تا صدام متوجه بشود جنگ برقآسایش دقیقاً با شکست روبهرو شده، نابودي دوسوم نیروي دریایی عراق در هفتم آذر سال ،1359 یعنی نزدیک به سه ماه بعد از شروع جنگ تحمیلی توسط نیروي دریایی ارتش جمهوري اسلامی ایران بود که با پشتیبانی جنگندههاي نیروي هوایی محقق گردید و نیروي دریایی عراق با چنان شکست سنگینی مواجه شد که تا پایان هشت سال جنگ تحمیلی هیچگاه جرئت عملیاتی را در خلیج فارس پیدا نکرد. لذا جنگ سریع و برقآسا در اینجا قطعاً شکست خورد و صدام راهبرد بعدي خود را مطرح کرد. یعنی درحقیقت آغاز و فرجام شکست و راهبرد جنگ برقآساي صدام را ارتش اسلام رقم زد. راهبرد دوم عراق تثبیت اشغال سرزمینهاي ما بود. به طوري که روي دیوارهاي خرمشهر نیز سربازان صدام نوشته بودند: آمدهایم که بمانیم. این راهبرد عراق هم با عملیاتهاي بزرگی مثل ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس شکست خورد. ابتداي شکست این راهبرد توسط لشکر77 خراسان و نیروهایی از سپاه پاسداران در اجراي عملیات شکست حصر آبادان در 5 مهرماه 1360 آغاز شد (پس از پیروزي این عملیات غرورآفرین، لشکر77 خراسان، عنوان لشکر77 پیروز خراسان را به خود اختصاص داد). و در پایان، عملیات بیتالمقدس که آزادسازي خرمشهر را به دنبال داشت، درواقع پایان راهبرد تثبیت اشغال سرزمینهاي ما بود و عراق مطمئن شد که توانایی نگهداري سرزمینهاي اشغالی را نخواهد داشت. علل و راهبردهاي عراق در حمله به ایران23/ راهبرد سوم عراق دفاع متحرك بود که بر اساس آن در سال 65 اقدام به انجام عملیات آفندي در مناطق مختلف شمالغرب و جنوب کرد. عملیات تهاجمی محدودي که به قصد ضربه زدن، بازپسگیري و اشغال برخی مناطق حساس و همچنین تضعیف روحیه رزمندگان انجام میشد. مانند عملیات لولان، حاج عمران، مهران و… که با پایداري و حملات مجدد رزمندگان اسلام منجر به بازپسگیري مناطق اشغالشده و نهایتاً شکست این راهبرد گردید. توسعه جنگ چهارمین راهبرد صدام بود. هرچند مستشاران شوروي براي اجراي این راهبرد عراق را کمک میکردند، ولی طرح آن توسط امریکا به صدام ارائه شده بود و طی آن استفاده گسترده عراق از عوامل شیمیایی در مناطق عملیاتی و بمباران شهرها (حلبچه و سردشت)، موشکباران وسیع شهرها و مراکز حیاتی، حساس و مهم و جنگ نفتکشها انجام گرفت و در نظر داشتند با اجراي این راهبرد و ایجاد رعب و وحشت، با عملیات روانی در بین مردم و رزمندگان آنقدر بر ملت ما فشار وارد کنند تا ملت خسته شوند و توان مقاومت را از دست بدهند و آنها نیز به دولت فشار بیاورند و دولت مجبور به قبول شکست شده و ساقط شود، که این راهبرد عراق هم با مقاومت دلیرانه و استقامت صبورانه مردم کشورمان، به خصوص مردم مناطق غرب و جنوب کشور با شکست روبهرو شد.


بایگانی پرسش و پاسخ هفته
 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده