چرا به جاي اینکه عراق را از مناطق دیگري که در تصرف خود داشت، مثل نفت شهر و قصرشیرین بیرون کنیم، وارد خاك عراق شدیم؟

البته همین فکر در آن زمان نیز مطرح شد و مورد بررسی قرار گرفت. اما آزاد کردن مناطق اشغالی هزینه انسانی بالایی داشت و زمان میبرد. براي اینکه عراق در منطقه غرب و شمالغرب در ارتفاعات مستقر بود یا به طور مثال در منطقه نفتشهر چنان میادین مین و استحکاماتی را ایجاد کرده بود که واقعاً منطقه به دژ نفوذناپذیري تبدیل شده بود. حال مجسم کنید با این سختی و هزینه کلان نیروي انسانی عراق را از تمام مناطق بیرون میکردیم. او آن طرف مرز، ما هم این طرف مرز، به جایی نمیرسیدیم. بنابراین به جاي اینکه سایر مناطق را آزاد کنیم، تصمیم گرفته شد اگر یک منطقه حساس و باارزش در خاك عراق تصرف شود، علاوه بر اینکه عراق ناچار است مناطق اشغالی ما را تخلیه کند، ناچار خواهد شد که به ما امتیاز هم بدهد. در یک چنین برآورد راهبردي ورود به خاك عراق ترجیح داده شد و از نظر نظامی هم کار درستی بود. اگر نفتشهر و قصرشیرین آزاد میشد، تازه به آنچه که در اول جنگ بود می- رسیدیم و معلوم نبود عراق قرارداد 1975 را دوباره بپذیرد و یا قبول کند که باید /60 سایه هاي نور خسارت بدهد. حداکثر میگفت هر دو به لب دیوار خانهمان رسیدیم؛ آن طرف تو، این طرف من، تا مذاکره کنیم. در حالی که راهبرد ایران قبول رسمی مجدد قرارداد 1975 و آغازگر جنگ بودن عراق، پرداخت غرامت و نهایتاً تنبیه متجاوز بود


بایگانی پرسش و پاسخ هفته
 

0 دیدگاه کاراکتر باقی مانده